5 استراتژی برای باقی ماندن مشاغل انسانی در آینده مدرن

«تنها نیاز کاربردی انسان» نام کتابی است که در آن نویسندگان به پنج استراتژی مورد نیاز برای انسان ها در رقابت با پدیده های عصر تازه بازار کار یعنی هوش مصنوعی و ماشین های هوشمند پرداخته اند. تام داونپورت و جولیا کایربای در این کتاب درباره پنج استراتژی «نظارت بر پیشرفت کار، کنار کشیدن، مداخله کردن، همپا شدن و رو به جلو رفتن» صحبت می کنند.

جایگزینی مشاغل تمام وقت با ماشین های هوشمند در دنیای مدرن از نظر داونپورت، یکی از نویسندگان این کتاب به کندی صورت خواهد گرفت. برای مثال قبل از اینکه دستگاه های خودپرداز وارد زندگی آدم ها شوند، در آمریکا حدود نیم میلیون نفر در صنعت بانکداری مشغول به کار بودند، اما اکنون هنوز هم همان نیم میلیون نفر در این کشور به مشاغل مرتبط با بانک اشتغال دارند.

از نظر نویسندگان این کتاب این پنج استراتژی نقش های کلیدی  است که انسان ها در عصر ماشین های هوشمند و هوش مصنوعی می توانند در محیط کار داشته باشند.

کنار کشیدن

این استراتژی خیلی ساده یعنی ماشین ها را به حال خود رها کنید تا کارشان را انجام دهند و سراغ شغلی بروید که عمدتا نیازمند مهارت هایی مثل خلاقیت و همراهی است. درباره این استراتژی توضیح زیادی نمی توان داد مگر اینکه برخی شغل ها در آینده ای نه چندان تنها نیاز به دستگاهی هوشمند با هوش مصنوعی دارند که کل کار را به بهترین نحو انجام دهد.

همپا شدن

گاهی هم باید با ماشین ها و هوش مصنوعی همپا شد. در این استراتژی فرد باید در یک تخصص توانا شود. این زمینه می تواند جایی باشد که درخواست کمتری برای آن وجود دارد یا ردیف شغلی چندانی برایش وجود ندارد. در واقع کسانی که از این استراتژی استفاده می کنند با متخصص شدن در یک زمینه خاص، کار دستگاه ها را کامل می کنند. برای مثال راهنمای گردشگری که کار تمام اینترنتی مراحل خرید بلیت، رزرو هتل و برنامه سفر را کامل می کند.

نظارت بر پیشرفت کار

نظارت بر پیشرفت کار یعنی پذیرفتن مسئولیت کاری که یک دستگاه کامپیوتری و هوش مصنوعی انجام می دهد. در این استراتژی فرد الزاما رئیس است و یک استراتژی جامع را درباره به کارگیری فناوری در یک سازمان تصویر می کند.

دستگاه های دارای هوش مصنوعی یا به طورکلی هوشمند هرچقدر هم که هوشمند باشند باز هم توان نظارت بر خود و کارشان را ندارند و تنها براساس برنامه ای که برای آنها ریخته شده کار می کنند، بنابراین به یک نفر نیاز دارند تا آنها را هدایت کند. این همان زمانی است که دنیای مدرن برای انسان اشتغال زایی می کند و این اشتغال زایی در قد و قواره یک رئیس است.

مداخله کردن

مداخله کردن یعنی درگیر شدن با تمامی مراحل کاری که ماشین در حال انجام آن است. در این استراتژی فرد چیزی بیشتر از یک ناظر است و باید پا به پای ماشین و هوش مصنوعی از هوش و توان خود استفاده کند. برای مثال نمونه این مشاغل در دنیای واقعی حسابداری است که کارش درست کردن خطاهای ماشین های دارای هوش مصنوعی یا خودکار است.

نمونه دیگر خریدارانی هستند که هنگام ضربه خوردن برندها از اشتباهات ماشین ها به میدان می آیند. کار این افراد این است که اشتباهات ماشین در تبلیغات آن برند را جبران کنند.

رو به جلو رفتن

در نهایت پنجمین استراتژی برای کنار آمدن با عصر ماشین های هوشمند و هوش مصنوعی کار کردن روی نسل تازه فناوری های روباتیک و ابزارهای تماما وابسته به فناوری است. روبات ها می توانند مشکلات موجود سر راه انسان ها را حل کنند، اما هنوز هم نیاز به این است که یک انسان با هوش انسانی خود به آنها بگوید که چه کار کنند و چه نکنند.

از آن مهم تر یک انسان باید باشد که روبات ها، ماشین ها و هوش های مصنوعی را طراحی کند، بنابراین حضور یک انسان برای اینکه تشخیص دهد چه فناوری برای کدام کسب وکار مهم است، ضروری به نظر می آید.