دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت(۲) ۱۴۰۳ / Mon, 20 May(5) 2024 /
           
فرصت امروز

مغزهایی که به هدر می‌روند!

9 سال پیش ( 1393/7/10 )
پدیدآورنده : سعید هوشیار  

این روزها هر کسی را که می‌بینی صحبت از کار و اوضاع اقتصادی دارد. مردم در زمینه برخورد با اوضاع اقتصادی چند دسته‌اند:یکی از دسته‌ها آنهایی هستند که کلا از شرایط ناراضی‌اند و گله دارند. دسته دیگر کسانی هستند که به شکل اعجاب‌آوری سوییچ می‌کنند. مثلا در ابتدا می‌بینید به‌شدت از وضعیت ناراضی‌اند، منتها بعد از مدتی صحبت و بررسی امیدوارانه وضعیت، کاملا سوییچ کرده و اوضاع را از زاویه‌ای دیگری و مثبت‌تر از شما می‌بینند. عده‌ای دیگر هم در ابتدا به‌شدت راضی‌اند، ولی بعد از چند دقیقه بررسی اوضاع از زاویه منفی توسط شما، تغییر موضع داده و وضعیت را با دوشکا منفجر می‌کنند که ‌ای داد و بیداد این چه وضعیت مزخرفی است که در آن گیر کردیم و... 

خلاصه اینکه امروز در صف خودپرداز با یکی از دوستان به غایت ناراضی برخورد کردم که ماجرایش را اینجا برایتان نقل خواهم کرد. 

ساعت نزدیک 5 بعد ازظهر بود که من کنار خودپرداز چمباتمه زده نشسته بودم و منتظر کسی که نان‌آورمان باشد. جوان خوش قد و بالایی نزدیک شد و کارتش را به خودپرداز وارد کرد. نزدیکش شدم و سر صحبت را باز کردم. 

گفتم: «خوبید؟ حالت خوبه؟ چه خبر؟ اوضاع و احوال خوبه؟»

گفت: «اوضاع و احوال؟! چه خوبی آخه! اوضاع داغونه داغونه! داریم بیچاره می‌شیم.»

گفتم: «چرا؟ مگه چه جوریه اوضاع!»

گفت: «الان سه ماهه دنبال کار می‌گردم، کار گیرم نمیاد!»

گفتم: «ای بابا چقدر بد، دنبال چه کاری می‌گشتید که پیدا نشد؟»

گفت: «ریاست بخش اداری شرکت هوافضا!»

گفتم: «خب بسیار عالی! شما تخصصتون چیه؟»

گفت: «بنده دیپلم طبیعی دارم با معدل 34/12 و یک سال سابقه مدیریت کفاشی پدرم! حرفه و فن رو در راهنمایی 16 شدم، کمپوت و رب رو خیلی خوب درست می‌کنم.»

گفتم: «بسیار عالی! مدرک لیسانستون چیه؟»

گفت: «مدرک لیسانس ندارم، واقعا برای این دولت متاسفم که شرایطی رو به‌وجود آورده که من دارم کم‌کم سرخورده میشم و کم‌کم به این فکر می‌افتم که از کشور خارج شم و فرار مغزها شم.»

گفتم: «عزیزم خودتو کنترل کن و فعلا فرار مغزها نشو، شما بفرما؛ اولا کجا میخوای بری و در ثانی اینکه اونجا میخوای چکار کنی؟»

گفت: «من فکر کنم هر جا برم برام جا هست، اونجا هم پستی رو بهم میدن که شایسته و بایسته من باشه!»

گفتم: «می‌دونی چه پستی شایسته و بایستته! ؟»

گفت: «اینها که میگی مهم نیست، مهم اینه که همین کارارو می‌کنند که فرار مغزها میشه دیگه!»

گفتم: «عزیزم شما با معدل و سابقه کاری که‌ داری می‌خوای بمون! ما‌ها از دستت فرار کنیم، تو بیشتر به فرار اسکولا میخوری تا فرار مغزها، فکر کنم خود مغز رو هم با تبصره ماده پاس کردی!»

گفت: «در هر صورت اوضاع خرابه!»

گفتم: «اجازه می‌دید بنده برم و خودمو از ساختمان بغلی به پایین بندازم؟»

گفت: «بله خواهش می‌کنم!»

باور کنید اگر تعهد مطبوعاتی‌ام نبود، باید من را با کاردک از روی آسفالت جمع می‌کردید. 

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/gLW5j4cE
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
مشاوره کسب و کارآزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینچک صیادیدوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکخرید نهال گردوماشین ظرفشویی بوشدوره رایگان Network+سریال جنگل آسفالتکفش مردانهتلویزیون شهریMEXCتبلیغات در گوگللپ تاپ قسطیآی نودانلود رمانآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلگیفت کارت استیم اوکرایناسکرو کانوایرخرید لایک اینستاگرامپنجره دوجدارهخدمات سئولوازم یدکی تویوتاکولر گازی جنرال شکارنرم‌افزار حسابداریاجاره خودرو در دبیست مدیریتیواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلخرید قسطیاپن ورک پرمیت کاناداتعمیر گیربکس اتوماتیک در مازندرانورمی کمپوستچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانقیمت تیرآهن امروزمیز تلویزیونتعمیر گیربکس اتوماتیکتخت خواب دو نفرهخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختدندانپزشکی سعادت آبادتور استانبولنرم‌افزار حسابداری رایگانتور استانبول
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه