ایده‌ های بزرگ برای برند آفرینی (99) / از اهداف‌ تان دفاع کنید

برخی از مردم اینطور فکر می‌کنند که کشاورزی ارگانیک، تجارت منصفانه برای کشورهای توسعه‌یافته، ممنوعیت استفاده از حیوانات در آزمایشگاه، کاهش محل‌های دفن‌زباله و کاهش میزان تولید گازهای گلخانه‌ای همگی رویدادهای گذرایی هستند که به‌زودی فراموش شده و به بخشی از استراتژی بازاریابی آنها بدل شوند، تا زمان مناسب برای حمایت از یک هدف به روزتر فرا‌برسد. این در حالی است که حمایت و پیگیری اهداف و رویدادهای مذکور بخشی از زندگی روزانه برخی از افراد محسوب می‌شود.

ایده

سازمان‌ها، موسسات و اتحادیه‌هایی وجود دارند که مردم را به خرید کالاهایی خاص به‌منظور کمک به بخشی از افراد جامعه، حفاظت از محیط‌زیست یا حمایت از تولید بعضی از محصولات فرا‌می‌خوانند. از تجارت منصفانه شکلات گرفته تا خرید لوازم آرایشی گیاهی، لباس‌های تهیه شده از کتان ارگانیک و سبزی‌های بسته‌بندی نشده از جمله کالاهایی هستند که خرید آنها به‌دلیل اهداف خیرخواهانه نوعی خرید اخلاقی محسوب می‌شود.

این موسسات و سازمان‌ها توسط شرکای تجاری‌شان تاسیس شده که این شرکت‌ها برای اهداف زیر هزینه‌های گزافی را متحمل می‌شوند: بررسی دقیق کالاها و محصولات این شرکت‌ها، ارائه توصیه‌هایی در زمینه چگونگی افزایش سطح کیفیت و استاندارد محصولات و دریافت مجوز به منظور نصب نشان گواهینامه‌های مورد نیاز روی بسته‌بندی محصولات خود.

ایده‌ای که در اینجا مطرح می‌شود آن است که این نشان‌ها و گواهینامه‌هایی که روی محصولات نصب می‌شوند سبب ایجاد تمایز میان این کالاها با سایر محصولاتی است که اجازه استفاده از این نشان‌ها و مجوزها را در اختیار ندارند. استدلال شرکت‌ها و موسسات استفاده از استانداردهای اخلاقی مذکور این است که وجود این نشان‌ها سبب می‌شود تا مشتریان اشتیاق بیشتری برای خرید آنها داشته و دیگران را نیز به خرید این محصولات تشویق کنند.

حتی اگر مردم در شرایط عادی به‌دنبال خرید محصولات ارگانیک یا کالاهایی که به‌صورت منصفانه مبادله شده‌اند، نباشند. هنگامی که حق انتخاب داشته باشند به‌دنبال خرید محصولاتی هستند که از طریق خرید آن بتوانند گامی هرچند کوچک در زمینه کمک به محیط‌زیست یا قوانین تجارت منصفانه بردارند.

هیچ‌کس به دلایل اخلاقی اقدام به خرید شکلات آن هم شکلاتی که با قوانین منصفانه مبادله شده و 45درصد از سهام شرکت متعلق به تامین‌کننده کاکائو « Kuapa Kokoo » است، نمی‌کند.

نویسنده: سارا مک کارتنی