سه شنبه, ۲۸ مرداد(۵) ۱۴۰۴ / Tue, 19 Aug(8) 2025 /
           
فرصت امروز

2 کودتا و یک پرسش

1 ساعت پیش ( 1404/5/28 )
نویسنده : ایمان ولی پور  

72 سال پیش در چهارشنبه روزی، کودتای 28 مرداد اتفاق افتاد و رویای ملی شدن صنعت نفت به کابوس کودتا ختم شد. با اینکه مردم در روز یکشنبه، 25 مرداد در حمایت از دولت مصدق و مخالفت با کودتاچیان به خیابان آمدند، اما سه روز بعد در 28 مرداد ناگهان به نظاره گری خاموش و بازیگری منفعل، بدل شدند تا چرایی و چگونگی این رخداد همچنان یکی از پرسش های بی پاسخ در تاریخ معاصر ایران باشد. آنجا که استبداد با استعمار، هم دست شد و دولت ملی و مردمی مصدق را برانداخت؛ اتفاقی که تأثیری شگرف و غیرقابل انکار بر حافظه تاریخی ما گذاشت و خاطره تلخ شکست و ناکامی تا سال ها و دهه ها در عمق جان ایرانیان نشست. هنوز تأثیر کودتا به مثابه یک ترومای تاریخی و درد مشترک در روان جامعه ایران، تازه است و ما چنان از آن سخن می گوییم که گویا همین دیروز در خیابان های تهران روی داده است؛ زخمی که همچنان ناسور مانده و التیام نیافته و گویا التیام نخواهد یافت.

در هفتاد و دومین سالروز کودتای 28 مرداد 1332، آنچه این حادثه را در افق 1404 برجسته می سازد، زمینه های مشترک تاریخی با جنگ 12 روزه است. اینکه اسرائیل در بامداد 23 خردادماه و در میانه مذاکرات ایران و آمریکا - با چراغ سبز واشنگتن - به خاک کشورمان حمله کرد و آمریکا نیز با بمباران سایت های هسته ای در کنار اسرائیل قرار گرفت، یادآور کودتایی است که در زمان نخست وزیری مصدق رخ داد و مداخله خارجی در تمامیت ارضی ایران اتفاق افتاد. به نظر می رسد کودتای 28 مرداد و جنگ 12 روزه را می توان در این زمینه تاریخی مشترک دید و آن را از منظر اجتناب پذیر بودن یا نبودن کودتا و جنگ، بررسی کرد. از روایت های متعارف درباره کودتای 28 مرداد، این است که اگر مصدق با انعطاف بیشتری با مسئله نفت برخورد می کرد، کودتای انگلیسی - آمریکایی اتفاق نمی افتاد. «محمدعلی همایون کاتوزیان»، اقتصاددان و استاد دانشگاه آکسفورد، از جمله افرادی است که به این تحلیل تاریخی، باور دارد. او از یک سو، مداخله خارجی در سرنگونی مصدق را دقیقا معادل کودتا می داند و از سوی دیگر، رفراندوم انحلال مجلس توسط مصدق را یک اشتباه محاسباتی می خواند. این رفراندومی بود که علاوه بر هواداران شاه، طرفداران کاشانی نیز با آن مخالف بودند و به نوعی، دشمنی با مصدق، آنها را در یک جبهه مشترک قرار داده بود. دیدگاهی که امروز هم وجود دارد و به نظر می رسد اغلب مورخان، این خطای مصدق را پذیرفته اند که او با انحلال مجلس هفدهم، عملا زمینه سقوط دولت خود را فراهم کرد.

2 کودتا و یک پرسش

بنابراین هرچند در باب انحلال مجلس می توان با «کاتوزیان» هم نظر بود، ولی درباره اجتناب پذیر بودن کودتا، تحلیل او درست به نظر نمی رسد؛ کما اینکه «یرواند آبراهامیان» در کتاب «کودتا» همین نظر را دارد و برخلاف «کاتوزیان» معتقد است که ریشه های کودتا، نه به مدیریت مصدق بلکه به مخالفت آمریکا و انگلیس با گسترش منابع نفتی ایران برمی گردد. او در کتاب «بحران نفت در ایران؛ از ناسیونالیسم تا کودتا» نیز می نویسد که آمریکا و بریتانیا به حل مسئله نفت، فکر نمی کردند و تنها به فکر حفظ منافع خود بودند. بریتانیا به پیشنهاد آمریکا فقط به صورت ظاهری، قصد پذیرش قرارداد ملی شدن صنعت نفت ایران را داشت، اما در واقعیت با توسل به عبارات و اصطلاحات می خواست سلطه نفتی خود را حفظ کند. به گفته «آبراهامیان»، آمریکا حداکثر تلاش خود را برای ترغیب مصدق به پذیرش راه حل ملی شدن، بدون دست گرفتن حق نظارت و اختیارات عملی، انجام داد و کوشید تا پیچیدگی های ظریف بازار بین المللی را به او آموزش دهد، اما مصدق از غرق شدن در چنین پیچیدگی، امتناع کرد و همین موضوع باعث شد تا بریتانیا و آمریکا از همسو شدن مصدق با خودشان، ناامید شوند.

بدین ترتیب، آمریکا و بریتانیا پس از آنکه نتوانستند مصدق را در مذاکرات نفتی قانع کنند، در نهایت اعلام کردند که دیگر پیشنهادی به ایران نخواهند داد (جالب آنکه این جمله اخیرا بارها از زبان ترامپ گفته شده است) و با وقوع کودتا، مشخص شد که آنها از مدت ها قبل برای سرنگونی دولت مصدق، برنامه ریزی کرده بودند. درباره پیشنهاد بانک جهانی به مصدق نیز روایت های مختلف و اظهارنظرهای متناقضی مطرح شده است. اختلاف اصلی مصدق با بانک جهانی، بر سر استخدام تکنسین های انگلیسی بود. بانک جهانی اصرار داشت که برای اداره کارآمد صنعت نفت باید از تکنسین های نفتی انگلستان، که سابقه کار در ایران داشتند، استفاده شود اما به دلیل سابقه منفی انگلستان، مصدق پیشنهاد داد که از تکنسین کشورهای دیگر، مثل آمریکا استفاده شود اما بانک جهانی زیر بار نمی رفت و همین نیت واقعی او را برملا می کرد. «نیکلا گرجستانی» از مسئولان پیشین بانک جهانی که سابقه سال ها کار در این بانک را دارد، پیشنهاد بانک جهانی را به «اسب تروا» تشبیه می کند. او در کتاب «فراتر از زمانه» با استناد به مکاتبات رسمی بانک جهانی، می گوید: پیشنهاد بانک جهانی به مصدق، چیزی بیش از یک اسب تروا نبود که زیر لوگوی بانک، شرکت سابق نفت ایران و انگلیس را به ایران بازمی گرداند تا کنترل عملیات نفتی در دست انگلیس، باقی بماند.

بنابراین کودتای 28 مرداد را باید در پس زمینه ملی‎شدن صنعت نفت ایران، ارزیابی کرد که به هیچ وجه با منافع استعمار، همخوانی نداشت. هفت سال پس از آنکه «مظفرالدین شاه»، امتیاز استخراج و بهره برداری از نفت را به مدت 60 سال به «ویلیام دارسی» داد (سال 1280) و اختیار نفت ایران به دست بریتانیا افتاد، چاه شماره یک مسجد سلیمان به نفت رسید و از همان زمان تا حوالی دهه 1350 که «محمدرضا پهلوی» به قرارداد ایران و کنسرسیوم نفت (که سهم ایران از درآمد نفت را 50 درصد تعیین کرده بود) معترض شد و با همکاری کشورهای صادرکننده نفت، سازمان اوپک را تشکیل داد، غارت ثروت ملی ایرانیان ادامه داشت. با این حال، خود مصدق نیز در سه روز سرنوشت ساز بین کودتای اول و دوم، اشتباهات زیادی داشت و نه تنها با عوامل کودتا برخوردی نکرد، توجهی به مشارکت مردم هم نشان نداد. او که تجربه بسیج مردم و اوراق قرضه ملی و... را داشت، اما در آن سه روز کذایی، نه با مردم صحبت کرد و نه دست یاری جریان های سیاسی (از جمله حزب توده) را پذیرفت؛ کودتایی که شورش سلطنت علیه جمهوریت بود.

در شوربختی «محمد مصدق» همین بس که با گذشت 72 سال از کودتای 28 مرداد همچنان روایت رسمی تاریخ با او سر ستیز و عناد دارد و شگفتا که این تخریب شخصیتی و تخطئه تاریخی به محبوبیت بیشتر مصدق، منجر شده است؛ به طوری که وی از یک شخصیت تاریخی به یک شخصیت اسطوره ای ارتقا یافته و داستان مصدق در خاطره نسل ما به تعبیر «محمد علی موحد» در کتاب «خواب آشفته نفت» به «شاهنامه آزادی» تبدیل شده است. با این وجود، مصدق در گفتمان رسمی تاریخ همواره در مظان اتهام بوده و همانطور که در گفتمان رسمی قبل از انقلاب، از رخداد 28 مرداد به عنوان «قیام ملی» یاد شده است، در گفتمان رسمی پس از انقلاب نیز نقش «آیت الله کاشانی» در ملی شدن صنعت نفت، برجسته شده و مصدق به دلیل اختلاف نظر با کاشانی، مقصر اول کودتا معرفی شده است. به نظر می رسد کاشانی در ماجرای کودتا، همان نقش جنجالی و بحث برانگیز «شیخ فضل الله نوری» در دوره مشروطه را بازی می کند. اگر ایده «مشروطه مشروعه» در جریان انقلاب مشروطه، شکست خورد و شیخ فضل الله بر دار شد، 72 سال بعد در انقلاب 1357 به پیروزی رسید و به گفتمان مسلط تبدیل شد تا یکی از بزرگراه های بزرگ و طولانی پایتخت به نام شیخ فضل الله مزین گردد. این خاصیت تاریخ سیاست زده ماست که روایت محوری را به حقیقت محوری ترجیح می دهد. از قدیم گفته اند که تاریخ را فاتحان می نویسند.

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/MeGNgyMH
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
تولید کننده پالت پلاستیکیirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگراممشاور مالیاتیخرید PS5خرید سی پی کالاف دیوتی موبایلاکستریم VXخرید از چینچوب پلاستماشین ظرفشویی بوشکامیونت فورسموزبلاگخرید بلیط هواپیماخرید جم فری فایرخرید سی پیهارد باکسقرص تنوییدتور ترکیهتور تایلند ؛ سفر رویایی به سرزمین لبخندهاسایت معتبر خرید طلا
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه