عمر تلویزیون بهعنوان پدیده نوظهور رسانهای در ایران به کمتر از نیم قرن میرسد. این رسانه در تاریخ یکم فروردین سال ۱۳۴۶ بهعنوان سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران آغاز به کار کرد و شاید آن زمان برای هیچ کس قابل پیشبینی نبود که با گذشت کمتر از ۵۰سال از تاسیس آن رقبای تازه نفستری چون فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را در رقابت با خود بیابد. اگرچه تلویزیون کماکان به دلیل دسترسی به گروه متکثر مخاطبان، برنامهسازی برای سلیقههای مختلف مردم، استفاده از تجهیزات و امکانات گسترده و بودجه میلیاردی و نیروهای انسانی فراوان همچنان در نقاط گوناگون کشورمان از شهرهای بزرگ تا روستاهای دورافتاده محبوبیت دارد، اما رواج استفاده از اینترنت یا فضای مجازی که گاه از آن بهعنوان فضای دوم هم یاد میشود، در کاهش میزان بینندگان این رسانه بیتاثیر نبوده است.

تلویزیون در نظریههای ارتباطی و در دستهبندیهای رسانهای و در قیاس با مدیومهایی همچون رادیو، رسانهای سرد است. به این معنا که امکان تعامل کنشگرانه با مخاطبان را فراهم نمیکند. اگرچه بینندگان سیما با ارسال پیامک به برنامههای تلویزیونی، برقراری تماسهای تلفنی و ارسال ایمیل تلاش کردهاند سطح مشارکت خود را در برنامهسازی بیفزایند، اما این رسانه همچنان از موضع قدرت با مخاطبان برخورد میکند.
به این ویژگی همچنین باید ارائه یکسویه اطلاعات صوتی و تصویری توامان را که امکان خیالانگیزی را از مخاطبان میگیرد هم از سوی تلویزیون اضافه کرد. این در حالی است که رادیو به دلیل درگیر کردن تنها یکی از حواس مخاطبان یعنی شنوایی، آنها را در درک پیام رسانه، فعالتر و کنشمند میسازد.
رقیبان تازهنفس از راه رسیدهاند
بهنظــر میرسـد ظهـــور رسانههای جدید یا بهتر بگوییم امکانات و فضاهای جدید رسانهای همچون اینترنت در سالهای اخیر و افزایش دسترسی به آن باعث شده تا نظریههای ارتباطی تعاریف دیگری به خود بگیرند و قطعیت تقسیمبندی رسانهها به گروه سرد و گرم شاید امروزه چندان کارایی نداشته باشد. رسانهها در شرایط کنونی رنگ و لعاب تلفیقی به خود گرفتهاند. کوچ شبکههای ویدئویی به فضای مجازی جدا از اینکه هزینههای کمتری را برای دستاندرکاران راهاندازی آن به دنبال داشته، مزایای دیگری را هم شامل میشود.
شبکههای ویدئویی که این روزها بهعنوان رقیب رسانه ملی در فضای مجازی کار خود را دنبال میکنند، چند ویژگی عمده دارند: نخست آنکه این شبکهها بر مفهوم کاربر در تعریف مخاطبان خود تاکید دارند. استفاده از همین عنوان خود ضامن فعالیت پویای مخاطبان احتمالی است. این شبکهها همچنین از منظر اقتصاد رسانه هزینههای کمتری را در تولید و تامین محتوا دارند. تعداد نیروهای انسانی آنها در قیاس با سازمان عریض و طویل صداوسیما بسیار کمتر و در مواردی حجم محتوایی آنها بیشتر است.
این ویژگی درست مترادف با سیاست چابکسازی است که از دوران ریاست جدید سازمان صداوسیما بر آن تاکید، اما ساختار بوروکراتیک و گستردگی این سازمان مانع از اجرای کامل آن در شرایط فعلی شده است. شبکههای ویدئویی همچنین در تنظیم و تدوین محتوای خود محدودیتهای کمتری دارند. چه بسا افراد یا موضوعاتی که در رسانه ملی جایی برای حضور یا مطرح شدن نداشته باشند، به راحتی در این فضا قابل پیگیری هستند.
کاربران فضای مجازی امروز زمان بیشتری را به فعالیت در فضای مجازی در قیاس با تماشای تلویزیون اختصاص میدهند. دسترسی به اینترنت به دلیل همه جایی و فراگیری سادهتر از تماشای تلویزیون است.هرچند که شبکههای تلویزیونی خود نیز از امکان دیده شدن در فضای مجازی بهره گرفتهاند و هر کاربر میتواند برنامههای شبکههای مختلف را از طریق اینترنت دنبال کند. از طرفی در فضای مجازی و شبکههای ویدئویی و خصوصی آن میتوان مضامین و موضوعات دلخواه را در یک زمان آسانتر بهدست آورد.
در حالی که در تلویزیون اگرچه جدول پخش منظم اطلاعاتی درباره برنامههای مختلف را به مخاطب میدهد، اما این ویژگی لزوما به معنای امکان دریافت یک برنامه در ساعت مورد نظر نیست، در حالی که برنامه مورد پسند کاربر فضای مجازی هر زمانی روی درگاه رسانه خصوصی موجود و قابل پخش است.
از طرفی تلویزیونهای خصوصی به دلیل اینکه درآمدهای خود را از میزان توجه و استقبال بینندگان و به دنبال آن جذب آگهی کسب میکنند یا مانند تلویزیونهای کابلی مبلغی را از مشترکان خود به طور ماهانه یا در بازههای زمانی مشخص دریافت میکنند، توجه جدیتری به سلایق و نیازهای آنان دارند، در حالی که در شکل مدیریت دولتی صداوسیما منافع ملی و ترجیح دولتی لزوما اولویت بیشتری نسبت به درخواستهای مخاطبان احتمالی دارد. در اینباره نظر اساتید ارتباطات را جویا شدهایم.
شبکههای خصوصی در قانون اساسی تعریف نشدهاند
دکتر علی فروزفر، پژوهشگر و استاد دانشگاه در حوزه ارتباطات و تبلیغات درباره علت عدم راهاندازی شبکههای خصوصی در ایران میگوید: رسانههای جمعی در هر کشور تابع قوانین آن کشور هستند. انتظار گروهی از مردم برای داشتن شبکههای خصوصی در یک کشور دلیل کافی برای راهاندازی این نوع رسانهها نیست، زیرا در ایران اجازه تاسیس شبکههای خصوصی یا واگذاری شبکههای دولتی به بخش خصوصی در قانون اساسی داده نشده و باید به این قانون پایبند بود.
وی میافزاید: برونسپاری اما راهحلی برای ایجاد فضای خصوصی در رسانه است. این برونسپاری البته به معنای واگذاری تلویزیون به بخش خصوصی نیست، بلکه به معنای دخالت دادن بخش خصوصی در جریان برنامهسازی است که این اتفاق در حال حاضر در تلویزیون میافتد.
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه آیا اجرای سیاست چابکسازی در دوران جدید ریاست صداوسیما، افزایش برنامههای مشارکتی تلویزیون با توجه به بحرانهای مالی سالهای اخیر در این رسانه معنای ضمنی حرکت به سمت تلویزیون خصوصی را به دنبال دارد یا نه؟ بیان میکند: نه، چراکه در قانون اساسی چنین امکانی در نظر گرفته نشده است، اما چابکسازی سیاست درستی است و اگر شبکههایی حذف یا با یکدیگر ادغام یا زیرمجموعه هم قرار بگیرند با توجه به محدوده سیاستهای کلی نظام تغییر میکنند.
فروزفر با اشاره به اینکه راهاندازی شبکههای ویدئویی در فضای مجازی با هر میزان مخاطب جایگزینی برای شبکههای سراسری تلویزیونی نخواهند بود، ادامه میدهد: راهاندازی شبکههای مجازی به شرط آنکه از حدود و معیارهـای اخلاقـی و اجتماعـی عبـــور نکنند برای ارتباط با بخشی از مخاطبان اقدام خوبی است. اما این نوع شبکهها در بهترین حالت نیز نمیتوانند جایگزین یک شبکه رادیویی یا تلویزیونی شوند، بلکه به ایجاد تنوعی منجر میشوند که به نیازهای گروههای مختلف پاسخ میدهد.
وی در پایان خاطرنشان میکند: پیشرفت فناوریهای ارتباطی امروزه امکان تعاملات چند رسانهای را فراهم کرده است و رسانهها میتوانند چندبعدی شوند. همچنین برنامههای تلویزیونی میتوانند از طریق پایگاههای اینترنتی در اختیار کاربران قرار بگیرند و همه این اقدامات در جهت افزایش حق انتخاب مخاطبان است. به نظر میرسد صداوسیما نیز در این شرایط باید جاذبههای موضوعی در برنامهسازی خود را آنقدر افزایش بدهد که نگاه مردم به شبکههای ماهوارهای و بیگانه جلب نشود.
نظام رسانهای در هر کشور تابع حاکمیت آن است
دکتر عباس اسدی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز درباره امکان تحقق و اجرایی شدن تلویزیون خصوصی در ایران میگوید: نخستین مشکل پیش روی تاسیس تلویزیون خصوصی در ایران قانون اساسی است، زیرا در این قانون امکانی برای تاسیس شبکههای خصوصی در نظر گرفته نشده است. از طرفی اگر هم فضای آن میسر باشد، اینکه چه اشخاص حقیقی یا حقوقی قرار است اقدام به راهاندازی شبکههای خصوصی کنند، اهمیت دارد.
آنها موظف هستند فعالیتهای خود را از فیلتر صداوسیمای دولتی عبور بدهند. بنابراین باز هم خروجی کارشان چیزی شبیه به برنامههای شبکههای دولتی خواهد شد. وی همچنین میافزاید: تلویزیون خصوصی میتواند رقیـب سرسـختی بــرای تلویزیونهای دولتی باشد.بنابراین از طرفی طبیعی است که به راهاندازی آن هم روی خوش نشان داده نشود و با اعمال فشار از آغاز به کار آن جلوگیری شود.
چنانچه میبینیم حتی شبکه افق هم که متعلق به موسسه اوج و در واقع برای سپاه پاسداران است، بهعنوان یکی از شبکههای زیرمجموعه سازمان صدا وسیما خود را معرفی و فعالیت میکند.این استاد دانشگاه با اشاره به تفاوتهای نظام رسانهای در کشورهای مختلف ادامه میدهد: نظام رسانهای در هر کشوری متفاوت است. نظام رسانهای در کشورهای غربی لیبرالیستی است اما در کشور ما جنبه اسلامی دارد.
رقابت رسانهای در کشورهای دیگر شرط اساسی است و شرایط رسانه در هر کشور از حکومت تاثیر میپذیرد، بنابراین مقایسه وضعیت رسانهها در ایران و سایر کشورها کار درستی نیست. وی در پاسخ به اینکه آیا تاسیس شبکهای ویدئویی در فضای مجازی جایگزین مناسبی برای خلأ شبکههای خصوصی در ایران است یا نه، بیان میکند: نه، من معتقدم فضای مجازی تنها مکمل تلویزیون است و فعالیت گروههایی که محتوایی در اینترنت منتشر یا ویدئوهایی آپلود میکنند نیز ساختار تلویزیونی ندارد.
ضمن اینکه باز هم از قانون و مقررات تبعیت میکند و در صورت زیر پا گذاشتن اصول و قوانین فعالیتهایشان متوقف خواهد شد.از طرفی تاسیس تلویزیون خصوصی سرمایه زیادی میطلبد و نحوه جذب سرمایه، چارچوبها، اصول، ساختارهای آن باید کاملا مشخص باشد، بنابراین بخش خصوصی میتواند اهداف خود را در دیگر امکانات رسانهای مثل مطبوعات از طریق راهاندازی نشریه درخور و باکیفیت دنبال کند.
https://alcaldiasancristobal.gob.ve/
https://pkmmuka.cianjurkab.go.id/
https://collegiogeometri.mb.it/