هویت برند چیست؟ همراه با راهنمای هویت ‏سازی برای برند

همکاری با برندهای بزرگ و کار کردن به عنوان کارمند آنها برای تمام کارآفرینان رویایی جذاب و هیجان ‏انگیز است که اگر بدل به واقعیت شود بهترین دوره زندگی هر کسی را خواهد ساخت. فرض کنید شما یک جلسه استخدامی با حضور ایلان ماسک دارید و اگر در این جلسه مورد تایید هیأت مدیره قرار بگیرید به عنوان کارمند ارشد تسلا مشغول به کار خواهید شد. شما را نمی ‏دانم، اما من حتی با شنیدن اینکه شانس استخدام در شرکت تسلا را داشته باشم هم آدرنالین خونم مثل صحنه ‏های اکشن سری فیلم ‏های سریع و خشن به حداکثر می ‏رسد!

احتمالا در چنین جلسه‏ های مهمی درباره سیر تا پیاز تجربه کاری و مهارت‏ های شما سوال پرسیده می ‏شود، چراکه کار کردن در برندهای بزرگ فقط مخصوص کارآفرینان ماهر و بااستعداد است (اگر غیر از این بود باید شک می ‏کردیم!). در نهایت هم با بیان جمله کلیشه‏ ای «در اسرع وقت با شما تماس می گیریم» جلسه به پایان خواهد رسید و شما با کلی امید و آرزو راهی خانه تان می شوید. 

حالا اگر چند روز بعد از طرف برند تسلا با شما تماس بگیرند و بگویند علی رغم مهارت‏ های بالای تان به دلیل عدم انطباق شما از نظر حرفه ای با هویت برند تسلا نمی ‏توانیم استخدام ‏تان کنیم، چه واکنشی خواهید داشت؟ 

بی‏ شک شما با از دست دادن موقعیت کاری در یک برند بزرگ، مثل فوتبالیستی که در فینال جام جهانی یک پنالتی مهم را از دست داده، حسابی ناامید و حتی افسرده خواهید شد؛ شاید هم شروع کنید به انتقاد از معیارهای ارزیابی برندها و در نهایت با این فکر که «آنها لیاقت من را نداشتند» اندکی خودتان را آرام کنید. اگر کارآفرینی باهوشی باشید پس از واکنش‏ های احساسی اولیه با خودتان می‏ گویید اصلا هویت برند چیست؟

اگر شما کارآفرین باهوش و کارکشته‏ ای باشید، که تمام مخاطب هدف فرصت امروز همینطور هستند، احتمالا بارها و بارها عبارت هویت برند (Brand Identity) به گوش ‏تان خورده و شاید دست و پا شکسته چیزهایی هم در موردش بدانید. اجازه دهید همین اول کار خیال ‏تان را راحت کنیم و بگوییم اغلب چیزهایی که درباره این مفهوم شنیده‏ اید، درست نیست، چراکه خیلی از افراد بدون اینکه اطلاعی درباره این مفهوم داشته باشند شروع می‏ کنند درباره آن سخنرانی کردن. نتیجه چنین اظهار فضل ‏های بی ‏پایه و اساسی هم می ‏شود اینکه شما در یکی از مهمترین جلسات استخدامی زندگی ‏تان قبول نمی شوید؛ همینقدر تلخ و آزاردهنده.

مطلب مرتبط: 7 ابزار برتر برای خلق هویت برند قوی

هویت برند از آن دست مفاهیمی است که خیلی راحت اشتباه گرفته می ‏شود و بسیاری از کارآفرینان تا آخر عمرشان بدون اینکه بدانند، از آن به طور اشتباه استفاده می‏ کنند. اگر شما تا به حال چیزهایی درباره Brand Identity به صورت  خلاصه وار شنیده‏ اید، اما می خواهید آن را به بهترین شکل ممکن یاد بگیرید، ما در کنارتان هستیم تا این کار را مثل آب خوردن انجام دهید و اوضاع کسب و کارتان را از این رو به آن رو کنید.

شاید شما با خودتان فکر کنید یادگیری استراتژی هویت برند کار خیلی سختی است و برای آن باید از هفت خان رستم عبور کرد. در این صورت باید کاملا ناامیدتان کنیم، چراکه ما در روزنامه فرصت امروز معتقدیم هر استراتژی و مفهومی در عرصه کسب را می ‏شود به ساده‏ ترین شکل ممکن یاد گرفت و لازم نیست برای آن خودتان را به آب و آتش بزنید. 

شما در این مقاله خیلی صاف و سرراست با هویت برند آشنا شده و تخته گاز به سوی موفقیت خواهید رفت. البته در این میان خبری از ماشینهای لوکسی مثل لامبورگینی نیست، بلکه ما با تعریف دقیق Brand Identity، اهمیت آن و نحوه هویت سازی برند در کنارتان خواهیم بود. پس آماده شوید تا حرکت مان را به سوی موفقیت برندتان شروع کنیم.

هویت برند: یک تعریف کامل و بی‏ دردسر!

یادگیری هر استراتژی و مفهومی در دنیای کسب و کار باید اول از همه با یک تعریف شسته و رُفته صورت گیرد؛ وگرنه شما مثل مهاجم فوتبالی خواهید بود که خیلی خوب همه را دریبل می زند اما در نهایت توپ را به بیرون می کوبد. در چنین وضعیتی اگر خیلی شانس بیاورید سرمربی شما را زود از زمین بیرون می‏ کشد تا خیلی طعم انتقادات تند هواداران را نچشید، به همین سادگی!

شاید بد نباشد ماجراجویی‏ مان برای پیدا کردن تعریفی دقیق از هویت برند را با خودِ مفهوم برند آغاز کنیم. به هر حال اول باید برندی باشد تا پای Brand Identity به ماجرا باز شود، مگر نه؟ باور کنید یا نه، اصطلاح برند نخستین بار در میان دامداران رواج پیدا کرد. احتمالا شما با خودتان می پرسید اصلا چه ارتباطی میان این دو حوزه وجود دارد. راستش را بخواهید ما هم اولین بار از شنیدن چنین نکته ‏ای تعجب کردیم. دامداران به طور سنتی برای تفکیک گاوهای مزارع مختلف از یک نوع نشان خاص به عنوان داغ استفاده می‏ کردند. مفهوم برند اولین بار به همین معنا به کار رفت و بعدها سر و کله‏ اش در حوزه کسب و کار و بازاریابی پیدا شد. 

بی‏ شک معنای امروزی برند با آنچه در گذشته داشته، زمین تا آسمان فرق دارد. برند، آنطور که شما می شناسید، امری است که یک کسب و کار را از دیگر رقبایش متفاوت می‏ سازد. به عبارت ساده ‏تر، برند آن چیزی است که به شما کمک می ‏کند تا مثلا نایک را در نگاه نخست شناخته و آن را با رقبای دیگرش مثل آدیداس یا پوما اشتباه نگیرید، همین و بس. 

با این حساب شاید بتوانیم بگوییم برند تمام درک ما از شرکت های پیرامون مان را شامل می ‏شود. مثلا شرکت آلفابت را در نظر بگیرید؛ این شرکت به عنوان یک کسب و کار بسیار بزرگ برای تعامل با مشتریان در حوزه فناوری های آنلاین از برند گوگل استفاده می ‏کند. این امر درست مثل کار کارگردانی است که برای جلب نظر تماشاگران از یک نام جذاب برای فیلمش استفاده می ‏کند. به هر حال اگر توانستید کسب و کاری را بدون یک برند جذاب پیدا کنید، ما را هم بی خبر نگذارید. 

حالا که با تعریف برند آشنا شدید، نوبت آن است که هویت برند را هم زیر ذره بین قرار دهیم. بی‏ شک تعاریف بسیار زیاد و حتی متناقضی از آن وجود دارد که می ‏تواند هر کسی را گیج کند. البته ما در اینجا یکی از ساده‏ ترین تعاریف ممکن را برای شما جفت و جور کرده ایم تا بدون دردسر گام های ابتدایی در مسیر آشنایی با این اصطلاح مهم را بردارید. خب اگر قرار باشد شما برای پیدا کردن تعریفی از هویت برند صدها صفحه کتاب را بخوانید، شاید از همین حالا بی خیال این استراتژی شوید، مگر نه؟

مطلب مرتبط:طراحی المان های هویت برند در مسیر شناخت برند

Brand Identity در واقع مجموعه ‏ای از هر آنچه برند شما درباره موضوعات مختلف می‏ گوید، ارزش‏ هایی که دارد و احساسی که در مشتریان ایجاد می ‏کند، است. فکر می‏ کنم این تعریف به اندازه کافی ساده و سرراست باشد تا شما را حیرت‏زده کند و با خودتان بگویید این همه نگران چنین تعریف ساده ‏ای بودید؟ البته نکات دیگری مثل شیوه های تعامل با مشتریان و دیگر برندها را نیز می ‏شود به هویت برند اضافه کرد، اما ما فقط مهمترین نکات را در تعریف‏ مان آورده ‏ایم تا بی خود و بی جهت شما را گیج نکنیم. 

شما الان مثل خلبانی هستید که مسیرهای مختلفی برای رساندن مسافران به مقصد دارد، اما اطلاعی از مزایای هر کدام از آنها در دستش نیست. بی‏ شک تا وقتی یک خلبان مزایای هر مسیر احتمالی را با دقت شناسایی نکند، نمی ‏تواند بهترین انتخاب را داشته باشد و چه بسا مسافران سر از ناکجاآباد دربیاورند.  البته ما اجازه نمی‏ دهیم چنین اتفاقی برای برند شما روی دهد، چراکه در ادامه می ‏خواهیم طوری مزایا و اهمیت هویت برند را توضیح دهیم که مو لای درزش نرود. پس با ما همراه باشید تا آخرین شک و تردیدهای ‏تان نسبت به این مفهوم بریزد و با هواپیمای برندتان در اوج پرواز کنید. 

چرا هویت برند برای هر کسب و کاری حیاتی است؟

کارآفرینان حرفه ای همینطور ساده و الکی درباره استفاده از یک استراتژی کسب و کار تصمیم نمی گیرند. آنها شاید حتی ساعت های طولانی درباره یک استراتژی با همکاران و کارشناس های مختلف بحث کنند تا آخر سر به جمع بندی مناسب برسند. به هر حال عرصه کسب و کار با کسی شوخی ندارد و اینجا پای اعتبار و آینده برند شما در میان است. همانطور که یک تصمیم اشتباهِ هرچند کوچک از سوی معمار یک بنای مجلل می ‏تواند همه چیز را به هم ریخته و پول سرمایه‏ گذارها را به باد دهد، شما هم اگر در انتخاب استراتژی مناسب برای برندتان بی‏ گدار به آب بزنید آخر سر با کلی بدهی و پشیمانی تنها خواهید ماند. 

ما در روزنامه فرصت امروز همیشه اهمیت یک استراتژی را طوری موشکافی می کنیم که مخاطبان به راحتی آب خوردن بفهمند که آن استراتژی به دردشان می خورد یا نه. در ادامه با بررسی برخی از مزایای هویت برند سعی می کنیم به شما کمک کنیم تا با چشم هایی باز دست به انتخاب بزنید. 

1.    ترسیم چهره و شخصیت انسانی برای برند

فکر می‏ کنم اغلب شما تجربه مشاهده برندهایی بی‎نهایت سرد و بی روح را داشته اید که حتی نمی توانند محصولات شان را درست و حسابی به مشتریان معرفی کنند. اولین سوالی که در این وضعیت به ذهن آدم می ‏رسد این است که چنین برندهایی اصلا به چه امیدی در دنیای کسب و کار حضور دارند؟ اگر از ما درباره این مسئله سوال کنید، به شما خواهیم گفت که برندهای بی روح و کسل کننده از مشکل نداشتن چهره انسانی رنج می برند و اصلا تکلیف شان با خودشان هم مشخص نیست؛ به همین سادگی!

آیا شما تا به حال مربی فوتبالی را دیده اید که هیچ شخصیت خاصی برای تیم اش تعریف نکند و بتواند در تمام رقابت های معتبر مدعی باشد؟ جواب این سوال قطعا منفی است، چراکه شما برای تاثیرگذاری بر روی دیگران از دنیای ورزش و هنر گرفته تا عرصه کسب و کار نیاز به چهره و شخصیت انسانی جذاب دارید. 

اگر مشتریان برندی مثل آمازون را با جان و دل دوست دارند، به خاطر این است که این برند چهره و شخصیت یک دوست صمیمی را دارد که هرچه بخواهند را در کمترین زمان ممکن فراهم می ‏کند. خب شما باشید عاشق چنین برندی نمی شوید؟

هویت برند به شما فرصت طلایی به منظور طراحی چهره و شخصیت انسانی برای کسب و کارتان می دهد. با این کار شما خیلی راحت می توانید تبدیل به برند یا به عبارت بهتر دوست مورد علاقه مشتریان شوید و سری در میان سرها درآورید. خب اگر کسی را پیدا کردید که این امر برای او جذابیت ندارد، حتما ما را هم خبر کنید.

مطلب مرتبط: هویت بصری برند چیست؟ راهنمای قدم به قدم برای کارآفرینان

2.    تبلیغات بهتر با هزینه کمتر

آیا تا به حال به این فکر افتاده اید که چرا برندها خودشان را در تبلیغات به آب و آتش می زنند؟ شاید شما با خودتان بگویید این از آن دست سوالاتی که هیچ جوابی ندارد، اما اگر بخواهیم یک جواب احتمالی برای آن دست و پا کنیم، باید بگوییم برندها می خواهند با تبلیغات رنگارنگ جذابیت شان را به مشتریان نشان دهند. به هر حال هر برندی باید به مشتریان ثابت کند که ماهیت جذاب و هیجان ‏انگیزی دارد، وگرنه کلاهش پس معرکه خواهد بود، مگر نه؟ 

بی‏ شک صرف هزینه های کلان در حوزه تبلیغات ساده‏ ترین راه ممکن برای جلب نظر مشتریان است و به همین خاطر طرفداران پر و پا قرصی هم دارد. البته این راهکار همیشه شدنی نیست، چراکه خیلی از برندها اصلا توان مالی تبلیغات پر زرق و برق را ندارند. به علاوه، شما همیشه می توانید به جای پول خرج کردن در تبلیغات، فکری به حال توسعه کسب و کار و سرمایه گذاری های بلندمدت کنید. 

هویت برند به شما اجازه می دهد تا مثل یک کارگردان حرفه ای سینما به جای داد و بی داد کردن درباره فیلم تان در عمل یک اثر هنری جذاب و حد اندازه جایزه اسکار بسازید تا مشتریان برای تماشای آن صف بکشند. اگر بخواهیم به زبان کسب و کار صحبت کنیم، Brand Identity با ایجاد جذابیت ذاتی برای برند شما کاری می ‏کند تا تمام اجزای برندتان کارکرد تبلیغاتی پیدا کرده و شما دیگر سرمایه عزیزتان را در مسیر تبلیغات کوتاه مدت از دست ندهید. 

3.    جذب مشتریان جدید و حفظ قبلی ها

همه ما در دوران مدرسه معلمی داشته ایم که نه فقط خیلی خوب درس می داد بلکه ارتباط عالی با دانش آموزان هم داشت و همه دوستش داشتند. شاید شما با خودتان فکر کنید چنین معلم هایی کاملا شانسی اینقدر در میان دانش آموزان محبوب هستند، اما با ایده دیگری داریم. این معلم های دوست داشتنی کار جادویی انجام نمی دهند، بلکه فقط یک هویت جذاب و موردپسند دانش آموزان برای خودشان دارند. این هویت نه تنها باعث می ‏شود دانش آموزان جدید دیوانه وار آنها را دوست داشته باشند، بلکه هر از چندگاهی پای دانش آموزان قدیمی شان را نیز به کلاس درس برای تجدید خاطره باز می ‏کند. اجازه دهید با هم روراست باشیم، مگر یک دانش آموز چه چیزی به غیر از معلمی عالی و بی عیب و نقص می خواهد؟

ماجرای فوق در عرصه کسب و کار نیز مصداق دارد. برخی از برندها اینقدر ارتباط نزدیک و عالی با مشتریان دارند که نه تنها روز به روز مشتریان‎ جدیدی پیدا می‏ کنند، بلکه قبلی ها نیز تبدیل به مشتری وفادارشان می شوند. شما با یک هویت جذاب یا به عبارت بهتر هویت ‏سازی جذاب برای مشتریان می توانید نظر هر کسی را به خودتان جلب کنید. پس منتظر چی هستید؟ همین حالا آستین ها را بالا بزنید و آماده طراحی یک هویت جذاب برای برندتان شوید تا مشتریان طوری جذب شما شوند که انگار هیچ برند دیگری در بازار وجود هم ندارد. 

هویت ‏سازی برای برند: راهنمایی ساده و کاربردی 

تا الان کلاس جذابی درباره هویت برند برگزار کرده ایم، اما شما هنوز آموزش تان کامل نشده است. حالا که حسابی به هویت برند آشنا شده اید، نوبتی هم باشد باید نحوه هویت ‏سازی برای برند را یاد بگیرید؛ وگرنه تعریف و اهمیت این مفهوم به هیچ درد کسب و کارتان نخواهد خورد. شما الان مثل بازیگری هستید که با یک متُد تازه در بازیگری آشنا شده و باید از آن به خوبی در ایفای نقش های مختلف استفاده کند. خب اگر قرار باشد چیزی را یاد بگیرید و اصلا از آن استفاده نکنید، چرا باید وقت را بی خودی تلف نمایید؟ 

اگر فکر کرده اید ما شما را بدون بررسی شیوه های هویت ‏سازی برای برندتان تنها می گذاریم، سخت دراشتباهید. من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز تا از شما افرادی حرفه ای و کاربلد در زمینه هویت ‏سازی برند نسازیم، دست بردار نیستیم. پس این شما و این هم راهنمایی ساده و سرراست برای هویت ‏سازی برند.

مطلب مرتبط: هویت بصری برند و تفاوت آن با برند

مطالعه درباره مشتریان، ویژگی های برند و رقبا: ورود به هویت ‏سازی با دست پر!

آیا تا به حال برندی مثل گوگل یا مایکروسافت را دیده اید که بدون مطالعه دقیق و زیر و رو کردن همه جنبه های یک مسئله حتی دست به کوچکترین کاری بزنند؟ شاید با خودتان بگویید معلوم است که می ‏شود؛ در این صورت باید به شما توصیه کنیم که بی جهت خودتان را خسته نکنید، چراکه شرکت های بزرگ بدون مطالعه دست به سیاه و سفید هم نمی زنند، چه برسد به هویت ‏سازی برای برندشان! 

شما به منظور داشتن یک هویت جذاب برای برندتان باید اول از همه مشتریان تان را مدنظر قرار دهید. همه ما بارها و بارها شنیده ایم که مشتریان دارایی اصلی کسب و کارها هستند، پس شروع کردن کار با مطالعه درباره مشتریان منطقی و قابل قبول به نظر می ‏رسد، مگر نه؟

بی‏ شک هیچ کسب و کاری نمی ‏تواند تمام مشتریان یک بازار را هدف قرار دهد. چنین کاری مثل این است که یک سرمربی فوتبال بخواهد تمام بازیکنانش را راضی نگه دارد. خب به هر حال هر سرمربی باید در نهایت 11 بازیکن را به زمین بفرستد و برخی از بازیکنان به خاطر اینکه در ترکیب نیستند، ناراحت خواهند شد. وظیفه شما در اینجا پیدا کردن مشتریان علاقه مند به کسب و کارتان است. البته منظور ما این نیست که مشتریان عاشق چشم و ابروی شما باشند، بلکه باید دست کم ارتباطی حداقلی میان حوزه فعالیت شما و علاقه مندی مشتریان هدف تان باشد، به همین سادگی.

وقتی شما اطلاعات دقیقی درباره مشتریان هدف تان داشته باشید، خیلی راحت می توانید هویت برندتان را همانطور که آنها می خواهند طراحی کنید. وقتی شما دقیقا همان چیزی باشید که مشتریان تان می خواهند، مگر دلیلی هم برای عدم علاقه و تعامل آنها با شما باقی خواهد ماند؟ 

اینکه انتظار داشته باشیم هویت یک برند فقط با توجه به سلیقه مشتریان ساخته و پرداخته شود، مثل این است که یک کارگردان بخواهد دقیقا مطابق سلیقه فیلمبازها پیش برود و انتظار درو کردن جوایز معتبر را هم داشته باشد. واقعیت این است که شما باید نیم نگاهی به ویژگی های کسب و کارتان هم داشته باشید، وگرنه تمرکز 100 درصدی بر روی سلیقه و خواست مشتریان چه بسا شما را در لبه پرتگاه یک هویت کلیشه‏ ای و تکراری قرار دهد. 

هر شرکت مثل یک اثر هنری دارای ویژگی های منحصر به فردی است. مثلا تابلوهای داوینچی و ون گوگ را در نظر بگیرید؛ تابلوهای هر کدام از این دو نقاش دارای هویت خاص خودشان هستند و دقیقا به همین خاطر ارزش بسیار بالایی دارند. اگر شما در این میان بخواهید هویتی دقیقا مثل یک برند بزرگ دیگر داشته باشید، هیچ وقت مورد توجه مشتریان قرار نخواهید گرفت بنابراین باید با مطلعه درباره ویژگی های خاص کسب و کارتان آن را چاشنی هویت برندتان نمایید تا معجونی حیرت انگیز برای برندتان تدارک ببینید.

آخرین مرحله مطالعاتی شما برای هویت ‏سازی برند به رقبا مربوط می ‏شود. اگر بخواهیم از یک مثال فوتبالی دیگر استفاده کنیم، وضعیت شما مثل مربی است که باید برای رقابت مناسب با دیگر تیم ها دقیقا عملکردشان را آنالیز کند (امیدواریم فوتبال ورزش مورد علاقه تان باشد، وگرنه حسابی مثال های بدی زده ایم!).  شما هرچه بیشتر در مورد هویت برند رقبای تان بدانید، بهتر می توانید یک هویت جذاب و کامل تر را طراحی کنید. به علاوه دیگر خبری از شباهت بیش از اندازه هویت برندتان به دیگر رقبا و اعتراض های گسترده مشتریان نخواهد بود. 

انتخاب لحن مناسب برای ارتباط با مشتریان: وقتی برندتان با مشتریان ملاقات می ‏کند

هویت برند روی هوا شکل نمی گیرد، بلکه حاصل تعامل شما با مشتریان تان است. اگر شما تا به حال به این فکر نکرده اید که چطور و با چه لحنی با مشتریان صحبت کنید، خیلی از برنامه عقب هستید. یادتان باشد تا وقتی که شروع به صحبت و برقراری ارتباط با مشتریان نکرده باشید، هیچ کس از هویت شما خبر ندارد و به محض اینکه حتی یک کلمه هم به صورت رسمی از جانب برندتان اعلام شود، گمانه زنی درباره هویت تان در میان مشتریان شروع می ‏شود. فکر می‏ کنم شما هم موافق باشید که در این شرایط باید خیلی خوب حواس تان به صحبت های تان باشد، مگر نه؟

مطلب مرتبط:  هویت بصری برند روزانه زیر ذره بین «فرصت امروز» / قهرمان سازی با ماسکوت دوست داشتنی

گاهی اوقات دو فرد متفاوت یک جمله کاملا یکسان را بیان می‏ کنند، اما یکی خیلی بی ادبانه و دیگری کاملا دوستانه به نظر می ‏رسد. اگر چنین اتفاق مشکوکی برای شما هم روی داده، باید با معجزه لحن برند آشنای تان کنیم. بعضی از برندها طوری با لحن شیرین و دلنشین با مشتریان ارتباط برقرار می‏ کنند که هرچه بگویند هم مورد پسند عموم قرار می گیرد؛ انگار اصلا نمی ‏شود از چنین برندهایی متنفر بود!

اگر بخواهیم یک مثال دم دستی درباره تاثیر لحن بر روی هویت برند بزنیم، هیچ گزینه ای به گرد پای کوکاکولا هم نمی ‏رسد. این برند خیلی خوب بلد است هویتش که مبتنی بر تزریق شادی در میان مشتریان است را در کمپین های تبلیغاتی، ارتباطات روزمره با مشتریان و همینطور شبکه های اجتماعی نشان دهد. مثلا یکی از شاهکارهای کوکاکولا در این رابطه طراحی تصویر کاور اکانت فیس بوکش با مجموعه ‏ای از نی های نوشابه بود که در کنار هم کلمه «شادی» را نشان می داد. خب وقتی یک برند اینقدر خوب بلد باشد با مشتریانش ارتباط برقرار کند و لحن درستی هم داشته باشد، مگر می ‏شود میخکوب آن نشوید؟

شما با توجه به مطالعه ای که درباره ویژگی های برندتان انجام داده اید، باید یک لحن مشخص را انتخاب کنید. این لحن می ‏تواند دوستانه، جدی، کارشناسی یا حتی علمی باشد. فقط حواس تان باشد که لحن شما در واقع هویت اصلی تان را نشان می دهد و نمی ‏شود هر روز عوضش کرد؛ درست مثل خلبانی که اگر هر دقیقه یک مسیر را انتخاب کند، آخر سر هیچ کس به سلامت به مقصدش نمی ‏رسد.

طراحی هویت برای برند: وقتی باید واقع گرا باشید

شما پس از اینکه حسابی درباره مشتریان، خودتان و رقبا تحقیق و مطالعه کردید و دستی هم به سر و گوش لحن برندتان کشیدید، دیگر باید سراغ طراحی هویت برای برندتان بروید. شاید شما با خودتان فکر کنید که می توانید هر هویتی که دل تان بخواهد، داشته باشید و حسابی در دنیای کسب و کار گرد و خاک کنید. در این صورت باید حسابی ناامیدتان کنیم، چراکه کارها همیشه مطابق میل شما پیش نمی رود. 

احتمالا شما با خودتان فکر می کنید که طراحی هویت برند کار خیلی سختی است و شاید ماه ها طول بکشد. البته ما طور دیگری فکر می کنیم، چراکه شما تا اینجا کارهای اساسی برای هویت ‏سازی را انجام داده اید. کسب و کار شما الان اطلاعات لازم و لحن مناسب را دارد و فقط مانده تصمیم گیری نهایی. ماجرا خیلی ساده ‏تر از آنچه فکر می کردید از آب درآمد، نه؟

همانطور که گفتیم، شما نمی توانید هر هویتی که خواستید را انتخاب کنید و باید کاملا واقع گرا باشید. اجازه دهید با یک مثال کاربردی این مسئله را مثل روز روشن کنیم؛ اگر شما قصد راه اندازی یک مشاوره املاک را داشته باشید، انتخاب هویت بسیار شوخ کار درستی نخواهد بود. به هر حال مشتریان شما انتظار دریافت دیدگاه های کارشناسی و دقیق را دارند. اگر با دقت به این مسئله نگاه کنید، بخشی از هویت شما از قبل مشخص است. مثلا شما به عنوان یک مشاور املاک می توانید هویتی کارشناسی، کاملا دقیق و با برنامه یا حتی  دلسوز مشتریان داشته باشید. فکر می‏ کنم حالا خیلی خوب متوجه شده اید چرا در هر حوزه کسب و کار تعداد مشخصی از هویت های برند با طرح و شکل های مختلف را می بینید. 

مطلب مرتبط: بحران شناخت هویت در دنیای تبلیغات

شما می توانید در چارچوب حوزه کسب و کارتان هر هویتی که بهترین هماهنگی با برندتان دارد، انتخاب کنید. اگر در این میان از نظرات مشتریان، اعضای شرکت و سهامداران برای تصمیم گیری نهایی استفاده کنید، کاری کرده اید کارستان! 

وقتی شما برای انتخاب هویت برند نظر همه افراد درگیر در کسب و کارتان را می پرسید، مثل استاد دانشگاهی هستید که برای اداره کلاس و نحوه تدریس مطالب نظر همه دانشجویان را جویا می ‏شود. نتیجه کار در این حالت هرچه که بشود، به احتمال خیلی زیاد موردپسند مشتریان قرار می گیرد، به همین راحتی!

آگاهی از کارهای ممنوعه: هر آنچه نباید انجام دهید

اینکه شما بدانید برای طراحی هویت برندتان چه کارهایی باید انجام دهید فقط یک روی سکه است. روی دیگر ماجرا آگاهی از کارهایی است که نباید به هیچ وجه انجام دهید. الان وضعیت شما مثل قهرمان المپیکی است که نه تنها به تمرین های حرفه ای نیاز دارد، بلکه باید خیلی از کارها مثل پرخوری را هم کار بگذارد تا شانسی برای روی سکو رفتن در مسابقات داشته باشد. 
بی‏ شک می ‏شود لیست بلند بالایی از کارهایی که نباید در طراحی هویت برند انجام داد، تهیه کرد، اما ما در روزنامه فرصت امروز فقط مهمترین کارهای ممنوعه را به شما می گوییم تا خیلی سردرگم نشوید. لطفا در این رابطه

به نکات زیر توجه کنید:

•    استفاده از پیام های پیچیده و طولانی برای نمایش هویت برند به مشتریان اصلا ایده خوبی نیست. یادتان باشد همیشه زیبایی در سادگی و همینطور کوتاهی است!

•    کپی کردن از رقبا شاید میانبر جذابی برای خیلی از کارآفرینان باشد، اما دیر یا زود دست تان برای مشتریان رو می شود و دیگر حتی نمی توانید در چشم مشتریان تان نگاه کنید. پس لطفا همین حالا هر فکر و خیالی که در این رابطه داشته اید را دور بریزید. 

•    هویت برند شما فقط در دنیای آنلاین شکل نمی گیرد و باید حواس تان حسابی به دنیای واقعی هم باشد. اگر شما خیلی مشغول دنیای آنلاین ‏تان شوید، شاید در دنیای واقعی برای مشتریان کاملا گم و نامرئی باشید، به همین سادگی!

مطلب مرتبط: هویت سازی برند و 10 عنصر کلیدی

سخن پایانی

کلاس درس ما همین جا به پایان رسید و دیگر چیزی نمانده که بخواهیم درباره هویت برند به شما بگوییم. من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم این مقاله حتی یک ذره هم که شده مسیر شما برای آگاهی از هویت و هویت ‏سازی  برند را هموار کرده باشد. اگر سوال یا نظری در رابطه با این استراتژی دارید، خوشحال می شویم همینجا آن را با ما در میان بگذارید. 

منابع:

https://blog.hubspot.com

https://www.columnfivemedia.com

https://www.thebalancesmb.com