شما تمام مراحل توسعه کسب و کار را بی نقص طی کرده اید. سایتی زیبا طراحی نموده اید، با کمپین های هوشمندانه مشتری را به سمت خود کشانده اید و فرآیند خرید را برایش به سادگی یک کلیک روان کرده اید. مشتری با هیجان منتظر است. روز موعود فرا می رسد و زنگ در به صدا در می آید. در این لحظه، تمام وعده های دیجیتالی و تمام تصویرسازی های آنلاین شما در یک شیء فیزیکی متبلور می شود: جعبه ای که در دستان مشتری قرار می گیرد.
این لحظه همان اولین قرار ملاقات فیزیکی برند شما با مشتری است. سوال اینجاست: آیا این جعبه، این سفیر خاموش شما، داستان برندتان را به درستی روایت می کند؟ یا یک جعبه مقوایی قهوه ای و خسته کننده است که تمام آن هیجان و انتظار را در نطفه خفه می کند؟
در گذشته، بسته بندی صرفا یک وسیله حفاظتی بود؛ یک هزینه ضروری برای رساندن سالم محصول از انبار به خانه، اما در اقتصاد دیجیتال امروز این طرز فکر دیگر منسوخ شده است.
بسته بندی آخرین و شاید مهمترین نقطه تماس در سفر خرید است. این یک ابزار بازاریابی قدرتمند، بیلبورد متحرک و آخرین فرصت شما برای شگفت زده کردن مشتری و تبدیل یک خرید ساده به یک تجربه به یادماندنی است.
رهبران تجاری پیشرو دریافته اند که سرمایه گذاری روی طراحی بسته بندی، دیگر یک انتخاب لوکس نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای برجسته شدن در بازاری اشباع شده است. ما در این مقاله به روندهایی نگاه می کنیم که این فروشنده خاموش را به پرحرف ترین مبلغ برند شما تبدیل می کنند.
اتحاد مینیمالیسم و پایداری

در جهانی که چشمان ما هر روز با هزاران پیام تبلیغاتی بمباران می شود، گاهی اوقات بلندترین صدا، یک زمزمه آرام و صادقانه است. دو مورد از قدرتمندترین روندهای فعلی در طراحی بسته بندی یعنی مینیمالیسم و پایداری هر دو از همین فلسفه نشأت می گیرند. این دو روند، بیش از آنکه یک انتخاب زیبایی شناسانه باشند، بیانیه ای درباره ارزش های یک برند هستند.
مینیمالیسم با فضاهای خالی فراوان، فونت های تمیز و استفاده محدود از رنگ به صورت ناخودآگاه حس اعتماد کیفیت و صداقت را القا می کند. یک بسته بندی شلوغ و پر از ادعاهای اغراق آمیز، فریاد می زند که «به من توجه کن!». اما یک بسته بندی مینیمال، با اعتماد به نفس می گوید: «محصول داخل من آنقدر خوب است که نیازی به فریاد زدن ندارم». این رویکرد، به خصوص برای برندهایی که در حوزه سلامت، زیبایی یا تکنولوژی فعالیت می کنند و می خواهند حس مدرن بودن و شفافیت را منتقل نمایند، بسیار موثر است.
مطلب مرتبط: معجزه بسته بندی حرفه ای محصولات
در کنار این سادگی، پایداری قرار می گیرد. مصرف کنندگان امروزی به خصوص نسل های جوان تر فقط محصول نمی خرند؛ آنها به دنبال حمایت از برندهایی هستند که با ارزش های شان همسو باشند. استفاده از مواد بازیافتی، جوهرهای گیاهی و طراحی بسته بندی هایی که به راحتی قابل استفاده مجدد یا بازیافت هستند، دیگر یک مزیت رقابتی نیست، بلکه در حال تبدیل شدن به یک انتظار اساسی است.
وقتی مشتری جعبه شما را لمس و حس یک مقوای بازیافتی را زیر انگشتانش حس می کند یا می بیند که از حداقل پلاستیک استفاده شده، این یک پیام قدرتمند درباره مسئولیت پذیری اجتماعی شما ارسال می کند. این داستانی است که مشتریان با افتخار آن را برای دیگران تعریف خواهند کرد.
خلق یک خاطره مشترک با آنباکسینگ

اگر سادگی یک رویکرد است، رویکرد دیگر حرکت در جهت مخالف و خلق یک تجربه حسی فراموش نشدنی است. هدف در اینجا نه فقط تحویل محصول، بلکه ایجاد یک لحظه شگفتی و لذت است. این رویکرد، به خصوص در بازارهای شلوغ و رقابتی، می تواند تفاوت میان دیده شدن و نادیده گرفته شدن باشد.
استفاده از رنگ های بسیار تند، الگوهای جسورانه و تصاویر اختصاصی یکی از راه های رسیدن به این هدف است. یک جعبه با یک رنگ بنفش نئونی یا یک الگوی گرافیکی منحصر به فرد، در میان دریایی از بسته های قهوه ای، فورا چشم را به خود جلب می کند. این انتخاب، شخصیت برند شما را فریاد می زند: برندی شاد، خلاق، جوان و پر از انرژی. این یک بیانیه بصری است که می گوید ما از متفاوت بودن نمی ترسیم.
اما اوج این رویکرد در خلق یک تجربه آنباکسینگ حساب شده نهفته است. این هنر، تبدیل کردن عمل ساده باز کردن یک جعبه به یک رویداد کوچک و هیجان انگیز است. فکر کنید به جزییاتی مانند یک نوار چسب با طرح اختصاصی، یک کاغذ پوستی زیبا که محصول را در آغوش گرفته، یک یادداشت تشکر دست نویس یا حتی یک هدیه کوچک و غیرمنتظره. هر کدام از این جزییات، یک لایه به تجربه اضافه می کنند و آن را از یک کار روتین، به یک خاطره تبدیل می نمایند.
چرا این لحظه اینقدر مهم است؟ چون این دقیقا همان لحظه ای است که به احتمال زیاد توسط مشتری فیلم برداری شده و در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته می شود. یک تجربه جعبه گشایی عالی، مشتری شما را به صورت رایگان به یک خالق محتوا و یک میکرو-اینفلوئنسر برای برندتان تبدیل می کند. شما نه تنها یک محصول فروخته اید، بلکه یک محتوای تبلیغاتی اصیل و بسیار قدرتمند را نیز به دست آورده اید.
بسته بندی به مثابه یک پل

در گذشته، بسته بندی نقطه پایانی سفر مشتری بود اما امروز، بسته بندی های هوشمند، می توانند یک پل باشند که مشتری را دوباره به دنیای دیجیتال شما باز می گردانند. این کار، رابطه را ادامه می دهد و چرخه وفاداری را تقویت می نماید.
مطلب مرتبط: بسته بندی خلاقانه، پلی به دل مشتریان
ساده ترین و موثرترین ابزار برای ساختن این پل، یک کد کیو آر (QR) هوشمندانه است، اما این کد نباید صرفا کاربر را به صفحه اصلی وب سایت شما بفرستد. این یک فرصت تلف شده است. به جای آن، خلاق باشید:
• کد QR را به یک ویدئوی آموزشی درباره نحوه استفاده از محصول متصل کنید.
• کاربر را به یک صفحه انحصاری برای دریافت تخفیف برای خرید بعدی اش هدایت نمایید.
• از او دعوت کنید تا با اسکن کردن کد، در یک مسابقه شرکت کند.
• یا او را به یک پلی لیست اختصاصی در اسپاتیفای که حال و هوای برند شما را دارد، راهنمایی نمایید.
این کارها، بسته بندی شما را از یک شیء بی جان، به یک پرتال تعاملی تبدیل می کنند و به مشتری دلیلی می دهند تا پس از باز کردن جعبه، باز هم با برند شما درگیر شود.
سخن پایانی
بسته بندی، زبان بدن برند شماست. این بخش، در سکوت، چیزهای زیادی درباره کیفیت، ارزش ها و میزان اهمیتی که شما برای مشتریان تان قائل هستید، بیان می کند. در بازاری که محصولات روز به روز شبیه تر به هم می شوند، این تجربه است که برندها را از یکدیگر متمایز می سازد و بسته بندی، فیزیکی ترین و ملموس ترین بخش از این تجربه است.
رهبران تجاری که این واقعیت را بپذیرند و به بسته بندی نه به عنوان یک مرکز هزینه، بلکه به عنوان یک مرکز سرمایه گذاری نگاه کنند، متوجه خواهند شد که یک جعبه خوش فکر، می تواند بسیار بیشتر از محتویات داخلش، برای شان ارزش آفرینی کند. این فروشنده خاموش، قدرتمندتر از آن چیزی است که به نظر می رسد.
منابع: