از بامداد جمعه 23 خردادماه که رژیم صهیونیستی به ایران حمله کرد، زندگی همه ما ایرانیان عوض شد و بهت و غافلگیری اولیه افکار عمومی به مرور جایش را به خشم و انزجار فرو خورده از تجاوز آشکار به مام میهن داد. در دهمین روز جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، چشم انداز پایان جنگ همچنان مبهم و مه آلود است. «عباس عراقچی»، وزیر امور خارجه به صراحت گفته است که تا جنگ جریان دارد، مذاکره با آمریکا هیچ معنایی ندارد و ایران طبق منشور سازمان ملل در حال دفاع از خود است. علی رغم اصالت اخلاقی این دیدگاه که به تجاوز ددمنشانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان و کشته شدن صدها غیرنظامی بی گناه در اقصی نقاط ایران برمی گردد و اتفاقا بسیاری از مردمی که روز جمعه در راهپیمایی «خشم و نصر» شرکت کرده اند چنین عقیده ای دارند، با این حال به نظر نمی رسد این موضع گیری بتواند منافع ملی ایران را تأمین کند. همگان می دانند که «بنیامین نتانیاهو» با هدف جلوگیری از توافق ایران و آمریکا (که به گفته منابع آگاه، بسیار نزدیک و در دسترس بود)، این ماجراجویی را آغاز کرد و هدف بعدی اش هم این است که ترامپ را با خود همراه کند و آمریکا را مستقیما وارد درگیری با ایران نماید. به همین خاطر است که باز بودن مسیر گفتگو و دیپلماسی با آمریکا می تواند نقشه شوم «نتانیاهو» را بهم بزند و ایران را هرچه بیشتر در مسیر پیگیری منافع ملی اش قرار دهد.
متاسفانه نظیر این موضع گیری را در مقطع پایانی جنگ ایران و عراق هم شاهد بوده ایم. در آن برهه زمانی نیز ایران، مذاکره را منوط به محکومیت عراق کرده بود و گفته بود ابتدا «صدام» باید مجازات شود و چه و چه و چه. بدین ترتیب، به جای آنکه فعالانه در مذاکرات پایان جنگ شرکت کنیم و بحث تجاوز عراق و گرفتن غرامت و... را دنبال کنیم، در مواجهه با شرایط تحمیلی که آخرین نمونه آن، سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرباس ایران بر فراز آب های خلیج فارس توسط ناو یواس اس وینسنس نیروی دریایی آمریکا بود، در نهایت ناگزیر به پذیرش قطعنامه 598 شدیم و تن به آتش بس دادیم. آنچه به «نوشیدن جام زهر» تعبیر شد.
در این میان، «عباس عراقچی» روز جمعه به دیدار تروییکای اروپایی رفت و در نشست شورای حقوق بشر در ژنو شرکت کرد. هرچند گفتگو با طرف های اروپایی، بی فایده نیست و می تواند در جلب نظر آنها و شکل دهی به جریان رسانه ای غرب (و همینطور دولتمردان و نمایندگان پارلمان اروپا) تاثیر زیادی داشته باشد، اما اروپا، وزن چندانی در تصمیم گیری اسراییل ندارد و همانطور که «عراقچی» چند روز پیش در توییتی نوشت، «تنها یک تماس از واشنگتن می تواند اسراییل را به توقف جنگ وادار نماید.» در همین زمینه، «کوروش احمدی»، دیپلمات و تحلیلگر مسائل بین الملل که تحقیقات تاریخی جالبی را درمورد جزایر سه گانه ایرانی انجام داده، معتقد است: «ملاقات و گفتگو با وزرای اروپایی، اگرچه یک مسیر فرعی است، اما قطعا بهتر از هیچ است.» او دیپلماسی را تنها راه خاتمه جنگ می داند و می گوید: «روابط ایران و اروپا از زمان صفویه تاکنون هیچگاه تا این حد تیره نبوده است. مهمترین هدف ایران در این گفتگو باید بهبود روابط با اروپا و از این طریق، بهبود جو عمومی در ارتباط با ایران در جهان باشد. جنایت نسل کشی اسراییل در غزه، نشان داد که اروپا، نفوذ چندانی بر سیاست اسراییل ندارد. اما بهبودی هرچند اندک در روابط ایران و اروپا که مانع حمایت کامل آنها از تجاوز اسراییل شود، حتما بر محاسبات آمریکا و اسراییل برای ادامه تجاوز، بی تاثیر نخواهد بود.»
بنابراین باز گذاشتن مسیر مذاکره با آمریکا و پیشبرد دیپلماسی، به موازات پاسخ کوبنده و غیورانه نیروهای مسلحانه کشورمان به حملات اسراییل، می تواند ایران را هرچه بیشتر در رسیدن به اهداف و خواسته های برحقش یاری کند. یادمان باشد که دیپلماسی و میدان، دو بال پرواز کشور هستند و تکاپو و به حرکت درآمدن همزمان آنهاست که منافع ملی ایران را تامین می کند. طی 10 روزی که از آغاز جنگ می گذرد، حافظه تاریخی ما مملو از تجربه های دور و نزدیکی است که ایران را در عبور از کمرکش بحران، یاری داده اند. بنابراین به همان نسبت که تشنه وحدت و انسجام ملی هستیم، به عقلانیت و تجربه تاریخی هم نیازمندیم.
بسیاری از تحلیلگران، ورود ایالات متحده به جنگ را قریب الوقوع می دانند. هرچند این گفته «دونالد ترامپ» که تا دو هفته دیگر تصمیم می گیرد آیا ایالات متحده آمریکا را وارد درگیری اسراییل و ایران کند، توسط کاخ سفید به عنوان فرصتی برای دیپلماسی و صلح تبلیغ شده، اما این امر، فشار روانی بر ایران را افزایش داده است. شاید معنای ضمنی حرف رئیس جمهور آمریکا، ادامه جنگ ایران و اسراییل برای دو هفته دیگر باشد، اما واقعیت آن است که ایران در میانه مذاکره و مسیر دیپلماسی با آمریکا بود که اسراییل، حمله پیش دستانه ای را با هدف برهم زدن توافق تهران و واشنگتن آغاز کرد. حال سوال اینجاست که آیا مسئولان دیپلماسی کشورمان از این فرصت برای جلب نظر امریکا و افکار عمومی جهان استفاده می کنند؟ یادمان باشد که مذاکره، کم هزینه ترین راه پایان جنگ است. تجربه جنگ ایران و عراق، پیش روی ماست!