دنیای کسب و کار همیشه در حال تغییر بوده، اما برخی تغییرات آنقدر عمیق و بنیادین هستند که آینده کار کردن را برای همیشه دگرگون می کنند. یکی از این تغییرات اساسی، ظهور و گسترش چیزی است که امروز آن را با نام گیگ اکونومی (Gig Economy) می شناسیم.
واژه «گیگ» نخستین بار از دنیای موسیقی آمده است؛ جایی که نوازندگان برای اجراهای کوتاه مدت استخدام می شدند. این مدل همکاری کم کم به سایر حوزه های کاری نیز سرایت کرد. در دهه های اخیر با رشد فناوری های دیجیتال و اینترنت پرسرعت امکان کار پروژه ای، کوتاه مدت و مستقل برای میلیون ها نفر فراهم شد و گیگ اکونومی به شکلی جدی پا به میدان گذاشت. امروز دیگر کار کردن در یک شرکت برای سالیان متمادی چیزی شبیه به رویا یا حتی عجیب به نظر می رسد. مردم ترجیح می دهند پروژه به پروژه کار کنند، آزادی عمل بیشتری داشته باشند و زندگی کاری خود را با خواسته ها و سبک زندگی شان هماهنگ کنند. پلتفرم هایی مانند اوبر، آپ ورک (Upwork) و فیور (Fiverr) ستون های اصلی این اکوسیستم جدید را ساخته اند.
بی شک گیگ اکونومی دنیای کسب و کار را به شدت تغییر داده است. برای آنکه بتوانیم در آینده نزدیک موفق باشیم، لازم است این تغییرات را به خوبی بشناسیم، درک کنیم و استراتژی های خود را با آنها هماهنگ سازیم. به همین خاطر ما در ادامه این مقاله، نگاهی دقیق تر به مهمترین تغییراتی که گیگ اکونومی در ساختار کسب وکارها ایجاد کرده خواهیم انداخت. آماده اید؟ بیایید نقشه دنیای آینده کار را با هم ترسیم کنیم.
تغییر مفهوم مالکیت شغلی به مالکیت پروژه ای
در گذشته شغل به معنای امنیت بود؛ یعنی داشتن یک دفتر کار، ساعات کار مشخص و حقوق ثابت ماهانه. اما گیگ اکونومی این تعریف را به چالش کشیده است. در این اقتصاد جدید افراد دیگر مالک یک شغل ثابت نیستند؛ بلکه مالک پروژه ها، زمان و مهارت های خود شده اند.
مطلب مرتبط: گیگ اکونومی و حقوق نیروی کار: پازل برندها و کارمندان!
این تغییر باعث شده کارمندان سنتی به فریلنسرهای مدرن تبدیل شوند؛ کسانی که خود انتخاب می کنند چه پروژه ای را بپذیرند، چقدر کار و چه درآمدی کسب کنند. البته این آزادی هزینه هایی هم دارد: بی ثباتی، نداشتن بیمه و فقدان حمایت های سنتی از جمله چالش های جدی این مدل کاری است. برای کسب وکارها نیز این تغییر فرصتی بی نظیر است. آنها دیگر مجبور نیستند برای هر مهارتی یک نیروی تمام وقت استخدام کنند؛ بلکه می توانند برای پروژه های خاص، متخصصان فریلنسر را جذب کنند. این یعنی چابکی بیشتر، هزینه های کمتر و دسترسی به استعدادهای جهانی.
البته این سبک کار کردن نیازمند مهارت های تازه ای هم هست. فریلنسرها باید بتوانند خودشان را بازاریابی کنند، پروژههای مناسب را پیدا کنند و در محیط های رقابتی دوام بیاورند. از طرفی شرکت ها نیز باید یاد بگیرند چگونه با نیروهای پروژه ای تعامل موثری داشته باشند. در دنیای آینده، شغل دیگر جایی نیست که شما به آن می روید؛ شغل چیزی است که خودتان می سازید و این تغییر درک ما از کار را برای همیشه دگرگون خواهد کرد.
پلتفرم های واسط و اهمیت برند شخصی
با رشد گیگ اکونومی، پلتفرم های دیجیتال به شاهراه های ارتباطی میان کارفرمایان و فریلنسرها تبدیل شده اند. پلتفرم هایی مثل آپ ورک، فیور حتی اپ های محلی بستری را فراهم کرده اند تا نیروهای کار مستقل پروژه های مناسب خود را بیابند.
این انفجار پلتفرم ها اهمیت برند شخصی را به شدت افزایش داده است. دیگر کافی نیست که فقط مهارت داشته باشید؛ باید بتوانید خودتان را به درستی معرفی کنید، رزومه جذاب بسازید، نظرات مثبت جمع آوری کنید و پرسونای حرفه ای آنلاین قوی داشته باشید. برای کسب وکارها نیز این به معنای دسترسی سریع تر و راحت تر به مجموعه ای عظیم از استعدادهاست. اما انتخاب فرد مناسب از میان صدها گزینه نیازمند ابزارهای ارزیابی دقیق تر و درک بهتری از ارزش های فردی است. فریلنسرها نیز باید روی روایت داستان حرفه ای خود کار کنند. چراکه در این دنیای رقابتی، اولین برداشت آنلاین می تواند فرصت های بزرگی را ایجاد یا از بین ببرد. در نتیجه، چه فرد باشید چه سازمان، در گیگ اکونومی آینده برند بودن دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضرورت است.
تغییر در مدل های درآمدی و بیمه
یکی از پیامدهای اصلی گسترش گیگ اکونومی تغییر در مدل های سنتی درآمدی است. دیگر خبری از حقوق ثابت ماهانه برای همه افراد نیست؛ درآمدها پروژه محور شده اند و بسته به میزان فعالیت و موفقیت، نوسان دارند.
این مدل جدید، انعطاف زیادی برای کارگران مستقل ایجاد کرده است، اما در عین حال ریسک های مالی را هم بالا برده. مدیریت مالی شخصی، برنامه ریزی برای دوران بیکاری یا دوران بازنشستگی به دغدغه های جدی فریلنسرها تبدیل شده اند. در مقابل، بازار بیمه و خدمات مالی نیز شروع به سازگاری با این شرایط کرده است. امروز شرکت هایی وجود دارند که بیمه های انعطاف پذیر برای فریلنسرها ارائه می کنند، مثل بیمه های درمانی، عمر یا بیمه بیکاری پروژه ای.
برای کسب وکارها هم این تغییر یک فرصت برای صرفه جویی در هزینه های سربار است، اما نیازمند ایجاد مدل های جدیدی برای تعامل با نیروی کار مستقل است که هم حقوق آنها را رعایت کند و هم انگیزه های شان را حفظ کند.
در آینده موفقیت در دنیای گیگ اکونومی فقط به مهارت فنی وابسته نخواهد بود؛ بلکه مدیریت هوشمندانه منابع مالی شخصی یکی از مهمترین فاکتورها خواهد شد.
مطلب مرتبط: الزامات کارآفرینی در دنیای گیگ اکونومی (Gig Economy)
تغییر در ارزش های شغلی نسل های جدید
ورود نسل های جدید مثل نسل زد و آلفا به بازار کار هم زمان با رشد گیگ اکونومی ارزش های کاری را نیز دستخوش تغییر کرده است. نسل های جدید دیگر به دنبال کار برای تمام عمر نیستند؛ آنها به دنبال انعطاف، معنا و تجربه های متنوع در کارشان هستند.
گیگ اکونومی دقیقا این نیازها را پاسخ می دهد. کار پروژه ای به جوانان اجازه می دهد تا علایق مختلف خود را دنبال کنند، مهارت های متنوعی یاد بگیرند و سبک زندگی دلخواه خود را طراحی کنند.
این تغییر ارزش ها، شرکت ها را نیز مجبور به تغییر کرده است. برندهای کارفرمایی باید خود را جذاب تر، انسان محورتر و معنادارتر نشان دهند تا بتوانند استعدادهای برتر را جذب کنند.
از طرفی، مدل های آموزشی نیز باید تغییر کند. دیگر کافی نیست که دانشگاه ها فقط تخصص فنی آموزش دهند؛ آنها باید مهارت های نرم، تفکر خلاق و توانمندی های کار پروژهای را نیز پرورش دهند.
دنیای آینده، دنیای کارگران هدفمند، چندمهارتی و آزاد خواهد بود و هر برندی که نتواند با این ارزش های جدید همگام شود، محکوم به فراموشی است.
بازتعریف مفهوم بهره وری و ارزیابی عملکرد
در محیط های کاری سنتی، بهره وری معمولا با ساعات حضور سنجیده می شد. اما در دنیای گیگ اکونومی بهره وری مفهومی کاملا متفاوت پیدا کرده است. بر این اساس تحویل خروجی مناسب مهم است، نه صرفا نشستن پشت میز.
این تغییر باعث شده روش های ارزیابی عملکرد نیز تغییر کنند. به جای بررسی ساعت های کار، حالا کیفیت خروجی، زمان تحویل، میزان رضایت مشتری و توانایی مدیریت پروژه های مستقل ملاک قضاوت شده اند. کسب و کارها باید یاد بگیرند چگونه معیارهای عملکردی جدید تعریف کنند. مهارت در مدیریت پروژه، ارتباطات موثر و خودانگیزشی به فاکتورهای کلیدی موفقیت تبدیل شده اند.
