حل خلاقانه مسائل و آگاهی از زمان درخواست کمک (مصاحبه)

اگر کار در دنیای خبرگزاری چیزی به من آموخته باشد، آن است که حل برخی مشکلات بسیار چالش برانگیز به شما واگذار می شود و می بایست با آنها مستقیما رودررو شوید.

اما یافتن راهکار برای این مشکلات، همیشه آسان ترین کار نیست و زمانی که اصلا نتوانید آنها را حل کنید، ممکن است شدیدا احساس عصبانیت کنید.

من با تأمل درباره ناملایمات و رنج های خودم در این شغل و آموزش به خودم تا تفکر خلاقانه بهتری داشته باشم، تصمیم گرفتم با دو نفر از توسعه دهندگان خود، تیم و کایل، در جایی نشسته و بیشتر صحبت کنم.

ما با هم درباره موانعی که جلوی توانایی افراد خلاق برای حل مشکلات را می گیرد، راجع به اهمیت درخواست کمک از مردم زمانی که اصلا نمی توانید یک راهکار پیدا کنید و زمان مناسب برای انجام این کار بحث کردیم.

چرا مردم برای ارائه راهکار با اشکال مواجه می شوند؟

تیم: زمانی که اولین بار یک راهکار ارائه می دهید، باید کمی یکدنده باشید. نمی شود که فقط دست های تان را بالا انداخته و بگویید خب، این کار فایده ای ندارد. پس نمی توانیم آن را انجام دهیم.

بیشتر اوقات راهی برای حل قطعی مشکل تان وجود دارد، اما اگر خیلی زود تسلیم شوید، هیچگاه راه حل مشکل خود را پیدا نخواهید کرد.

دلیل دیگر که مردم ممکن است برای ارائه راهکار با اشکال مواجه شوند، آن است که صرفا دانش یا مجموعه مهارت لازم را ندارند.

مطلب مرتبط:باید ها و نباید ها در مصاحبه استخدامی

شما می توانید هرچقدر که خواستید عیب زدایی (troubleshooting) کنید، اما اگر آن چیزی را که می خوانید درک نمی کنید، هیچگاه به مسیر خود ادامه نمی دهید.

معمولا یک راهکار، دسته ای از مراحل مختلف است که باید به این مراحل تفکیک و یکی پس از دیگری انجام شود. گاهی اوقات هشت تا از این 10 مرحله را انجام می دهید و سپس می فهمید که وای، مرحله نهم کار نمی کند یا اینکه من باید به عقب برگردم یا نمی دانم چطور این مرحله را انجام دهم.

باید به تمام مشکل نگاه کرده و اجزای داخلی آن را بفهمید. اگر مراحل کوچک فراوانی را انجام دهید، به احتمال زیاد گیر می افتید.

زمانی که باید عیب زدایی را متوقف کنید

کایل: این موضوع به نظر خنده دار خواهد آمد، اما علامت هشدار درخواست کمک از دیگران شخصا برای من زمانی است که همان مطلب را مدام در گوگل تایپ می کنم.

من به همه صفحات اینترنتی اولین صفحه گوگل سر زده و به همان 10 نوشته در مورد سرریز پشته (Stack Overflow) نگاه کرده ام و هیچ مطلبی به من کمک نمی کند، که معمولا این زمانی است که شکست خود را می پذیرم.

اگر مثل ما در یک محیط خیلی شلوغ فعالیت دارید، گرفتن این تصمیم اهمیت زیادی دارد. ما واقعا نمی توانیم حتی یک دقیقه از وقت خود را هدر بدهیم.

تیم: بله. هیچ قاعده یا دستورالعمل خاصی برای زمان تسلیم شدن وجود ندارد. شما یک جورهایی این را می فهمید. قطعا اوقاتی مشابه آن موقعیتی وجود دارد که کایل گفت. شما به همه صفحات اینترنت سر زده و باز هم جوابی پیدا نکرده اید. اما امکان دارد که به مطلب اشتباهی نگاه می کنید یا راهکارهای داده شده را نمی فهمید.

مثلا ممکن است به پاسخ ها نگاه کنید و آنها را نفهمید و یا پاسخ های ارائه شده را دوست نداشته باشید. اگر همیشه در حال فشردن کلید برگشت هستید تا سعی کنید راهکار آسان تری پیدا کنید، آنگاه لازم است به عقب برگشته و نگاه کنید که در تلاش برای انجام چه کاری هستید.

