آیا ریاست جمهوری کلینتون به کسب وکارها در آمریکا کمک خواهد کرد؟

چهار ماه قبل از اینکه هیلاری کلینتون پا به میدان رقابت ریاست جمهوری بگذارد، با جمعی از اقتصاددان ها و سیاست گذاران چپ گرای پیشرو و برجسته دنیا در شهر نیویورک دیدار کرد. هدف از این نشست این بود که این اقتصاددان ها به خانم کلینتون در صورت رئیس جمهورشدن کمک کنند تا روند بهبود اقتصاد آمریکا سرعت بگیرد.

از نظر اقتصاددان هایی که با خانم کلینتون نشست داشتند، رئیس جمهور آینده آمریکا باید روی تعداد انگشت شماری از ابتکارات از جمله سرمایه گذاری عظیم روی احیای دوباره زیرساخت های فرسوده، حمایت مستقیم دولت از تحقیق و توسعه، پشتیبانی از کسب وکارهای کوچک و متوسط و تشویق کارگران به یادگیری مهارت های لازم برای کار تمرکز کند. هدف مشترک تمام این ابتکارات رشد اقتصادی است.

به گفته برنارد شوارتز، یکی از شرکت کنندگان در این نشست، آنچه واضح بود اینکه خانم کلینتون به دنبال ایجاد اقتصاد با محوریت سرمایه گذاری و رشد است.

خانم کلینتون سال گذشته در نخستین صحبت های خود درباره وعده های اقتصادی خواستار ایجاد یک «اقتصاد رشدمحور و منصفانه» شد. او در آن سخنرانی گفت: «شما نمی توانید یکی را بدون دیگری داشته باشید.» او وعده هایی چون افزایش حداقل حقوق، گسترش خدمات مراقبت از کودکان و تقسیم سود سهام برای کارگران را بیان کرد.

خانم کلینتون همچنین به شدت نگرش های کوتاه مدت را نقد کرد، چراکه اعتقاد داشت رویکرد دستیابی به بازدهی سریع اغلب باعث از بین رفتن ارزش های بلندمدت می شود. رویکرد منحصربه فرد و خاص اقتصادی خانم کلینتون به دنبال بازنویسی قوانین اقتصادی در آمریکا است، حال  آنکه جنبش های مترقی را برای ارائه ایده های آزمون و خطا نیز می ستاید.

نظرسنجی های اواخر ماه جولای نشان می دهد که هواداران برنی سندرز، یکی از رقبای درون حزبی خانم کلینتون، حالا می خواهند به بانوی دموکرات رأی دهند و رهبران جنبش های ترقی خواه نیز هرچند هنوز به رأی خود مطمئن نیستند اما بیشتر تمایل به وعده های خانم کلینتون نشان می دهند.

او در سخنرانی سال گذشته خود وعده افزایش مالیات وال استریت، شرکت های بزرگ و ثروتمندان را داد. او همچنین از شرکت های آمریکایی خواست بیشتر وطن پرست باشند و آمریکایی تر شوند. خیلی از شرکت ها این کار را کردند، اما بسیاری هم توجهی به این درخواست خانم کلینتون نشان ندادند.

خانم کلینتون گفت: «ماموریت اصلی من درصورت رئیس جمهور شدن ایجاد فرصت های بیشتر و شغل های خوب با افزایش دستمزد درست در اینجا یعنی آمریکا است.»

از نظر جاناتان کوان، رئیس اتاق فکر چپ گرای راه سوم یا Third Way این ماموریت یک «جایزه بزرگ» در سخنرانی خانم کلینتون همزمان با سازماندهی او برای پروژه های انتخاباتی اش بود.

در چند هفته باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که رقابت بین خانم کلینتون و آقای ترامپ داغ تر شده، بسیاری از مدیران شرکت ها و البته سایر رای دهندگان یک سوال مشترک دارند: چه کسی اوضاع کسب وکار در آمریکا را بهتر خواهد کرد؟ مدیران کسب وکاری قطعا از هیلاری کلینتون به لطف حضور 25 ساله اش در عرصه سیاسی آمریکا بیشتر از هر نامزد دیگری در حافظه خود اطلاعات دارند.

بنابراین نیازی به یادآوری دستاوردهای شخصی او برای بسیاری از مدیران کسب وکاری نیست. او همچنین در دوره ریاست جمهوری همسرش بیل کلینتون در آمریکا روابط بسیار خوبی بین دموکرات ها و بخش خصوصی ایجاد کرده بود.

اما از طرفی اوضاع انتخابات امسال با بازیگران حرفه ای و انتظارات متنوع مردم آنقدر پیچیده است که سخت می شود پیش بینی کرد چه کسانی به کدامیک از نامزدهای نهایی رأی می دهند. چالش تازه خانم کلینتون اما رسوایی های مربوط به لو رفتن ایمیل هایش است که در تلاش برای رفع اثرات منفی آن است.

طرح خانم کلینتون برای بازنویسی قوانین مالیاتی هم چندان دقیق مشخص نیست اما او در نظر دارد تخفیف های مالیاتی در داخل آمریکا را به شرکت هایی بدهد که در خارج از آمریکا 2 تریلیون دلار سود دارند و با این کار آنها را ترغیب کند به آمریکا برگردند. بسته به میزان تخفیف مالیاتی به این شرکت ها، درآمد حاصل از آن می تواند به تقویت زیرساخت ها در آمریکا کمک کند.

در آمریکا خیلی ها درباره هزینه های انجام شده در کمپین های تبلیغاتی خانم کلینتون اظهارنظر یا نقد کرده اند اما آنچه بیش از همه فعالان کسب وکار در آمریکا را عصبانی کرده، قوانین اجرایی است. آقای اوباما در سال های اول تا هفتم ریاست جمهوری خود رکورد نهایی کردن 392 قانون را ثبت کرد که همگی بر اقتصاد اثرات مهمی گذاشت.

خانم کلینتون اگر بخواهد از عصبانیت صاحبان کسب وکار در آمریکا کم کند باید خویشتنداری نظارتی پیشه کند. او در ماه آگوست وعده داد که این کار را خواهد کرد. او می خواهد در صورت رئیس جمهور شدن قوانین بانکی و اتحادیه های ارائه دهنده اعتبار را تسهیل کند، طوری که بشود به تامین سرمایه کسب وکارهای کوچک در آمریکا امیدوار بود.

خانم کلینتون همچنین برای راهیابی به کاخ سفید نیاز به جلب حمایت فعالان کارگری و سایر گروه ها و دولت های محلی دارد که نزدیک به 4هزار نهاد هستند. خانم کلینتون به این گروه ها و نهادها وعده اجرایی شدن پروژه هایی را داده که به نفع شان خواهد بود.

حال باید منتظر ماند و دید که نتیجه انتخابات ماه نوامبر آمریکا چه خواهد شد و آیا هیلاری کلینتون می تواند با وعده هایش به صاحبان کسب وکار سرانجام نظر آنها را جلب کرده و رأی شان را به دست آورد یا خیر. با وعده هایی که خانم کلینتون داده و وضوحی که کمتر در آنها دیده می شود نمی توان صددرصد به موفقیت او در ایجاد رشد اقتصادی امیدوار بود، اما می شود پیش بینی کرد که بانوی دموکرات بتواند سیاست های ضدجهانی سازی خود را در بخش کسب وکار پیش ببرد و برای مثال شرکت های آمریکایی را وطن پرست تر از پیش کند.

اما پرسش مهم فعالان کنونی کسب وکار در آمریکا این است که آیا او می تواند همزمان رشد اقتصادی و سیاست ضدجهانی سازی را حفظ کرده و موفق شود؟ پاسخ این پرسش را نتایج انتخابات و سپس عملکرد او در صورت رئیس جمهور شدن به طوردقیق مشخص خواهد کرد.