افکار یک تبلیغاتچی ( بخش نهم)

تبلیغات، حوزه بسیار پر هیجان و جذابی است که می تواند راهگشای برون رفت از انزوای خیلی از سازمان ها و برندها  باشد. تبلیغات در حقیقت می تواند مبدل مشتریان بالقوه به بالفعل باشد در صورتی که صحیح و براساس استاندارد و اصول مربوط به خود طرح ریزی شود و این استاندارد ها و اصول بر گرفته از دانش روز جهانی است که سهم قابل توجهی در رشد و ارتقای کسب و کار ها دارد و می تواند به عنوان نیروی محرکه ای برای حرکت و جذب مخاطبان به سمت سازمان و برند ها قلمداد شود.

یکی از ماموریت های تبلیغات، ایجاد جذابیت است یعنی بتواند فرآیندی خلق و طرح ریزی کند که منتهی به جلب توجه و جذب مخاطبان بازار هدف به سمت محصولات شود.

در این بین تصاویر بیشترین نقش را در جلب توجه بر عهده دارند ولی حال این سوال مطرح می شود که چه تصاویری بیشترین و بالاترین اثرگذاری را برای جلب توجه دارند؟

باید افزود تصاویر، طی دهه های اخیر بیشترین و مؤثرترین نقش را در تغییرات حوزه تبلیغات داشته اند و خلاقیت و نوآوری در ارائه تصاویر توانسته بر اهمیت این حوزه نیز بیفزاید.چه ما دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم دنیایی که در آن زندگی می کنیم به شدت تحت تأثیر ظواهر و رنگ و لعاب است و این تصویر در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، ورزشی و هنری نقش بسزایی دارد و تأثیر چشمگیری بر مخاطبان می گذارد.

حال اگر این تصویر در اختیار هنرمندی ماهر و خبره قرار گیرد، می تواند وسیله ای قدرتمند برای متقاعد کردن یا انتقال صحیح پیام به مخاطبان باشد.پژوهش ها و تحقیقات انجام شده طی سال ها نشان می دهد تبلیغاتی که از تصاویر استفاده کرده اند 41 درصد بیشتر از تبلیغات متنی تأثیر گذاری بر مخاطبان داشته است. شاید بتوان به جرات گفت که اغلب اوقات، تصویر تنها عاملی است که مصرف کننده به آن توجه می کند.

نتیجه تحقیقاتی که توسط استارچ انجام گرفت قدرت تصویر را بیشتر نمایان می کند؛ به این صورت که 44 درصد از مخاطبان به آگهی توجه می کنند، 35درصد می توانند از تبلیغ به برند برسند و آن را نام ببرند و تنها 9درصد از آنها بیش از نیمی از آگهی را می خوانند. این تحقیقات نشان می دهد تأثیری که تصویر در نگاه اول بر مخاطبان دارد بسیار حائز اهمیت است، حال اگر این تصویر ماهرانه خلق شود، این اثرگذاری چند برابر خواهد شد.

کلاد کاست معتقد است که تصویر، دو برتری بر متن دارد؛ نخست اینکه مفهوم یک عکس به سرعت نور حرکت می کند، درحالی که کلمات با سرعت صدا فهمیده می شوند. تصاویر همچنین عوامل نمادین را در کنار هم قرار می دهند که مفهوم آنها را به اشیایی که با آنها مربوط هستند انتقال می دهند.

تأثیر تصاویر آنقدر در ادوار مختلف مهم بوده که حتی ناپلئون معتقد بود اگر می خواهید جماعت را جادو کنید، با چشمان آنها حرف بزنید. این همان مفهوم تبلیغات در عصر حاضر است که در سال های دور به صورت های متفاوتی بیان شده است.

در پایان اگر بخواهیم جایگاه تصویر در تبلیغات را به طور خیلی ساده بیان کنیم باید عنوان کرد که استفاده از نماد های بصری در حقیقت یک ارتباط غیر زبانی را بین فرستنده پیام و گیرنده آن برقرار می کند و موجب می شود در این ارتباط غیر زبانی تفکری حاکم شود که عمق این تفکر بسته به نوع طراحی و تصویرگری بستگی دارد و می تواند سرآغاز یک عمیق سازی مفهومی ساده یا پیچیده شود.

دکترای مدیریت کسب‌ و‌ کار