گاهی اوقات لازم است به عقب برگشته و دوباره به تصویر کلی نگاه و سعی کنید این موضوع را بررسی کنید که آیا می شود انجامش داد؟، آیا در مسیر درستی قرار دارم؟ آیا حتی از راه درستی تمام این کار را انجام می دهم؟ یا آیا مسیر اشتباهی را انتخاب کردم و می توانستم از روش متفاوتی عمل کنم که نتیجه اش این مشکل نباشد؟

باید توقف و بررسی کنید که آیا حل مسئله را به درستی انجام می دهید یا خیر. اگر دفعه دهم هم برای حل مسئله تلاش کرده و شکست بخورید، زمان زیادی را هدر خواهید داد.

شما باید زمانی که نمی دانید چگونه عیب زدایی کنید، اطلاعات بیشتری برای نتیجه گرفتن در دست ندارید یا پاسخ هایی را می یابید که به مسئله شما مربوط نمی شوند، تصمیم به درخواست کمک بگیرید.

گیرکردن اشکالی ندارد، اما احساس نکنید که در تله افتاده اید

کایل: نمی توانم به شما بگویم که چند بار بوده که ساعات بی شماری جلوی یک رایانه نشستم و بعد مجبور شدم دست از کار کشیده و به جایی رانندگی کنم و ناگهان راهکاری به ذهنم خطور کرده است. من کسی هستم که واقعا از تسلیم شدن متنفرم. من تا حد مرگ کار خواهم کرد و تقریبا زجرآور است که این وقفه های ضروری را در کار خود ایجاد کنم، اما این وقفه ها بسیار مفیدند چرا که واقعا به خلاص شدن از باریک بینی (tunnel vision) کمک می کنند.

تیم: بله. منظورم این است که قطعا موافقم. اوقات زیادی بوده که نتیجه می گیرم کاری را نمی شود انجام داد و مدتی بعد می گویم صبر کن، آن را این طوری انجام خواهم داد. گاهی اوقات نتیجه گرفته ام که امکان حل مسئله وجود دارد اما قرار است به زحمت بیافتم و بعد فکر می کنم صبر کن، نه، نه، نه. می توانم آن را در عوض این طوری انجام دهم.

هرچه بیشتر سعی می کنم تا بر مشکل تمرکز کنم، احتمال باریک بینی ام بیشتر می شود. گاهی اوقات لازم است به عقب برگردید و بگذارید ضمیر ناخودآگاه تان درباره اش تصمیم بگیرد.

نکات درخواست کمک

تیم: اگر لازم است کمک درخواست کنید، از قبل برایش آمادگی داشته باشید. به اندازه کافی اطلاعات بدهید، اما تا حد امکان مختصر باشد. همه مشکلاتی را که امتحان کرده اید، به طور دقیق بازگو نکنید. فقط بگویید که مشکل اولیه چیست و همین طور که آن افراد دارند توصیه هایی به شما می کنند، بگویید که آیا آن را امتحان کرده اید یا نه.

اجازه دهید شخص کمک کننده توصیه هایی را ارائه دهد و در حین اینکار، به چیزهایی اشاره کنید که امتحان کرده یا نکرده اید. شاید یکی از چیزهایی که امتحان کردید، رویکرد صحیح باشد، اما لازم بوده که تنظیمات جزئی انجام دهید. این مکالمه، فرصت رخ دادن آن بحث ها را می دهد.

همین طور اگر نزد شخصی برای کمک گرفتن می روید، انتظار انجام کار را از طرف آنها نداشته باشید. آنها ممکن است فقط به راه درست اشاره کنند و با دادن اطلاعات مورد نیازتان، به شما در انجام یک مرحله کمک کنند.

مطلب مرتبط:مصاحبه برای.‌.‌.

کایل: حل آن مشکل هنوز بر عهده خود شماست. شما در اصل به سمت شخص دیگری می روید تا مثل یک راهنما کمک تان کند. شما هنوز هم مسئولیت دارید که از حل مشکل تان مطمئن و آن راهکار را بفهمید. اگر این کار را نکنید، هیچ وقت مطلب جدیدی نمی آموزید و دوباره به همان مشکل برمی خورید.

قدردان کسانی باشید که واقعا کمک حال تان بودند

اگر نزد کسی برای درخواست کمک می روید و آنها حتما در حل مشکل تان کمک می کنند، مطمئن شوید که در جلسه شرکت یا یک پایگاه مثل سِوِن گیس (Seven Geese) قدردانی می کنید. این نوع کارها بسیار مفید است و روی هم رفته به همه چیز مانند بهسازی شرکت ها کمک می کند.

تیم: البته اگر تصمیم به قدردانی بگیرید، مطمئن شوید که کار آن شخص برای رئیس یا شرکت شما منفعت داشته است. هر چقدر که مشکل حل شده غیرعادی تر باشد، تمجید از این افراد منطقی تر است. همین طور احمقانه به نظر می رسد که از کسی برای کار کوچکی که انجام دادند، قدردانی کنید.

توجه را به لحظه های درست و نه همه لحظات جلب کنید.