چند روز پیش وزیر صنعت، معدن و تجارت با بیان این موضوع که در صنایع سرمایهگذاری نکردهایم از رشد منفی سرمایهگذاری در بخش صنعت خبر داد. محمدرضا نعمتزاده با اشاره به رشد منفی22درصدی سرمایهگذاری اذعان کرد این رشدمنفی نشان میدهد که در صنعت سرمایهگذاری نداشتهایم و در واقع کم کار شده است. اما در حالی که فعالان اقتصادی و کارشناسان مشکلات به میراث مانده از دولت گذشته را یکی از علل اصلی این موضوع میدانند، معتقدند که با توجه به اقدامات دولت یازدهم در مورد کنترل تورم و با توجه به رکود حاکم بر کشور و البته فراهم آمدن شرایط پساتحریم در یک تا دو سال آینده بخش صنعت بر ریل حرکت خواهد افتاد.
هر چند قاعدتا دولت باید مطابق با آمایش سرزمین و یک اقتصاد برنامهدار کاری کند که سرمایهگذاری به سمت آن بخش از صنعت که دارای توجیه اقتصادی هستند و امکان اشتغال زایی مناسبتری در آنها فراهم است، سوق پیدا کند. «فرصت امروز» در گفتوگو با تعدادی از فعالان اقتصادی، رشد منفی سرمایهگذاری در بخش صنعت، دلایل آن و راهکارهای رفع این مشکل را بررسی کرده است.
***
ابوالفضل خاکی:
پساتحریم فرصتی برای سرمایهگذاری در صنعت است
ابوالفضل خاکی، رئیس اتاق بازرگانی قم و مدیرعامل صنایع پلاستیک مرکز معتقد است که دوران پساتحریم فرصتی است تا یخها از سرمایهگذاری در تولید و صنعت کشور آب شود اما حداقل دو سال طول میکشد تا شرایط سال 91 بر بخش صنعت و اشتغالزایی حاکم شود.
چندی پیش وزیر صنعت، معدن و تجارت از سرمایهگذاری منفی در صنعت خبر داد. به نظر شما دلایل این موضوع چیست و قرار گرفتن در شرایط پساتحریم چه کمکی میکند تا شاهد بهبود وضعیت سرمایهگذاری در صنعت کشور باشیم؟
از سال 91 که تحریمها بر اقتصاد کشورمان غلبه کرد مشکلاتی برای واحدهای تولیدی ایجاد شد و این واحدها صرفا تلاش کردند که خود را در عرصه فعالیت حفظ کنند. تحریمها و مشکلات ناشی از آن موجب شد که طرحهای توسعهای متوقف شود، وامهای ارزی که معمولا بهصورت فاینانس مورد استفاده واحدهای تولیدی قرار میگرفت پرداخت نشد و تهیه مواد اولیه بهصورت یوزانس از صحنه تولید خارج شد.
در این شرایط فقط بانکهای داخلی و سختگیریهای آنها برای پرداخت تسهیلات باقی ماند.تمام این موضوعات در کنار یکدیگر تاثیر زیادی بر عدم توسعه کارخانهها داشت که مصداق بارز آن افت 15 درصدی صادرات صنعتی در سال جاری است.
از زمانی که تحریمها تشدید شد، تولیدات صنعتی ما کامل نبود، یا قیمت تمام شده بهگونهای نبود که تولیدکنندگان داخلی امکان رقابت با خارجیها یا امکان صدور کالاها را داشته باشند. در چنین شرایطی قطعا دوران پساتحریم فرصتی است تا این یخها از تولید و صنعت کشور آب شود، اما کار زمانبری است و حداقل دو سال طول میکشد تا شرایط سال 91 را پیدا کنیم که هم اشتغالزایی و هم تولید و صادرات داشتیم.
دولت باید چه اقداماتی را در جهت هدایت سرمایهها و نقدینگی موجود در جامعه به سمت بخشهای صنعتی که در آنها میزان سرمایهگذاری منفی یا صفر است، انجام دهد؟
برای این کار نیازی به مداخله دولت نیست و در واقع دولت باید مداخله را کم کند و میزان نظارت خود را افزایش دهد. در مقابل بخش خصوصی باید به شکل رقابتی کار کند و در جریان این رقابت محصولاتی را تولید کند که بازارپسند باشند.
اگر قرار باشد مطابق با آمایش سرزمین نسبت به هدایت سرمایهها به سمت بخشهای صنعتی و تولیدی اقدام کنیم، باید بیشتر نگاه ما به سمت پتروشیمی و پالایشگاهها باشد و با ترغیب سرمایهگذاران خارجی و داخلی برای سرمایهگذاری در بخش ایجاد انگیزه شود. قطعا سرمایهگذاری در بخش پتروشیمی سوددهی بالایی دارد و میتواند منافع بیشتری را نصیب کشورمان کند.
برخی معتقدند که نیازی وجود ندارد که ما در تمام زمینههای صنعتی اقدام به سرمایهگذاری و تولید کنیم و میتوانیم محصولاتی را که تولید آنها توجیه دارد تولید کنیم و در مواردی که این توجیه وجود ندارد، اقدام به واردات کنیم. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
بهطور کلی این سخن درست است. باید در کشورمان سرمایهگذاریها را معطوف به بخشهایی کنیم که در آن امکانات لازم وجود دارد و سوددهی دارند. لذا تولید محصولاتی که مواد اولیه آن در کشور وجود دارد سود بیشتری دارد نسبت به محصولاتی که تولید آنها نیاز به سوبسید و کمک دارد. در مورد محصولاتی که تولید آنها انتفاع ندارد و زیانده است قطعا باید روشهای دیگری اتخاذ شود که بیشترین مواد اولیه آن در داخل تولید شود.
***
محمد حسین برخوردار:
سرمایهگذاری در برخی از بخشها متمرکز شود
محمد حسین برخوردار، فعال اقتصادی و مدیر عامل دخانیات معتقد است اگر تمام محصولات را در داخل کشور و با هزینههای بالا تولید کنیم، مقرون به صرفه نیست و از همین رو باید برای سرمایهگذاری در برخی از بخشها متمرکز شد.
در کشور ما تمایل به سرمایهگذاری در برخی از بخشهای صنعتی مانند خودرو بیشتر از سایر بخشها است و در برخی از حوزهها تمایل به سرمایهگذاری صفر یا منفی است. به نظر شما دلایل بروز این موضوع چیست و چگونه میتوان این مشکل را برطرف کرد؟
زمانی که کشور در رکود قرار میگیرد در نتیجه سرمایهگذاری به حداقل میرسد. البته این موضوع فقط در کشور ما صادق نیست و یک قاعده جهانی است که سرمایه به سمت بخشهایی میرود که در آن رکود وجود ندارد و گردش کالا یا پول برقرار است. بنابراین یکی از علل این موضوع که سرمایهگذاری در بخش صنعت کم بوده و رشد صنعتی هم مطلوب نبوده، مسئله رکود است.
یکی از دلایل اصلی دیگر نیز مسئله صادرات است و از آنجا که صنایع کشورمان عمدتا صادرات محور نیستند، فقط بر تولید داخلی متمرکز هستند.البته امیدواریم پس از برچیده شدن تحریمها مدیران کشورمان به حدی قوی عمل کنند که نوآوری داشته باشند و کیفیت تولیدات را ارتقا و خود را با تکنولوژی روز دنیا تطبیق دهند. البته این موارد به سرمایهگذاری و دانش فنی و مدیریت نیازمند است و ما نباید تصور کنیم که دانش فنی و مدیریتی ما کامل است.
همچنین باید تکنولوژی روز دنیا را در اختیار داشته باشیم و خود را با قاعده جهانی از لحاظ اقتصادی تطبیق دهیم تا از این وضعیت خارج شویم و به رشد اقتصادی و صنعتی دست پیدا کنیم. ضمن اینکه باید بهرهوری را به حد مطلوب برسانیم اما متاسفانه از آنجا که اغلب کارخانههای ما دولتی هستند، در زمینه بهرهوری در حد بسیار ضعیفی عمل میکنند.
به نظر میرسد که دولت باید یک هدفمندی را در مورد جذب سرمایهها در بخشهای صنعتی داشته باشد و برخی معتقدند که باید مطابق با آمایش سرزمین عمل شود. به زعم شما در این رابطه دولت باید چه اقداماتی انجام دهد؟
دولت فقط باید قوانین را تسهیل و تصحیح کند و اقدام دیگری انجام ندهد، زیرا سرمایه به سمتی میرود که پول دربیاورد. بنابراین باید دولت قواعد را بهگونهای ترسیم کند که سرمایهگذاری در بخشهای صنعتی صورت بگیرد. در غیراین صورت با وجود قوانین متعدد دستوپاگیر و دولتی با بدنه بزرگ، هر میز اضافه در بخش دولتی ترمزی برای سرمایهگذاری است.
در شرایط فعلی قوانین به صورتی است که اگر فردی قصد سرمایهگذاری در تولید، صنعت و اشتغالزایی را داشته باشد، باید مدتهای طولانی برای اخذ مجوزهای خود وقت صرف کند و اینها موارد بسیار دست و پاگیری است.
