همه آن چیزی كه باید در رابطه با بازاركاهی بدانید

اگرچه تصور اكثر افراد این است كه باید در تلاش برای افزایش سهم خود در بازار باشند و این امر را برابر با موفقیت می دانند. واقعیت این است كه در برخی از شرایط، سود شما عكس این قضیه خواهد بود. در این راستا اصطلاح بازاركاهی به این امر اشاره دارد كه شما فروش و یا عرضه محصول را كاهش دهید و یا به صورت كامل یا مقطعی، متوقف نمایید. در این این رابطه سه مدل مختلف از آن وجود دارد كه به شرح زیر است: 

1-بازاركاهی عمومی: 

این اتفاق زمانی رخ خواهد داد كه نیاز به كاهش استفاده از محصول وجود داشته باشد. این موضوع ممكن است تحت تاثیر فشار نیروهای خارج از شركت باشد. برای مثال منع فروش سیگار به افراد زیر سن قانونی، یكی از ساده ترین موارد در این زمینه محسوب می شود. این مسئله اگرچه در ظاهر ممكن است ضرری كامل برای برندها تلقی شود، با این حال نكته ای كه باید به آن توجه داشته باشید این است كه چنین اقدامی، رضایت جامعه بزرگ‏تر(بزرگسال ها) را در پی خواهد داشت كه خود مزیت های فوق العاده ای را به همراه دارد. تحت این شرایط شما می توانید بر روی بازاری مشخص تر، تمركز نمایید. 

مطلب مرتبط: راهکارهایی برای افزایش سود کسب و کار

2-بازاركاهی انتخابی:

این بخش كاملا انتخاب مدیران بوده و به شرایطی اطلاق می شود كه شما تصمیم می گیرید مشتریان خود را كاهش دهید. برای مثال ممكن است یك برند فعال در زمینه املاك، حاضر نباشد خانه ای را در یك مجتمع به افرادی كه تشابه لازم با سایر ساكنان را ندارد، به فروش برساند. این امر اگرچه ممكن است باعث شود كه حتی تا مدت ها مشتری پیدا نشود، با این حال رضایت مشتریان حال حاضر را در پی خواهد داشت. نمونه بارز دیگر آن اقداماتی است كه برندهای حوزه گردشگری انجام می دهند. درواقع آنها با ایجاد محدودیت در تعداد مسافران، باعث می شوند تا به آستانه تحمل محیط و مردم جامعه مقصد، آسیبی وارد نشود. این امر در حالی است كه اگر بخواهید به دنبال سود حداكثری باشید، طی مدتی كوتاه، نتایج عكس را به دست خواهید آورد. 

3-بازاركاهی ظاهری:

در این شرایط تولید كاهش پیدا نمی كند بلكه عرضه محدود خواهد شد. این امر در راستای اجرای سیاست ایجاد كمبود بوده كه فشار روانی بر مشتریان به همراه دارد و باعث می شود كه حتی حاضر به پرداخت هزینه های بالاتر باشند. تحت این شرایط شركت اقدام به احتكار محصولات خود خواهد كرد. این موضوع خصوصا برای برندهای لوكس یك سیاست رایج محسوب می شود. برای مثال ظرفیت موجودی را به مراتب كمتر از موارد موجود در انبارها اعلام می كنند تا در مدت زمانی كوتاه، محصولات فروش برود. 

پس از آشنایی با سه حالت كلی بازاركاهی، لازم است این سوال مطرح می شود كه در چه شرایطی لازم است تا این سیاست به اجرا گذاشته شود؟ همانطور كه در بخش مقدمه نیز عنوان شد، این سیاست تنها در برخی از شرایط كاربردی بوده و در صورت انتخاب آن در زمان اشتباه، احتمالا با نتایج فاجعه بار مواجه خواهید شد. در این راستا چند دلیل مهم مورد بررسی قرار گرفته كه به شرح زیر است: 

1-كمبود منابع: 

مثال بارز این امر را می توان برند هوآوی دانست كه در پی تحریم های آمریكا، با مشكلات جدی در زمینه تامین قطعات گوشی های هوشمند خود مواجه شده و این امر كاهش تولیدات را به همراه داشته است. همین امر باعث شد تا شیائومی بتواند جایگاه این برند را در بازار جهانی تصاحب نماید. تحت این شرایط اگر شما بازاركاهی انجام ندهید، بدون شك هزینه ها بیشتر از درآمد خواهد شد. همچنین ممكن است بنا به دلایل مختلف نظیر بحران كرونا، تقاضا به شدت كاهش پیدا كند كه طبیعتا شما نیز باید به دنبال اجرای سیاست بازاركاهی باشید. به صورت كلی در این شرایط، استفاده از این سیاست تنها در راستای جلوگیری از وقوع فاجعه خواهد بود. به همین خاطر هم نمی توانید انتظار داشته باشید كه بازاركاهی، همواره سودآوری شركت را افزایش دهد. درواقع در شرایطی نظیر این مورد، چنین اقدامی تنها گزینه برای بقا خواهد بود. 

2-افزایش سود: 

اگرچه لغت بازاركاهی بار منفی دارد، با این حال همواره منجر به كاهش سودآوری نمی شود. درواقع بسیاری از شركت ها از آن برای افزایش سود خود استفاده می كنند. برای مثال با ایجاد شایعه رو به نایاب شدن یك كالا و عرضه كم آن طی مدت زمانی كوتاه، می توان افراد را به خرید بیشتر و با قیمت بالاتر، متمایل ساخت، با این حال حالت ‏های مختلفی برای این مورد وجود دارد. برای مثال بیش از حد رقابتی شدن حوزه فعالیت شما ممكن است باعث شود تا با بازاركاهی، بتوانید زمان كافی برای پرداختن به حوزه های دیگر كه هنوز اشباع نشده است را پیدا كنید. درواقع امروزه تنوع بخشیدن به منابع درآمدی، برای هر شركتی كاملا ضروری است. در این راستا استراتژِی HTC نیز دقیقا به همین خاطر بوده تا با كمرنگ كردن فعالیت خود در زمینه تولید گوشی های هوشمند، بتواند در دیگر حوزه ها نظیر تكنولوژی VR كار نماید كه حوزه ای كم رقیب تر محسوب می شود. این اقدام باعث شده تا این برند از یك شكست احتمالی، وارد حوزه هایی شود كه سودآوری فوق العاده بالایی را برای آنها در چند سال اخیر به همراه داشته است. 

مطلب مرتبط: کسب سود بیشتر با افزایش کارایی خدمات شرکت

3-فشار بیرونی:

در بازاركاهی عمومی نیز به این بخش اشاره شده است. تحت این شرایط نظر مدیران اهمیتی نداشته و نیروهایی در خارج از شركت، باعث می شود تا مجبور به بازاركاهی باشید. نمونه این موارد را می توان در قوانین دانست. برای مثال ممكن است شما در كشور خود، ممنوعیت خاصی را نداشته باشید با این حال در هنگام فعالیت در كشوری دیگر نظیر كشوری اسلامی، مجبور به رعایت قوانینی شوید كه خود كاهش مشتری را به همراه دارد. رعایت اخلاقیات نیز از دیگر مصداق‏ های این بخش محسوب می شود.

در نهایت برای درك بهتر این موضوع توصیه می شود كه تجربه های جهانی و موفق در زمینه بازاركاهی خصوصا توسط برندهای مطرح را مطالعه نمایید تا به درك بهتری از اقداماتی كه در این زمینه باید انجام شود، دست پیدا كنید.