مهندسی یک کسب و کار شکست ناپذیر

کارآفرینی یکی از جذاب ترین کلمات در واژگان مدرن است. این کلمه تصویری از آزادی، نوآوری و خلق ثروت را به ذهن متبادر می کند. ما داستان کارآفرینانی را می شنویم که از یک گاراژ کوچک امپراتوری های جهانی ساختند و ناخودآگاه تصور می کنیم که این مسیر، حاصل یک جرقه ناگهانی نبوغ یا یک ایده انقلابی بوده است اما این روایت، یک بخش مهم و حیاتی از داستان را حذف می کند: بخش مربوط به معماری و مهندسی.

ساختن یک کسب و کار موفق، شباهت بسیار کمی به برنده شدن در یک بخت آزمایی دارد و شباهت بسیار زیادی به ساختن یک آسمان خراش مستحکم. هیچ معمار عاقلی، ساختن یک بنای بزرگ را با روی هم گذاشتن آجرها به صورت تصادفی شروع نمی کند. هر ساختمان بزرگی، با یک نقشه دقیق، یک پی ریزی عمیق و یک درک کامل از مصالح و محیط اطراف آغاز می شود. در دنیای کسب وکار نیز همین قوانین حکم فرما هستند.

موفقیت پایدار محصول پیروی از یک سری اصول بنیادین و جاودانه است. این اصول فرمان های ده گانه ای هستند که چارچوب کسب وکار شما را شکل می دهند و تضمین می کنند که ساختمان شما نه تنها زیبا، بلکه در برابر باد و باران های پیش بینی نشده بازار، مقاوم باشد. ما در این مقاله قصد داریم این فرمان های کلیدی را به اتفاق شما مرور کنیم. پس با ما همراه شوید تا نکات کلیدی در این رابطه را یاد بگیریم.

فرمان اول: قطب نمای درونی خود را تنظیم کنید

هر سفر بزرگی با یک مقصد مشخص شروع می شود. شما نمی توانید تیمی را دور خود جمع کنید یا سرمایه گذاری را متقاعد سازید، مگر اینکه خودتان به وضوح بدانید که قرار است به کجا بروید. این همان چشم انداز و ماموریت شماست. 

مطلب مرتبط: آموزش راهی برای ماندگاری کسب و کار

چشم انداز، تصویر آینده ای است که می خواهید بسازید و ماموریت، چرایی وجودی کسب وکار شما در این دنیاست. آیا شما اینجا هستید تا زندگی مردم را آسان تر کنید؟ ارتباطات را بهبود ببخشید؟ یا به سلامتی جامعه کمک کنید؟ این «چرا»ی بزرگ، ستاره قطبی شماست که در تمام تصمیم گیری های سخت، مسیر را به شما نشان خواهد داد.

فرمان دوم: زمین بازی را بهتر از هر کسی بشناسید

شما نمی توانید یک محصول عالی بسازید، مگر اینکه بدانید آن را برای چه کسی می سازید. تحقیق بازار، به معنای پر کردن چند پرسشنامه آنلاین نیست. این یعنی شما مانند یک کارآگاه خصوصی، آنقدر در زندگی مخاطب هدف خود غرق شوید که مشکلات، نیازها و خواسته های پنهان او را بهتر از خودش درک کنید. رقبای شما چه کسانی هستند؟ چه کاری را به خوبی انجام می دهند و در کجا ضعف دارند؟ این شناخت عمیق، به شما اجازه می دهد تا محصولی بسازید که نه تنها یک نیاز را برآورده می کند، بلکه یک حفره خالی در بازار را نیز پر می کند.

فرمان سوم: نقشه راه خود را روی کاغذ بیاورید

یک طرح کسب و کار یا بیزنس پلن سندی نیست که فقط برای دریافت وام بانکی نوشته شود. این، فرآیند تبدیل ایده های شناور در ذهن شما، به یک استراتژی عملی و قابل اجراست. نوشتن یک طرح، شما را مجبور می کند تا به سوالات سخت پاسخ دهید: مدل درآمدی ما دقیقا چیست؟ استراتژی قیمت گذاری ما چگونه است؟ چگونه می خواهیم محصول مان را به دست مشتری برسانیم؟ و پیش بینی مالی ما برای سه سال آینده چیست؟ این سند زنده نقشه راه شماست که به طور مداوم باید بازنگری و به روزرسانی شود.

فرمان چهارم: جریان خون سازمان را مدیریت کنید

بسیاری از کسب و کارهای نوپا نه به خاطر ایده بد، بلکه به دلیل تمام شدن پول نقد، از بین می روند. مدیریت مالی، مانند مدیریت جریان خون در بدن انسان است. اگر این جریان متوقف شود، مرگ کسب و کار حتمی است. شما باید درک کاملی از جریان های نقدی ورودی و خروجی خود داشته باشید، هزینه های ثابت و متغیر را بشناسید و همیشه یک بودجه احتیاطی برای روزهای سخت کنار بگذارید. حتی اگر حسابدار یا مدیر مالی دارید، به عنوان یک کارآفرین، شما باید به زبان اعداد مسلط باشید.

فرمان پنجم: به تنهایی نمی توانید به قله برسید

کارآفرینی یک ورزش انفرادی نیست. موفق ترین کارآفرینان آنهایی هستند که می دانند چگونه افراد باهوش تر و بااستعدادتر از خودشان را دور هم جمع کنند. ساختن یک تیم، فقط به معنای پر کردن جاهای خالی در چارت سازمانی نیست. این یعنی شما افرادی را پیدا کنید که نه تنها در کارشان متخصص هستند، بلکه به چشم انداز و فرهنگ شما نیز باور دارند. سپس، باید آنها را توانمند سازید، به آنها اختیار بدهید و فضایی ایجاد کنید که در آن بتوانند بهترین کارشان را انجام دهند. بزرگ ترین دارایی شما، محصول تان نیست؛ تیم شماست.

مطلب مرتبط: راهنمای راه اندازی کسب و کار

فرمان ششم: یک هویت فراموش نشدنی بسازید

در بازار شلوغ امروز، محصول شما فقط یکی از ده ها گزینه پیش روی مشتری است. برند شما، همان چیزی است که شما را متمایز می کند. برند، چیزی فراتر از یک لوگوی زیبا یا یک نام جذاب است. این شخصیت کسب وکار شماست. این قولی است که شما به مشتریان تان می دهید. برند شما در لحن نوشتاری تان، در طراحی بصری وب سایت تان و در نحوه پاسخگویی به تلفن مشتری، خودش را نشان می دهد. یک برند قوی و باثبات، اعتماد ایجاد می کند و مشتریان عادی را به طرفداران وفادار تبدیل می سازد.

فرمان هفتم: در جایی باشید که مشتریان تان هستند

شما می توانید بهترین محصول دنیا را داشته باشید، اما اگر کسی از وجود آن باخبر نشود، هیچ ارزشی ندارد. بازاریابی و فروش، موتور محرک کسب وکار شما هستند. دیگر دوران تکیه بر یک یا دو روش تبلیغاتی به سر آمده است. شما باید با یک رویکرد یکپارچه، در تمام کانال هایی که مخاطبان تان حضور دارند، دیده شوید. از بازاریابی محتوا و حضور در شبکه های اجتماعی گرفته تا تبلیغات هدفمند دیجیتال و ساختن یک تجربه کاربری بی نظیر در وب سایت. یادتان باشد، بازاریابی به معنای مزاحمت نیست؛ به معنای ارائه راه حل درست، به فرد درست و در زمان درست است.

فرمان هشتم: مشتری را در مرکز کائنات خود قرار دهید

کسب وکار شما بدون مشتری، وجود خارجی ندارد. این یک حقیقت ساده اما اغلب فراموش شده است. ارائه خدمات به مشتریان، وظیفه یک بخش خاص در شرکت شما نیست؛ این وظیفه تک تک افراد سازمان است. در هر تصمیمی که می گیرید، از خودتان بپرسید این کار چه تاثیری بر تجربه مشتری ما خواهد داشت؟ به بازخوردهای آنها فعالانه گوش دهید، از شکایات شان برای بهبود فرآیندهای تان استفاده کنید و همیشه به دنبال راه هایی برای فراتر رفتن از انتظارات آنها باشید. شرکت هایی مانند آمازون یا زاپوس، امپراتوری خود را بر پایه همین وسواس به رضایت مشتری بنا کرده اند.

فرمان نهم: یا نوآوری کن یا بمیر

بازار هیچ وقت ثابت نمی ماند. سلیقه ها تغییر می کنند، فناوری های جدید ظهور می کنند و رقبای تازه نفس وارد میدان می شوند. تنها راه بقا، داشتن یک فرهنگ نوآوری دائمی است. این به معنای تشویق تیم تان به ریسک کردن های هوشمندانه، آزمودن ایده های جدید و یادگیری سریع از شکست هاست. نوآوری همیشه به معنای خلق یک محصول کاملا جدید نیست. گاهی اوقات، بهبود یک فرآیند داخلی، ارائه یک مدل کسب وکار جدید یا پیدا کردن یک راه خلاقانه برای ارتباط با مشتری، می تواند بزرگ ترین جهش را برای شما به ارمغان بیاورد.

فرمان دهم: برای یک ماراتن آماده شوید، نه یک دوی سرعت

و در نهایت، مهمترین فرمان: پایداری و تاب آوری. مسیر کارآفرینی پر از لحظات هیجان انگیز است، اما به همان اندازه، سرشار از ناامیدی، خستگی و شکست های دردناک است. چیزی که کارآفرینان موفق را متمایز می کند، نه نبود مشکلات، بلکه توانایی آنها برای بلندشدن پس از هر بار زمین خوردن است. آنها اشتیاق و انضباط لازم برای ادامه دادن در روزهایی که هیچ چیز درست پیش نمی رود را دارند. آنها می دانند که موفقیت، یک مقصد نیست، بلکه یک سفر بی پایان از رشد و یادگیری است.

مطلب مرتبط: برخی از مقدمات لازم برای یک کسب و کار ماندگار

سخن پایانی

این 10 فرمان، قوانین پیچیده و اسرارآمیزی نیستند. آنها اصول عقل سلیمی هستند که اغلب در هیجانات روزمره کسب وکار، به دست فراموشی سپرده می شوند. با این حال، پایبندی مداوم به همین اصول ساده است که تفاوت میان یک کسب وکار معمولی و یک سازمان افسانه ای و ماندگار را رقم می زند. آنها نقشه معماری شما برای ساختن چیزی هستند که نه تنها به شما، که به دنیا نیز ارزش اضافه کند.

منابع:

https://dailyinvestor.com