برخی معتقدند که لزومی ندارد ما تمام صنایع را در داخل کشور داشته باشیم و میتوانیم محصولات مربوط به صنایعی را که تولید آنها توجیه اقتصادی ندارد از طریق واردات تامین کنیم و سرمایهها را معطوف بخشهایی کنیم که دارای توجیه اقتصادی است و به این ترتیب به تولید و اشتغالزایی نیز کمک کنیم. نظر شما در رابطه با این موضوع چیست؟
بله، این استدلال کاملا درست است. اگر بخواهیم تمام صنایع را در داخل کشور داشته باشیم و همه چیز را خودمان تولید کنیم، کار اشتباهی است. معمولا تولید در تولید انبوه جواب میدهد و سودده است. به این ترتیب اگر همه محصولات را خودمان تولید کنیم و از تکنولوژی روز عقب باشیم و هزینههای بالایی داشته باشیم، مقرون به صرفه نیست و از همین رو باید در برخی از بخشها متمرکز شویم.
***
علیرضا اشرف:
سرمایهگذاری در صنعت به اندازه سپردهگذاری سودمند باشد
علیرضا اشرف، تولیدکننده و مدیر عامل شرکت آراشیر معتقد است که دولت یازدهم برای جذب سرمایهگذاری در بخش صنعت باید اقتصاد با برنامه را در دستور کار قرار دهد و زمانی سرمایهگذاری در بخش صنعت رونق میگیرد که درآمد به اندازه سپردهگذاری در بانکها ارزش داشته باشد.
برخی از کارشناسان یکی از دلایل رشد منفی سرمایهگذاری در صنعت را عملکرد دولت گذشته و بازدهی اندک کار تولید در آن دوره میدانند که هنوز هم آثار آن باقی مانده است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
تولید یک کار اقتصادی است که باید تمام ضوابط کشور به آن کمک کنند، اما در عین حال دسترسی به حمایتهای لازم را ندارد. این در حالی است که رقبای ما میتوانند از بی در و پیکر بودن واردات استفاده کنند و رقیبی غیرمنطقی برای تولید ما شوند که واردات بیرویه در هشت سال دولت گذشته این موضوع را تشدید کرد.
در عین حال در آن زمان امنیت سرمایهگذاری افت کرد و به دنبال ایجاد موسسات مالی و اعتباری مختلف و متعدد عدهای از افراد تمایل پیدا کردند در بانکها و این موسسات اقدام به سپردهگذاری کنند. این موضوع نشان داد که ما به خطا رفته بودیم و اگر بخشهای غیرتولیدی سودآور نبود و چنین موسساتی ایجاد نمیشد شاهد ضعف در تولید و عدم توسعه بخشهای تولیدی و صنعتی نبودیم.
به نظر شما از زمان آغاز به کار دولت یازدهم تغییری در این وضعیت به وجود آمده است؟
زمانی که دولت یازدهم آغاز به کار کرد توانست تا حدودی تورم را کنترل کند که نخستین ضربه این موضوع به بخش تولید وارد شد و رکود را در کشور ایجاد کرد و قدرت خرید مردم پایین آمد. البته مجموع اتفاقاتی که از آن زمان آغاز به کار دولت یازدهم رخ داد، بهتر از حرکتهای تند دولت گذشته است.
قاعدتا پس از گذشت یک تا دو سال دیگر بخش صنعت و تولید روی ریل حرکت میافتد اما دولت دیگر نباید اشتباه کند و راه جلوگیری از اشتباه این است که باید اقتصاد برنامه داشته باشد و تقویت پول ملی کشور در دستور کار قرار بگیرد.
در صحبتهای خود به این موضوع اشاره کردید که برای جذب سرمایهگذاری و آغاز حرکت در بخشهای صنعتی و تولیدی باید اقتصاد دارای برنامه داشته باشیم. این برنامه باید شامل چه مواردی باشد؟
دولت نباید در زمینه مسائل اقتصادی تصمیمگیری سریع کند. نرخ سود بانکی باید به تدریج و پلکانی پایین بیاید و کاهش نرخ تورم نیز باید به همین شکل باشد، زیرا در غیراین صورت کل زنجیره اقتصاد و تولید کشور دچار مشکل میشود.
همچنین برای جذب سرمایهگذاری در صنعت باید آمایش سرزمین مورد توجه قرار بگیرد، سنجیده عمل شود و بخشهای صنعتی باید به تکنولوژی روز دنیا مجهز شوند. زمانی سرمایهگذاری در بخش صنعت با ارزش میشود که درآمد به اندازه سپردهگذاری در بانکها ارزش داشته باشد.
ارتباط با نویسنده: [email protected]