برای فریلنسرها، این یعنی آزادی بیشتر، اما همراه با مسئولیت بیشتر. دیگر نمی توانند با حضور فیزیکی یا شعارهای زیبا دوام بیاورند؛ باید خروجی واقعی و ملموس ارائه دهند. در مجموع، آینده کسب وکار، آینده افراد نتیجه محور و مسئولیت پذیر خواهد بود. کسانی که یاد بگیرند ارزش واقعی خود را از طریق نتایج ملموس نشان دهند، در دنیای جدید ستاره خواهند شد.
مطلب مرتبط: جذابیت رو به رشد شرکت های بزرگ و کوچک به اقتصاد گیگ
نیاز به مهارت های خاص
یکی از جالب ترین اثرات گیگ اکونومی ایجاد فرصت برای تخصص های بسیار خاص و حتی به ظاهر کوچک است. در گذشته برای موفقیت باید در یک رشته گسترده تخصص پیدا می کردید، اما امروز بازار به دنبال مهارت های بسیار ریز و تخصصی است. مثلا فردی که فقط در زمینه طراحی لوگوی مینیمال برای استارت آپ های فناوری تخصص دارد، می تواند به اندازه یک طراح گرافیک همه فن حریف درآمدزایی کند.
این تخصص های میکرو به فریلنسرها اجازه داده اند که به جای رقابت در میدان های شلوغ و عمومی، در حوزه های کوچک ولی بسیار پرتقاضا استاد شوند. در نتیجه، بسیاری از کارگران مستقل تمرکز خود را بر توسعه مهارت هایی گذاشته اند که به نیازهای خاص پاسخ می دهد؛ مثل تولید محتوا برای صنایع دارویی یا سئو تخصصی برای فروشگاه های اینترنتی لباس.
از سوی دیگر، کسب وکارها نیز به اهمیت این مهارت های ریز پی بردهاند. آنها فهمیده اند که استخدام فردی که در یک کار خاص فوق العاده ماهر است، می تواند بسیار اثربخش تر از استخدام یک نیروی چندکاره متوسط باشد. این تغییر دیدگاه، کیفیت پروژه ها را بالاتر برده و بهره وری کلی تیم ها را افزایش داده است.
با این روند، آموزش های تخصصی کوتاه مدت نیز رونق گرفته اند. دوره های آموزشی که روی یک مهارت خاص تمرکز دارند به شدت محبوب شده اند و فرصت های شغلی تازه ای ایجاد کرده اند. آینده به کسانی تعلق دارد که بتوانند یک گوشه کوچک اما پرارزش از بازار را تصاحب کنند؛ کسانی که در یک زمینه خاص، بی رقیب و بی بدیل شوند.
اهمیت مهارت های ارتباطی
در دنیای گیگ اکونومی موفقیت فقط به دانش فنی محدود نمی شود. در واقع، مهارت های ارتباطی و بین فردی نقش بسیار حیاتی تری پیدا کرده اند. فریلنسرها باید بتوانند به سرعت اعتماد ایجاد کنند، خواسته های پروژه را به درستی درک کنند، مذاکره کنند و اختلافات احتمالی را حرفه ای مدیریت کنند.
این اهمیت روزافزون مهارت های نرم باعث شده فریلنسرهای حرفه ای در جلسات آنلاین، مکاتبات ایمیلی و حتی نحوه ارائه پروفایل خود حساس تر عمل کنند. کوچک ترین اشتباه در ارتباط می تواند به از دست دادن پروژه یا آسیب به اعتبار فردی منجر شود. از طرف دیگر، شرکت ها نیز باید یاد بگیرند چطور با نیروی کار پروژه ای ارتباط برقرار کنند. شفاف بودن انتظارات، دادن بازخوردهای مؤثر و حفظ انگیزه فریلنسرها مهارت هایی هستند که مدیران منابع انسانی باید به سرعت در خود پرورش دهند.
در واقع، در این اکوسیستم جدید اعتماد تبدیل به مهمترین ارز شده است. وقتی قراردادها کوتاه مدت هستند، تنها چیزی که می تواند همکاری های بلندمدت را تضمین کند، روابط انسانی قوی است. پس چه یک فریلنسر باشید و چه یک مدیر پروژه، آینده متعلق به کسانی است که بدانند چطور ارتباط موثر و سازنده ایجاد کنند؛ کسانی که قدرت کلمات را به خوبی درک کرده و از آنها برای ساختن پل های همکاری استفاده کنند.
مطلب مرتبط: آینده دنیای کسب و کار در سال 2030
بازتعریف مفهوم یادگیری
گیگ اکونومی تنها مدل کسب و کار را تغییر نداده؛ بلکه نگرش ما به یادگیری را نیز دگرگون کرده است. در دنیایی که تکنولوژی ها، ابزارها و نیازهای بازار به سرعت تغییر می کنند، دیگر داشتن یک مدرک دانشگاهی کافی نیست.
یادگیری مادام العمر از یک انتخاب شیک، به یک ضرورت حیاتی تبدیل شده است. فریلنسرها باید مرتباً مهارت های جدید بیاموزند، به روزرسانی های نرم افزارها را دنبال کنند و خود را با روندهای جدید بازار وفق دهند تا بتوانند در رقابت باقی بمانند. کسب وکارها نیز باید به آموزش های سریع و کاربردی برای تیم های خود توجه بیشتری داشته باشند. دوره های طولانی و سنتی جای خود را به میکروآموزش ها، کارگاه های عملی کوتاه و پلتفرم های آنلاین داده اند که یادگیری را چابک تر، مقرون به صرفه تر و هدفمندتر کرده اند.
در چنین فضایی، مهارت «یاد گرفتن چگونه یاد بگیریم» خودش به یک مهارت کلیدی تبدیل شده است. افرادی که بتوانند خودآموز باشند، اطلاعات را سریع تحلیل کنند و در کمترین زمان خود را به روز کنند، در دنیای آینده پیشرو خواهند بود.
پس چه در نقش فریلنسر باشید و چه مدیر سازمان، در گیگ اکونومی آینده فقط یک اصل پابرجا خواهد بود: هر روز یاد بگیر یا عقب بمان.
ظهور جامعه های کاری مجازی
یکی از تاثیرات بسیار جالب گیگ اکونومی رشد جامعه های کاری آنلاین و قدرت گیری شبکه های تخصصی مجازی است. فریلنسرها به دلیل ماهیت انفرادی کارشان نیاز دارند به گروه هایی متصل شوند که علاوه بر پشتیبانی حرفهای، فرصت های شغلی تازه هم برای شان فراهم کنند.
پلتفرم هایی مثل لینکدین، اسلک، ردیت و حتی گروه های تخصصی دیسکورد به فریلنسرها کمک کرده اند تا ارتباط برقرار کنند، تجربه ها را به اشتراک بگذارند و پروژه های مشترک تعریف کنند. شبکه سازی دیگر به رویدادهای حضوری یا همایش های رسمی محدود نیست. امروز ایجاد ارتباط مؤثر به معنای حضور فعال در جامعه های آنلاین، مشارکت در گفت وگوها، به اشتراک گذاشتن دانش و کمک به دیگران است.
برای شرکت ها هم این جامعه های مجازی اهمیت زیادی دارند. بسیاری از پروژه های مهم، نیروهای متخصص خود را از همین شبکه های غیررسمی جذب می کنند. حتی کارفرمایان به بررسی رفتار فریلنسرها در جوامع دیجیتال به عنوان معیاری برای ارزیابی حرفه ای بودن آنها توجه می کنند. دنیای آینده متعلق به کسانی است که قدرت «شبکه های نامرئی» را درک کنند؛ کسانی که بدانند موفقیت دیگر فقط به مهارت های فنی وابسته نیست، بلکه به قدرت ارتباط و همکاری در جهان دیجیتال هم گره خورده است.
مطلب مرتبط: دیجیتالی کردن کسب و کار: چالش ها و راهکارها
سخن پایانی
گیگ اکونومی آمده است تا بماند. این موج جدید، نه تنها روش های کاری، بلکه نگرش ما به مفهوم شغل، کارمند و حتی کسب و کار را از اساس تغییر داده است.
در دنیایی که هر فرد کارفرمای خودش است، موفقیت با انعطاف پذیری، یادگیری مداوم، توانایی ساخت برند شخصی و مهارت در مدیریت پروژه های مستقل گره خورده است.
کسب وکارهایی که بتوانند خود را با این تغییرات وفق دهند، تیم های پروژه ای بسازند، عملکرد را براساس نتایج بسنجند و برای کارگران مستقل محیطی امن و الهام بخش ایجاد کنند، آینده روشنی خواهند داشت.
در نهایت شاید زیباترین حقیقت درباره گیگ اکونومی این باشد که به ما یادآوری می کند کار کردن فقط یک الزام اقتصادی نیست؛ کار کردن می تواند مسیری برای آزادی، خلاقیت و ساختن زندگی ای معنادارتر باشد.
منابع: