وقتی به کلمه «رهبر تجاری» فکر می کنید، چه تصویری در ذهنتان شکل می گیرد؟ شاید فردی با یک دفتر کار بزرگ، یک سمت مدیریتی پرطمطراق یا کسی که با قاطعیت دستور می دهد و دیگران را به دنبال خود می کشاند، اما در دنیای پیچیده و پویای امروز این تصویر سنتی از رهبری، دیگر کارایی خود را از دست داده است. رهبری واقعی بسیار کمتر به عنوان شغلی و بسیار بیشتر به نحوه رفتار و میزان تاثیرگذاری بر دیگران بستگی دارد.
رهبران تجاری واقعی لزوما پرسر و صداترین یا مقتدرترین افراد در یک اتاق نیستند. آنها اغلب با رفتارهای ظریف اما بسیار قدرتمندی شناخته می شوند که نشان دهنده بلوغ فکری، هوش هیجانی و دغدغه مندی عمیق شان برای موفقیت دیگران است. این افراد ممکن است همکار کناری شما، مدیر یک تیم کوچک، یا حتی یک کارمند تازه کار باشند.
سوال اصلی اینجاست که چگونه می توانیم این الماس های تراش نخورده را در محیط کار و زندگی خود شناسایی کنیم؟ ما در این مقاله می خواهیم به پنج نشانه پنهان اما شفاف نگاه کنیم که به شما کمک می کند تا یک رهبر واقعی را، فارغ از سمت و مقامش، به سرعت تشخیص دهید.
هنر پرسشگری
یکی از بزرگترین تصورات اشتباه در مورد رهبری این است که یک رهبر باید پاسخ تمام سوالات را بداند، اما رهبران بزرگ و واقعی دقیقا برعکس عمل می کنند؛ آنها نه مدعی دانستن همه چیز، بلکه استاد پرسیدن بهترین سوالات هستند. آنها با کنجکاوی و فروتنی به سراغ تیمشان می روند و با پرسیدن سوالاتی مانند «شما چه فکر می کنید؟»، «از چه زاویه دیگری می توانیم به این موضوع نگاه کنیم؟» یا «چه چیزی برای انجام بهتر این کار نیاز دارید؟» فضایی برای تفکر، مشارکت و ایده پردازی جمعی ایجاد می کنند.
مطلب مرتبط: هنر رهبری تجاری در دنیای امروز: چگونه از یک مدیر به رهبر تجاری تبدیل شویم؟
این رفتا، دو پیام بسیار قدرتمند را مخابره می کند. اول اینکه، به اعضای تیم نشان می دهد که نظر و تخصص آنها ارزشمند است و به آنها احترام گذاشته می شود. دوم اینکه، این رویکرد به رهبر اجازه می دهد تا از خرد جمعی تیم برای رسیدن به بهترین راه حل ممکن بهره ببرد. در مقابل، مدیری که فقط دستور می دهد و هیچ سوالی نمی پرسد، در واقع در حال خاموش کردن موتور خلاقیت و مشارکت تیمش است. پس به دنبال کسی باشید که بیشتر گوش می دهد تا حرف بزند؛ او یک رهبر بالقوه است.
توانایی پرورش استعدادها
مدیران ضعیف از درخشش دیگران می ترسند. آنها استعدادهای تیم شان را یک تهدید برای جایگاه خودشان می بینند و سعی می کنند آنها را محدود نگه دارند. اما رهبران تجاری واقعی مانند یک باغبان دلسوز عمل می کنند. آنها می دانند که وظیفه اصلیشان، نه فقط رشد خودشان، بلکه فراهم کردن آب، نور و خاک حاصلخیز برای رشد و شکوفایی تمام گیاهان باغ (اعضای تیم) است.
یک رهبر بزرگ از اینکه ببیند یکی از اعضای تیمش از خود او هم بهتر عمل می کند، لذت می برد. او فعالانه به دنبال فرصت هایی برای آموزش، مربیگری و توسعه مهارت های تیمش است.
او وظایف چالش برانگیز را به دیگران تفویض می کند، نه برای اینکه از زیر کار شانه خالی کند، بلکه به عنوان یک فرصت برای یادگیری و توانمندسازی آنها. رهبران بزرگ به دنبال ساختن یک میراث هستند، میراثی از انسان های توانمند و رهبران آینده ای که خودشان پرورش داده اند. آنها نمی خواهند تنها درخت بلند جنگل باشند؛ آنها می خواهند جنگلی انبوه و پر از درختان تنومند بسازند.
مهارت خلق چشم انداز
هیچ کس دوست ندارد احساس کند که فقط یک چرخ دنده کوچک و بی اهمیت در یک ماشین بزرگ است. انسان ها زمانی با تمام وجود کار می کنند که احساس کنند کارشان معنا و هدفی بزرگتر دارد. مدیران معمولی فقط لیستی از وظایف روزمره را به کارمندانشان می دهند، اما رهبران تجاری بزرگ یک تصویر روشن، هیجان انگیز و قانع کننده از آینده نقاشی می کنند و به همه نشان می دهند که چگونه انجام این وظایف روزمره، در کنار هم، به ساختن آن آینده زیبا کمک خواهد کرد. آنها داستانگویان ماهری هستند که چرایی هر کاری را به خوبی توضیح می دهند. چرا این پروژه مهم است؟ اگر موفق شویم، چه تاثیر مثبتی بر زندگی مشتریان مان خواهیم گذاشت؟ این چشم انداز مشترک، مانند یک قطب نما عمل می کند که در روزهای سخت و پر از چالش، به تمام اعضای تیم انگیزه و جهت می دهد و به آنها یادآوری می کند که تلاش هایشان، هر چقدر هم کوچک، بخشی از یک حرکت بزرگ و معنادار است.
مطلب مرتبط: انواع سبک های رهبری تجاری
هنر شناخت استعدادها
یک رهبر بزرگ مانند یک کارگردان تئاتر ماهر یا یک مربی ورزشی زیرک است. او به خوبی بازیگران یا بازیکنان تیمش را می شناسد و می داند که نقطه قوت و استعداد منحصر به فرد هر یک از آنها چیست. او هرگز سعی نمی کند از یک بازیکن دفاعی عالی به زور یک مهاجم گلزن بسازد. در عوض، او هر کسی را در پستی قرار می دهد که در آن بهترین عملکرد را دارد و بیشترین احساس رضایت و شکوفایی را تجربه می کند.
این توانایی در شناخت و به کارگیری درست استعدادها، نیازمند مشاهده دقیق، گوش دادن فعال و شناخت عمیق شخصیت و توانایی های اعضای تیم است. وقتی افراد در موقعیتی قرار می گیرند که می توانند از نقاط قوت طبیعی خودشان استفاده کنند، نه تنها عملکردشان به شکل چشمگیری بهتر می شود، بلکه انگیزه و تعهدشان به کار نیز افزایش می یابد. رهبران بزرگ به دنبال تغییر ماهیت افراد نیستند؛ آنها به دنبال خلق محیطی هستند که در آن، هر فرد بتواند بهترین نسخه از خودش باشد.
مهارت اعتمادسازی
شاید بتوان گفت که تمام مهارت های قبلی، بر روی یک پایه و اساس محکم بنا شده اند: «اعتماد». رهبری بدون اعتماد، مانند یک ساختمان بدون پی، بی دوام و شکننده است. این اعتماد، یک خیابان دوطرفه است. رهبران واقعی، ابتدا با عملشان به تیم خود «اعتماد می کنند». آنها از ریزمدیریت و کنترل وسواسگونه پرهیز می کنند، به اعضای تیمشان استقلال و اختیار می دهند تا خودشان تصمیم بگیرند و کارها را به روش خودشان انجام دهند.
این اعتماد مانند یک بذر در دل تیم کاشته می شود و به تدریج جوانه می زند. در مقابل، تیم نیز به رهبرش اعتماد می کند. آنها می دانند که مدیرشان فردی صادق و باثبات است، در روزهای سخت از آنها حمایت می کند و همیشه بهترین ها را برای تیمش می خواهد. این اعتماد متقابل، یک محیط امن روانی ایجاد می کند که در آن، افراد جرأت می کنند ایده هایشان را بیان کنند، ریسک کنند و حتی اشتباهاتشان را بپذیرند، بدون اینکه بترسند. اعتماد، همان چسب نامرئی است که یک گروه از افراد را به یک تیم واقعی و منسجم تبدیل می کند.
مطلب مرتبط: درس های رهبری تجاری از کارآفرینان موفق
سخن پایانی
رهبری تجاری یک سفر است، نه مقصد. یک مهارت است، نه یک جایگاه. این پنج نشانه به ما کمک می کنند تا فراتر از ظاهر و عناوین، به عمق شخصیت و رفتار افراد نگاه کنیم و پتانسیل رهبری را در آنها تشخیص دهیم.
دفعه بعدی که در یک جلسه کاری حضور داشتید یا با همکارانتان تعامل می کردید، به دنبال این نشانه ها بگردید. چه کسی سوالات بهتری می پرسد؟ چه کسی از موفقیت دیگران خوشحال می شود؟ چه کسی به کارها معنا می بخشد؟ چه کسی استعدادها را کشف می کند؟ و مهمتر از همه، چه کسی فضایی از اعتماد و احترام می سازد؟ شاید آن رهبر بزرگی که به دنبالش هستید، بسیار نزدیک تر از آن چیزی باشد که فکر می کنید و شاید حتی با تمرین این مهارت ها، آن رهبر، خود شما باشید.
منابع: