اغلب ما قبل از اینکه یک کلمه بر زبان بیاوریم، خودمان را معرفی می کنیم. طرز لباس پوشیدن، حالات چهره و زبان بدن شما یک داستان کامل را در چند ثانیه اول یک ملاقات برای طرف مقابل روایت می کند. این ارتباط بی کلام اغلب بسیار قدرتمند و صادقانه تر از کلماتی است که بعدا به زبان می آورید. ما انسان ها استاد خواندن این نشانه های بصری هستیم. ما در یک نگاه قضاوت می کنیم، احساس می کنیم و تصمیم می گیریم که آیا می توانیم به فرد مقابل مان اعتماد کنیم یا خیر.
دنیای کسب و کار نیز دقیقا از همین قانون پیروی می کند. برند شما مدت ها قبل از آنکه مشتری یک کلمه از محتوای تبلیغاتی شما را بخواند یا با تیم فروش شما صحبت کند، در حال یک گفت وگوی خاموش با اوست. این گفت وگوی خاموش و قدرتمند برندسازی بصری نام دارد. این، زبان بدن کسب و کار شماست. لوگوی شما، رنگ هایی که انتخاب می کنید، فونت سایت تان و سبک عکس هایی که منتشر می نمایید، همگی اجزای این زبان هستند و یک داستان منسجم (یا متناقض) را درباره شخصیت، ارزش ها و میزان حرفه ای بودن شما روایت می کنند.
نادیده گرفتن این زبان مانند فرستادن یک مذاکره کننده عالی با لباسی نامرتب و چهره ای آشفته به یک جلسه حیاتی است. مهم نیست چقدر حرف هایش منطقی باشد، تاثیر اولیه کار را خراب کرده است.
ما در این مقاله ما به واکاوی اجزای بنیادین این زبان بصری قدرتمند می پردازیم و کشف می کنیم که چگونه برندهای هوشمند، با طراحی دقیق این زبان بدن اعتماد را در نطفه شکل می دهند و جایگاه خود را در ذهن مشتری حک می کنند.
تحلیل لوگو به عنوان نقطه کانونی هویت بصری
در مرکز کهکشان هویت بصری شما یک ستاره درخشان به نام لوگو قرار دارد. لوگو، چهره برند شماست؛ یک میانبر گرافیکی که تمام هویت شما را در یک نماد کوچک و قابل تشخیص خلاصه می کند. یک لوگوی قدرتمند، نباید یک اثر هنری پیچیده باشد. برعکس، بهترین لوگوهای جهان اغلب به شکل فریبنده ای ساده هستند. تیک نمادین نایک، سیب گاززده اپل یا سه خط موازی آدیداس را در نظر بگیرید. شما می توانید این نمادها را در کسری از ثانیه تشخیص دهید، حتی اگر نام برند در کنارشان نباشد.
مطلب مرتبط: برندسازی بصری: فراتر از لوگو
هنر طراحی یک لوگوی موثر، در سه ویژگی کلیدی نهفته است: سادگی، خاطره انگیزی و مقیاس پذیری. این لوگو باید آنقدر ساده باشد که به راحتی در ذهن بماند و آنقدر منعطف باشد که هم بر روی یک بیلبورد غول پیکر و هم بر روی یک آیکون اپلیکیشن کوچک، هویت خود را حفظ کند. لوگو، نقطه شروع هر رابطه بصری با مشتری است. این اولین دست دادن شما با اوست. اگر این دست دادن، محکم، با اعتماد به نفس و به یاد ماندنی باشد، شما قدم اول را به درستی برداشته اید، اما به یاد داشته باشید که چهره، تنها بخشی از هویت یک فرد است. یک برند قدرتمند، به چیزی فراتر از یک لوگوی زیبا نیاز دارد.
روانشناسی رنگ ها؛ امضای عاطفی برند
اگر لوگو چهره برند شماست، پالت رنگی، «حالت روحی» و «احساس» آن است. رنگ ها، یک زبان جهانی هستند که مستقیما با بخش احساسی مغز ما صحبت می کنند و می توانند واکنش های عاطفی قدرتمندی را برانگیزند. انتخاب رنگ برای یک برند، یک تصمیم سلیقه ای نیست؛ یک تصمیم استراتژیک روانشناسانه است. برندها از این قدرت برای انتقال سریع پیام های ناخودآگاه استفاده می کنند.
رنگ قرمز، مانند رنگ کوکاکولا یا نتفلیکس، حس هیجان، انرژی و شور و اشتیاق را منتقل می کند. رنگ آبی، که توسط بسیاری از بانک ها و شرکت های فناوری مانند آی بی ام یا فیس بوک استفاده می شود، نماد اعتماد، ثبات، هوش و آرامش است. رنگ سبز، به طور طبیعی با طبیعت، سلامت و آرامش گره خورده است و برندهایی مانند «هول فودز» از آن برای انتقال حس ارگانیک بودن استفاده می کنند.
مهمترین نکته در استفاده از رنگ ثبات است. وقتی یک برند به طور مداوم از یک پالت رنگی مشخص در تمام نقاط تماس خود (از وب سایت و اپلیکیشن گرفته تا بسته بندی و لباس فرم کارکنان) استفاده می کند، آن رنگ ها به تدریج به امضای انحصاری آن برند تبدیل می شوند. شما از فاصله دور، با دیدن رنگ قرمز و سفید، به یاد کوکاکولا می افتید، حتی قبل از اینکه بتوانید لوگوی آن را تشخیص دهید.
مطلب مرتبط: برندسازی بصری (Visual Branding) در اینستاگرام: همراه با مزایا و راهکارهای آن
تایپوگرافی؛ صدای نوشتاری و شخصیت برند
هر فردی یک صدای منحصربه فرد دارد. لحن، سرعت و تن صدای ما، بخش بزرگی از شخصیت ما را آشکار می سازد. در دنیای بصری، فونت ها یا همان تایپوگرافی، نقش «صدای برند» شما را ایفا می کنند. فونتی که برای ارتباطات نوشتاری خود انتخاب می کنید، به صورت ناخودآگاه، شخصیت برند شما را به مخاطب منتقل می کند. آیا شما یک برند سنتی، جدی و قابل احترام هستید؟ یا یک برند مدرن، جوان و دوستانه؟ یادتان باشد، هر فونت چهره ای متفاوت به برند شما می دهد. به علاوه، امکان تغییر مداوم فونت ها نیز وجود ندارد. درست به همین خاطر باید همیشه قبل از انتخاب فونت از انواع منابع مختلف استفاده کنید. این امر به شما برای بهبود وضعیت تان در دنیای کسب و کار کمک خواهد کرد؛ چراکه بعدها پشیمانی سودی نخواهد داشت.
نقش تصاویر و عکاسی در روایت داستان برند
داستان برند شما در چه دنیایی اتفاق می افتد؟ آیا دنیای شما پر از مناظر طبیعی بکر و ماجراجویی است یا در یک فضای شهری مینیمال و پیشرفته جریان دارد؟ سبک عکس ها، ویدئوها و تصاویری که استفاده می کنید، پنجره ای به سوی دنیای برند شما باز می کند و به مشتریان اجازه می دهد تا در آن قدم بگذارند. این عنصر بصری، اغلب نادیده گرفته می شود، در حالی که بیشترین تاثیر را در خلق یک فضای عاطفی دارد.
برند پوشاک ورزشی نایک اغلب از تصاویری با کنتراست بالا و نمای نزدیک از ورزشکارانی استفاده می کند که در حال تلاش، عرق ریختن و به چالش کشیدن محدودیت های خود هستند. این تصاویر داستان قدرت، اراده و غلبه بر مشکلات را روایت می کنند. در مقابل، برند قهوه نسپرسو از تصاویری با نورپردازی گرم و محیط های لوکس و زیبا استفاده می کند که در آن، افراد مشهور و شیک پوش در حال لذت بردن از لحظه ای آرامش هستند. داستان نسپرسو، داستان تجمل، کیفیت و لذت است. ثبات در سبک بصری تصاویر، باعث می شود که مشتری با دیدن هر عکس جدید، فورا آن را با دنیای برند شما مرتبط کند و این حس تعلق و آشنایی را تقویت می نماید.
ایجاد یک سیستم یکپارچه؛ از جزییات گرافیکی تا ثبات کلی
یک برندسازی بصری قدرتمند مجموعه ای از عناصر پراکنده نیست. این یک سیستم هماهنگ و یکپارچه است که در آن، هر جزء، جزء دیگر را تقویت می کند. علاوه بر لوگو، رنگ، فونت و تصویر، عناصر گرافیکی دیگری مانند آیکون ها، پترن ها و بافت ها نیز وجود دارند که باید با بقیه سیستم همخوانی داشته باشند. این سیستم یکپارچه، در یک سند زنده به نام راهنمای استایل برند (Brand Style Guide) تعریف و مستند می شود.
مطلب مرتبط: برندسازی برای کسب و کار در 7 گام
این راهنما کتاب قانون بصری برند شماست. این سند تضمین می کند که هر کسی از طراح داخلی گرفته تا یک آژانس تبلیغاتی خارجی دقیقا بداند که چگونه باید از عناصر بصری برند شما به شکلی درست و یکپارچه استفاده کند. این ثبات، مانند دیدن یک دوست عزیز است که همیشه همان استایل و شخصیت آشنای خود را دارد. شما می دانید که باید چه انتظاری از او داشته باشید و این حس پیش بینی پذیری، اعتماد را به شکلی عمیق و پایدار ایجاد می کند.
سخن پایانی
در نهایت، باید به یاد داشت که برندسازی بصری، یک فرآیند تزئینی نیست، بلکه یک سرمایه گذاری استراتژیک بر روی زبان ارتباطی ناخودآگاه است. این زبان، اگر به درستی و با ثبات استفاده شود، می تواند فراتر از کلمات عمل کرده و یک پل مستقیم به قلب و ذهن مشتری بسازد. این زبان بدن کسب وکار شماست که در دنیای شلوغ امروز، این پیام را بدون فریاد زدن به همه می رساند: «ما حرفه ای هستیم، ما قابل اعتمادیم و ما به جزییات اهمیت می دهیم.» و این، اغلب، تنها چیزی است که برای شروع یک رابطه بلندمدت و موفق، نیاز دارید.
منابع: