تصویری که جامعه مدرن از یک فرد موفق به ما نشان می دهد، اغلب تصویری از یک قهرمان خستگی ناپذیر است؛ کسی که قبل از طلوع آفتاب بیدار می شود، ایمیل هایش را در رختخواب چک می کند، تمام روز را در جلسات و کارهای بی پایان غرق می شود و شب ها تا دیروقت با چراغ روشن اتاقش، مشغول کار است. ما یاد گرفته ایم که مشغول بودن را با مهم بودن و سخت کوشی را با کار بی وقفه اشتباه بگیریم. ما باور کرده ایم که کلید موفقیت فشار دادن هرچه بیشتر پدال گاز است، حتی اگر موتور در حال انفجار باشد.
اما اگر به شما بگوییم که این تصویر نه تنها اشتباه، بلکه یک دروغ بزرگ و خطرناک است؛ اگر به شما بگوییم که راز واقعی افراد فوق موفق، ورزشکاران المپیک و نوابغ خلاق نه در توانایی آنها برای «همیشه روشن بودن»، بلکه در مهارت شگفت انگیزشان برای «کاملا خاموش شدن» نهفته است، چه؟
بله، درست شنیدید. موفقیت پایدار یک دوی سرعت بی پایان نیست؛ بلکه یک حرکت هنرمندانه و هوشمندانه بین کار عمیق و متمرکز و استراحت عمیق و واقعی است. ما در این مقاله می خواهیم به این راز پنهان نگاه کنیم و یاد بگیریم که چگونه بهره وری بالا با کار متناسب و بدون خودکشی در دفتر کار امکان پذیر است. ماجرا جالب شد، نه؟
افسانه کار بی وقفه!
در دنیای به هم پیوسته امروز به لطف فناوری ما می توانیم همیشه و همه جا به کارمان متصل باشیم. ایمیل ها، پیام ها و اعلان های کاری، مانند یک همهمه دائمی در پس زمینه ذهن ما حضور دارند. ما با افتخار به دیگران می گوییم که چقدر سرمان شلوغ است، غافل از اینکه این شلوغی دائمی، بزرگ ترین دشمن عملکرد بهینه ماست.
مطلب مرتبط: کاهش نیروی کار بدون افت بهره وری: معمایی چند وجهی
ذهن انسان مانند یک عضله است. شما نمی توانید یک وزنه سنگین را برای ساعت های متوالی بالای سرتان نگه دارید. عضلات شما خسته، فرسوده و در نهایت دچار آسیب می شوند. مغز ما هم دقیقا به همین شکل عمل می کند. وقتی ما به طور مداوم و بدون هیچ استراحتی از آن کار می کشیم، توانایی آن برای تفکر عمیق، حل خلاقانه مسائل و تصمیم گیری هوشمندانه، به شدت کاهش می یابد. فرسودگی شغلی، کاهش خلاقیت و افزایش اشتباهات، همگی علائم یک ذهن خسته هستند که فرصتی برای بازیابی و شارژ مجدد پیدا نکرده است.
درس بزرگ ورزشکاران المپیک برای ما
هیچ قهرمان المپیکی ۲۴ ساعت شبانه روز و هفت روز هفته در حال تمرین نیست. در واقع بزرگ ترین مربیان دنیا به شما خواهند گفت که موفقیت یک ورزشکار به همان اندازه که به شدت تمریناتش بستگی دارد، به کیفیت بازیابیاش نیز وابسته است. خواب کافی، تغذیه مناسب و استراحت های ذهنی و فیزیکی بخش جدایی ناپذیر برنامه تمرینی یک قهرمان هستند. آنها می دانند که عضلات در حین استراحت است که ترمیم می شوند، قوی تر می شوند و برای مسابقه بعدی آماده می گردند.
حالا این سوال را از خودتان بپرسید: اگر ما به عنوان ورزشکاران ذهنی فعالیت می کنیم، چرا فکر می کنیم قوانین فیزیک و بیولوژی برای ما متفاوت است؟ مغز ما درست مانند عضلات یک دونده پس از هر دوره فعالیت شدید فکری، نیازمند بازیابی است. این بازیابی، به معنای تنبلی یا اتلاف وقت نیست؛ این یک فعالیت استراتژیک و ضروری برای حفظ عملکرد بالا در بلندمدت است. رهبران و افراد فوق موفق این را به خوبی فهمیده اند؛ آنها استادان «بازیابی» هستند.
جادوی کلید خاموش: هنر رهاسازی ذهنی از کار
مهمترین بخش بازیابی چیزی است که روانشناسان به آن رهاسازی ذهنی می گویند. این مفهوم فراتر از صرفا حضور فیزیکی نداشتن در محل کار است. این یعنی توانایی قطع کامل ارتباط ذهنی و عاطفی با کار در زمانی که مشغول کار نیستید. این یعنی وقتی در حال بازی با فرزندتان هستید، تمام فکر و حواس تان درگیر همان بازی باشد، نه پروژه ای که فردا باید تحویل دهید. این یعنی وقتی در حال خواندن یک رمان یا تماشای یک فیلم هستید، آنقدر در آن غرق شوید که مسائل کاری کاملا از ذهن شما پاک شوند.
مطلب مرتبط: کارآفرینان و افزایش بهره وری؛ توصیه هایی برای موفقیت
رسیدن به این حالت در دنیای امروز بسیار دشوار است؛ چراکه تلفن های هوشمند، مرز بین کار و زندگی را تقریبا از بین برده اند، اما این همان مهارتی است که تفاوت را رقم می زند. وقتی شما به ذهن خود اجازه می دهید تا برای ساعاتی به طور کامل از مسائل کاری فاصله بگیرد، در واقع به آن فضا و فرصت می دهید تا ایده ها را پردازش کند، ارتباطات جدیدی بین مفاهیم برقرار نماید و با انرژی و دیدگاهی تازه، برای روز کاری بعد آماده شود. بزرگ ترین ایده های خلاقانه، معمولا زمانی به ذهن ما خطور می کنند که در حال کار کردن نیستیم؛ زمانی که زیر دوش آب هستیم، در حال قدم زدن در طبیعتیم یا مشغول یک سرگرمی کاملا بی ربط هستیم.
چطور رهاسازی را تمرین کنیم؟
پرورش مهارت رهاسازی ذهنی مانند هر مهارت دیگری نیازمند تمرین و اراده است. در اینجا چند راهکار ساده برای شروع وجود دارد:
• مرزهای فیزیکی و زمانی بسازید: اگر امکانش را دارید، یک فضای کاری مشخص در خانه داشته باشید و پس از پایان ساعت کاری در آن فضا را ببندید. برای خودتان یک ساعت پایان کار مشخص و غیرقابل مذاکره تعریف کنید و پس از آن، به هیچ عنوان کار نکنید.
• مرزهای دیجیتال ایجاد کنید: تمام نوتیفیکیشن های مربوط به کار را بر روی تلفن همراه تان پس از ساعت کاری خاموش کنید. عادت چک کردن ایمیل کاری در ساعات پایانی شب یا اول صبح را ترک کنید.
• برنامه ریزی کنید: همانطور که برای جلسات کاری خود برنامه ریزی می کنید، برای فعالیت های بازیابی خود نیز وقت مشخصی را در تقویم تان در نظر بگیرید. این فعالیت می تواند ورزش، یک سرگرمی خلاقانه، وقت گذراندن با عزیزان تان یا حتی مدیتیشن باشد.
• یک سرگرمی جذاب پیدا کنید: بهترین راه برای خاموش کردن ذهن از کار، پیدا کردن فعالیتی است که تمام توجه شما را به خودش جلب کند. نواختن یک ساز موسیقی، یادگیری یک زبان جدید، یک ورزش تیمی یا حل کردن یک پازل پیچیده، همگی گزینه های عالی هستند، چون به ذهن شما اجازه نمی دهند که به سمت دغدغه های کاری منحرف شود.
سخن پایانی
زمان آن رسیده که باورهای قدیمی و مخرب در مورد کار بی وقفه را دور بریزیم. موفقیت پایدار و عملکرد بالا، محصول یک چرخه سالم و هوشمندانه از تمرکز و رهاسازی، تلاش و بازیابی و روشن بودن و خاموش بودن است. این به معنای کمتر کار کردن نیست، بلکه به معنای بهتر کار کردن و بهتر استراحت کردن است.
مطلب مرتبط: معمای افزایش بهره وری در محل کار
پس به جای اینکه از خودتان بپرسید چگونه می توانم ساعت های بیشتری کار کنم؟ از این به بعد از خودتان بپرسید: چگونه می توانم با کیفیت بهتری استراحت کنم تا در زمان کار، متمرکزتر، خلاق تر و بهره ورتر باشم؟ پاسخ به این سوال، همان رازی است که می تواند نه تنها عملکرد شغلی شما، بلکه کیفیت کل زندگی تان را متحول کند.
منابع: