بازاریابی ویدئویی: هنر تعامل با مخاطب

تصور کنید وارد یک خیابان شلوغ شده اید. از هر طرف رنگ و نور و صدا هجوم می آورد. هر مغازه ای سعی دارد توجه شما را جلب کند. در این ازدحام ناگهان یک پرده بزرگ در گوشه ای از میدان ویدئویی چند ثانیه ای از یک برند پخش می کند. حرکت تصویر، صدا، نورپردازی و ریتم همه با هم کاری می کنند که نگاه تان ناخودآگاه به آن خیره شود. حالا همین خیابان را به شبکه های اجتماعی ترجمه کنید. در این جهان پر از محتوا ویدئوها مثل آن پرده بزرگند. ابزارهایی که در چند ثانیه می توانند چیزی را به قلب و ذهن مخاطب بفرستند که پاراگراف ها و عکس ها از پس آن برنمی آیند.

ویدئو حالا دیگر پادشاه محتوای دیجیتال است. از استوری های چند ثانیه ای گرفته تا ویدئوهای بلندتر در پلتفرم هایی مثل یوتیوب، از ریلز در اینستاگرام تا تیک تاک های خلاقانه، برندها به خوبی فهمیده اند که با ویدئو می توانند نه فقط دیده شوند، بلکه در یاد بمانند، اما راز اثرگذاری این محتوا در چیست؟ چرا ویدئو اینقدر قدرتمند است و چطور می شود از آن به نفع برند استفاده کرد؟ ما در ادامه چند عامل کلیدی را با هم مرور می کنیم.

تعامل مستقیم با احساسات

مغز ما به تصویر واکنش سریع تری نشان می دهد تا متن. وقتی تصویر با حرکت و صدا همراه می شود، این تأثیر چند برابر می شود. ویدئوها با استفاده از موسیقی، تن صدا، زاویه دوربین و حتی سرعت برش ها می توانند در چند ثانیه حسی از هیجان، آرامش، خنده یا انگیزه را در مخاطب زنده کنند. این یعنی برند می تواند در یک ویدئوی ۳۰ ثانیه ای نه فقط یک محصول را معرفی کند، بلکه احساسی به مخاطب منتقل کند که در ذهن او ماندگار شود.

مطلب مرتبط: بازاریابی ویدئویی بدون کلیشه ها

فرض کنید برندی که کفش ورزشی می فروشد، یک ویدئو می سازد با تصویر یک دونده در سحرگاه، صدای تنفس او، ضربه پاهایش روی آسفالت و یک جمله ساده: «هر قدم، یک تصمیم تازه». این ویدئو، چیزی فراتر از تبلیغ یک کفش است. این یک دعوت است؛ به حرکت، به اراده، به تغییر و این قدرت ویدئو است.

الگوریتم ها و علاقه به ویدئو

شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام، فیس بوک و تیک تاک به ویدئوها بیشتر از دیگر انواع محتوا توجه نشان می دهند. دلیلش ساده است: ویدئوها مخاطب را بیشتر نگه می دارند. هرچه یک کاربر بیشتر وقت درون پلتفرم بماند، آن شبکه اجتماعی بیشتر سود می برد. پس الگوریتم ها به سراغ محتوایی می روند که مخاطب را درگیرتر کند و اینجاست که ویدئو گل می کند.

برندهایی که به صورت منظم ویدئوهای جذاب، کوتاه و خلاقانه منتشر می کنند، معمولا نرخ دیده شدن(reach)، مشارکت (engagement) و حتی تبدیل به مشتری (conversion) بالاتری دارند. مثلا وقتی یک برند در اینستاگرام از قابلیت ریلز استفاده می کند، شانس اینکه محتوایش به کاربران بیشتری نمایش داده شود بسیار بالاست. این یعنی ویدئو نه فقط ابزاری برای اثرگذاری، بلکه راهی برای رسیدن به مخاطبان جدید است.

اعتمادسازی در زمان کم

اعتماد پایه هر نوع رابطه برند و مشتری ست. ولی جلب اعتماد کار راحتی نیست، مخصوصا در فضای آنلاین. کاربران شکاک تر شده اند. آنها به راحتی به عکس ها و نوشته ها اطمینان نمی کنند، اما وقتی ویدئویی می بینند که آدم های واقعی درباره تجربه شان حرف می زنند یا محصولی به صورت واقعی نشان داده می شود، راحت تر اعتماد می کنند.

مطلب مرتبط: بازاریابی ویدئویی چه سرنوشتی خواهد داشت؟

 برای مثال، ویدئوی پشت صحنه تولید یک محصول یا گفت وگوی کوتاه با یک مشتری راضی یا نمایش نحوه استفاده از یک کالا، هم حس صداقت را منتقل می کند و هم اطلاعاتی ملموس به مخاطب می دهد. این ویدئوها به برند چهره انسانی می دهند. مخاطب احساس می کند با یک مجموعه شفاف و صادق طرف است.

ویدئو و خلاقیت فزاینده

اگر در تولید محتوای متنی یا تصویری محدود به تعداد کلمات یا نوع چیدمان هستیم، در ویدئو تقریبا هیچ محدودیتی وجود ندارد. ویدئو می تواند یک مینی فیلم باشد، یک انیمیشن، یک گفت وگوی خیالی یا حتی یک داستان سرایی طنزآمیز. این آزادی، خلاقیت را به اوج می رساند و وقتی برندها بتوانند محتوایی بسازند که مخاطب را هم سرگرم کند و هم پیام برند را منتقل کند، ترکیب برنده شکل می گیرد. مثلا بعضی از برندهای موفق، از شخصیت های خیالی یا کاراکترهای خاص استفاده می کنند که در سری ویدئوهایی کوتاه حضور دارند. این ویدئوها باعث می شوند مخاطب منتظر قسمت بعدی باشد و ارتباط احساسی با برند شکل بگیرد.

نرخ بازگشت سرمایه بالاتر از حد انتظار است

ساختن یک ویدئو شاید در نگاه اول هزینه بر به نظر برسد، اما تحقیقات متعدد نشان داده اند که نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی ویدئویی بسیار بالاست. چرا؟ چون ویدئوها بیشتر دیده می شوند، بیشتر به اشتراک گذاشته می شوند و تأثیر عمیق تری روی رفتار خرید دارند. امروزه ابزارهای تولید ویدئو هم در دسترس تر شده اند. با یک گوشی هوشمند و کمی خلاقیت، می توان ویدئوهایی تولید کرد که در بین هزاران محتوا بدرخشد. مهم نیست برند شما بزرگ است یا نوپا؛ اگر بتوانید داستان خودتان را خوب تعریف کنید، مخاطب گوش خواهد داد.

مطلب مرتبط: بازاریابی ویدئویی و آمار و ارقام مهم آن

سخن پایانی

ویدئو دیگر یک انتخاب نیست، یک ضرورت است. در دنیایی که کاربران با سرعتی سرسام آور اسکرول می کنند، فقط محتوایی می ماند که بتواند در چند ثانیه مخاطب را متوقف کند، درگیر کند و چیزی به او احساس دهد و این کار از عهده ویدئو به خوبی برمی آید. برای برندهایی که می خواهند دیده شوند، به دل بنشینند و در ذهن مخاطب بمانند، ویدئو کلید طلایی است. فرقی نمی کند محصول بفروشید یا خدمات؛ اگر بتوانید داستان تان را در قالب ویدئو تعریف کنید، نیمی از مسیر برندینگ دیجیتال را طی کرده اید. کافی است دوربین را روشن کنید، پیام تان را تنظیم کنید و شروع به ساختن کنید. دنیا منتظر شنیدن صدای شماست؛ البته در قالب تصویر و حرکت.

منابع:

https://www.forbes.com