با اولین نشانه های یک بحران اقتصادی (چه یک رکود جهانی، چه یک آشفتگی در صنعت) یک واکنش غریزی و قابل پیش بینی در میان اکثر شرکت ها فراگیر می شود: حالت بقا. بودجه ها به سرعت مسدود می شوند، پروژه های بلندپروازانه به تعویق می افتند و اولین واحدی که طعم تلخ انقباض را می چشد، استخدام است.
درهای شرکت به روی استعدادهای جدید بسته می شود و گاهی حتی به تعدیل نیروی فعلی نیز می انجامد. این یک استراتژی تدافعی کلاسیک برای «پناه گرفتن تا توفان تمام شود» است اما در همین حین یک اقلیت کوچک از رهبران جسور و آینده نگر یک بازی کاملا متفاوت را شروع می کنند. آنها در حالی که دیگران با ترس در حال جمع کردن تورهای خود هستند، بزرگ ترین و بهترین تورهای ماهیگیری شان را به آب می اندازند.
استخدام در دوران عدم قطعیت در نگاه اول یک قمار پرخطر و غیرمنطقی به نظر می رسد، اما در حقیقت این یکی از استراتژیک و فرصت طلبانه ترین حرکاتی است که یک شرکت می تواند انجام دهد. این یک بازی تهاجمی در زمانی است که همه در حال دفاع هستند.
بحران مانند یک آتش سوزی در جنگل است؛ هرچند ترسناک و ویرانگر، اما پس از فروکش کردن زمین سوخته، غنی ترین بستر برای رشد بذرهای جدید و قوی تر خواهد بود. شرکت هایی که این فرصت را درک می کنند، نه تنها از بحران جان سالم به در می برند، بلکه در دوران بهبود اقتصادی، با تیمی قوی تر، آماده تر و بااستعدادتر، از رقبای محتاط خود با سرعتی خیره کننده سبقت خواهند گرفت. ما در این مقاله شما را به دل تجربه ای از این جنس خواهیم برد.
زمانی که بهترین ها به طور غیرمنتظره در دسترس هستند

بزرگ ترین مزیت استخدام در دوران بحران یک پدیده ساده اما قدرتمند است: دسترسی به استعدادهایی که در شرایط عادی هرگز در دسترس نبودند. شرکت های بزرگ و حتی رقبای شما در واکنش به بحران ممکن است مجبور به تعدیل نیرو شوند.
مطلب مرتبط: استخدام نیروی کار: اشتباهاتی که نباید تکرار کنیم!
این یعنی افراد بسیار بااستعداد با تجربه و اثبات شده، که تا دیروز به شغل خود وفادار بودند، ناگهان وارد بازار کار می شوند. در دوران رونق اقتصادی، شما باید برای جذب چنین افرادی با چندین شرکت دیگر رقابت کنید و حقوق های نجومی پیشنهاد دهید اما در دوران بحران، رقابت برای جذب آنها به شدت کاهش می یابد. این یک اقیانوس آبی از استعدادهاست؛ فرصتی بی نظیر برای جذب ستاره هایی که می توانند آینده شرکت شما را دگرگون کنند.
بازتعریف نیازهای حیاتی

بحران یک ذره بین قدرتمند است که تمام نقاط ضعف، ناکارآمدی ها و شکاف های مهارتی در سازمان شما را آشکار می کند. این یک فرصت استثنایی برای بازنگری در ساختار تیم تان است. به جای آنکه صرفا به دنبال پر کردن جای خالی افرادی باشید که قبلا شرکت را ترک کرده اند، از خود بپرسید: «دنیای پس از بحران به چه مهارت هایی نیاز خواهد داشت؟».
شاید کسب و کار شما برای بقا و رشد، نیاز به تخصص بیشتری در تجارت الکترونیک، تحلیل داده یا بازاریابی دیجیتال داشته باشد. استخدام در دوران بحران به شما اجازه می دهد تا با یک دید جراحی و دقیق، دقیقا همان متخصصانی را که برای ساختن آینده ای مقاوم تر نیاز دارید، به تیم خود اضافه کنید. این یک سرمایه گذاری بر روی توانایی های آینده است، نه ترمیم مشکلات گذشته.
فروش ثبات در دنیای آشوب

وقتی شما در زمانی که همه در حال اخراج هستند، استخدام می کنید، یک پیام بسیار قدرتمند به بازار ارسال می کنید: «ما باثبات هستیم. ما یک چشم انداز بلندمدت داریم. ما به آینده خود ایمان داریم.» این پیام، مانند یک فانوس دریایی در یک شب توفانی، بهترین استعدادها را به سمت شما جذب می کند. در دوران عدم قطعیت، امنیت شغلی و چشم انداز روشن، به یک کالای لوکس تبدیل می شود. شما دیگر فقط یک شغل نمی فروشید؛ شما ثبات، امید و فرصت برای بودن در یک کشتی امن و در حال حرکت را می فروشید. این یک فرصت طلایی برای تقویت برند کارفرمایی (Employer Brand) شما و ساختن تصویری از یک سازمان قابل اعتماد و آینده نگر است.
مطلب مرتبط: اشتباهات مدیران منابع انسانی هنگام استخدام
نگاه به درون: ارتش خاموش استعدادهای فعلی شما

پیش از آنکه به بیرون نگاه کنید، یک جست وجوی عمیق در درون سازمان انجام دهید. کارمندان فعلی شما، بحران را از نزدیک لمس کرده اند و احتمالا مهارت های جدیدی برای انطباق با شرایط کسب کرده اند. شاید فردی از تیم بازاریابی، استعداد پنهانی در مدیریت پروژه داشته باشد. ارتقا از درون، یک حرکت برد-برد است. این کار نه تنها هزینه ها را کاهش می دهد، بلکه به تیم فعلی شما یک پیام قدرتمند می دهد: «ما به شما و رشدتان اهمیت می دهیم». این حرکت روحیه را به شدت تقویت کرده و به آنها انگیزه می دهد تا با تعهد بیشتری در کنار شما بمانند.
فراتر از حقوق و مزایای سنتی

بحران، قوانین بازی را تغییر می دهد. شاید توانایی ارائه بالاترین حقوق در بازار را نداشته باشید، اما می توانید چیزهای دیگری را پیشنهاد دهید که امروز ارزشی دوچندان پیدا کرده اند. انعطاف پذیری در کار، یکی از این ارزش های جدید است. امکان دورکاری، ساعات کاری منعطف یا یک هفته کاری فشرده چهار روزه، می تواند برای بسیاری از متخصصان بسیار جذاب تر از چند درصد حقوق بیشتر باشد. تمرکز بر روی تعادل کار و زندگی و سلامت روان کارمندان، نشان می دهد که شما به آنها به عنوان یک انسان کامل نگاه می کنید، نه فقط یک منبع برای انجام کار.
تصمیم برای استخدام در دوران بحران، باید با شفافیت کامل به تیم فعلی اطلاع رسانی شود. کارمندان شما ممکن است با نگرانی از خود بپرسند: «چرا ما در حال استخدام افراد جدید هستیم، در حالی که آینده شغلی خودمان نامشخص است؟». شما باید به طور واضح توضیح دهید که این استخدام ها، یک حرکت استراتژیک برای تقویت شرکت و تضمین آینده همه است. آنها را در جریان چشم انداز خود قرار دهید و نشان دهید که این نیروهای جدید، برای کمک به کاهش بار کاری آنها و ساختن یک قایق محکم تر برای همه، به تیم اضافه می شوند. در غیاب این ارتباط، ترس و بدبینی به سرعت رشد خواهد کرد.
مطلب مرتبط: استخدام سریع نیروی کار در 7 گام
نتیجه گیری
رهبری در بحران، آزمون واقعی شجاعت و دوراندیشی است. در حالی که منطق کوتاه مدت، حکم به احتیاط و صرفه جویی می دهد، منطق استراتژیک بلندمدت، شما را به سرمایه گذاری جسورانه فرا می خواند. استخدام هوشمندانه در دل بحران، یک شرط بندی کور نیست؛ بلکه یک محاسبه دقیق برای به دست آوردن یک مزیت رقابتی غیرقابل کپی است. این فرصتی است برای جذب بهترین ها، بازسازی تیم براساس نیازهای آینده و ساختن یک فرهنگ مبتنی بر قدرت و ثبات. شرکت هایی که در زمستان بحران، جرأت کاشتن بذر استعداد را دارند، در بهار بهبود اقتصادی، محصولی بی نظیر و غبطه برانگیز درو خواهند کرد.
منابع:
https://alcaldiasancristobal.gob.ve/
https://pkmmuka.cianjurkab.go.id/
https://collegiogeometri.mb.it/