تبلیغات در شبکه های اجتماعی: پاسخ به یک چرای بزرگ!

تصور کنید یک ماهیگیر هستید. در گذشته تنها راه شما برای صید انداختن یک تور بزرگ در وسیع ترین بخش اقیانوس بود. ساعت ها تلاش می کردید و در نهایت تور را با ترکیبی از چند ماهی ارزشمند، تعداد زیادی ماهی ناخواسته و مقداری زباله بالا می کشیدید. بخش زیادی از انرژی، زمان و هزینه شما هدر می رفت. این داستان تبلیغات سنتی است؛ پیامی یکسان برای همه، به امید آنکه شاید چند نفری به آن توجه کنند.

حالا دنیای دیگری را تصور کنید. شما یک قایق مدرن با تجهیزات پیشرفته در اختیار دارید. این دستگاه نه تنها به شما می گوید که دسته های بزرگ ماهی دقیقا کجا هستند، بلکه نوع، اندازه و حتی رفتارشان را هم تحلیل می کند. شما دیگر تور خود را کورکورانه پرتاب نمی کنید. مستقیم به سراغ هدف می روید و با کمترین تلاش، بیشترین صید ممکن را انجام می دهید. به دنیای تبلیغات در شبکه های اجتماعی خوش آمدید؛ جایی که دیگر حدس و گمان پادشاهی نمی کند و داده ها شما را به سمت موفقیت هدایت می کنند.

در دنیای کسب و کار امروز که سرعت تغییراتش سرگیجه آور است، چسبیدن به روش های قدیمی مانند تلاش برای روشن کردن آتش با سنگ در عصر الکتریسیته است. بسیاری از کسب و کارها هنوز فکر می کنند حضور در شبکه های اجتماعی به چند پست پراکنده و پاسخ به نظرات محدود می شود، اما واقعیت این است که این پلتفرم ها به اقیانوس های پویایی از فرصت تبدیل شده اند که در آن هر کاربری یک مشتری بالقوه است. تبلیغات در این فضا دیگر یک انتخاب لوکس یا یک استراتژی جانبی نیست؛ یک ضرورت حیاتی برای بقا و رشد است. اگر می خواهید بدانید چرا این اقیانوس برای کشتی کسب وکار شما حیاتی است، بیایید سه دلیل اصلی آن را با هم کشف کنیم.

هنر گفت وگوی بی نقص: هدف گیری دقیق مشتریان

یکی از بزرگ ترین ناکارآمدی های تبلیغات سنتی اتلاف منابع است. یک بیلبورد در شلوغ ترین اتوبان شهر توسط هزاران نفر دیده می شود، اما چند نفر از آنها واقعا به محصول شما نیاز دارند؟ چند درصد از هزینه ای که پرداخت کرده اید، به چشم مخاطب هدف شما خورده است؟ این شبیه فریاد زدن در یک بازار شلوغ است؛ شاید صدای تان به چند نفر برسد، اما بیشتر انرژی تان تلف می شود.

شبکه های اجتماعی این معادله را کاملا تغییر داده اند. جادوی اصلی این پلتفرم ها در توانایی باورنکردنی آنها برای هدف گیری دقیق یا به اصطلاح هایپر تارگتینگ نهفته است. شما دیگر برای یک جمعیت بی نام و نشان تبلیغ نمی کنید؛ بلکه مستقیما با فردی صحبت می کنید که به احتمال زیاد منتظر شنیدن پیام شماست.

بیایید یک سناریوی ساده را با هم مرور کنیم. فرض کنید شما یک کسب و کار کوچک دارید که دانه های قهوه تخصصی و کمیاب از آمریکای جنوبی را به فروش می رساند. در روش سنتی شاید یک آگهی در یک مجله سبک زندگی منتشر می کردید، اما در شبکه های اجتماعی می توانید تبلیغ خود را فقط به افرادی نمایش دهید که:

•    سن آنها بین ۲۵ تا ۴۵ سال باشد.

•    در مناطق مشخصی از شهر زندگی کنند.

•    صفحات مربوط به کافه های معروف یا باریستاهای مشهور را دنبال کرده باشند.

•    به برندهای خاصی از تجهیزات قهوه علاقه نشان داده باشند.

•    در گروه هایی با موضوع قهوه عضو باشند.

•    حتی به دوستانی که به تازگی به صفحه ای مشابه صفحه شما علاقه نشان داده اند، دسترسی پیدا کنید.

این دیگر تبلیغات نیست؛ یک گفت وگوی هوشمندانه و شخصی سازی شده است. شما پول خود را برای نمایش پیام تان به یک نوجوان ۱۷ ساله که به بازی های ویدئویی علاقه مند است یا یک بازنشسته که چای را ترجیح می دهد، هدر نمی دهید. هر دلاری که هزینه می کنید، برای رسیدن به یک مشتری بالقوه صرف می شود. این رویکرد نه تنها شانس فروش را به شدت افزایش می دهد، بلکه باعث می شود مشتری احساس کند که شما او و نیازش را درک کرده اید، که خود سنگ بنای یک رابطه بلندمدت است.

مطلب مرتبط: راهکارهای تبلیغات در شبکه های اجتماعی

ساختن امپراتوری دیجیتال: تبدیل مخاطب گذرا به مشتری وفادار

دومین قدرت شگفت انگیز تبلیغات در شبکه های اجتماعی، توانایی ساختن دارایی های دیجیتال است. در دنیای فیزیکی، وقتی مشتری از جلوی ویترین مغازه تان عبور می کند و نگاهی می اندازد اما خرید نمی کند، شما شانس دوباره ای برای ارتباط با او ندارید. آن فرصت برای همیشه از دست رفته است، اما در دنیای دیجیتال، هر کلیک، هر بازدید و هر تعامل، یک ردپای ارزشمند است که می توانید آن را دنبال کنید.

پلتفرم های تبلیغاتی به شما اجازه می دهند تا مخاطبانی را که با کسب وکار شما تعامل داشته اند، دسته بندی و ذخیره کنید. این فرآیند که به آن بازاریابی مجدد یا ریتارگتینگ می گویند، یکی از مؤثرترین استراتژی های فروش است. برای مثال:

•    مخاطبان وب سایت: شما می توانید فهرستی از تمام افرادی که در ۳۰ روز گذشته از وب سایت شما بازدید کرده اند، تهیه کنید. سپس می توانید یک تبلیغ اختصاصی فقط برای آنها نمایش دهید. مثلا یک یادآوری دوستانه درباره محصولی که دیده اند یا یک پیشنهاد تخفیف کوچک برای تشویق به خرید.

•    مخاطبان تعامل کننده: کسانی که پست های شما را لایک کرده اند، ویدئویی را تماشا کرده اند یا برای‎تان پیام فرستاده اند، ارزشمندترین گروه هستند. آنها به برند شما علاقه نشان داده اند. می توانید با محتوایی عمیق تر و پیشنهادهایی ویژه، این علاقه اولیه را به یک خرید واقعی تبدیل کنید.

•    مخاطبان فهرست ایمیل: اگر یک فهرست ایمیل از مشتریان خود دارید، می توانید آن را در پلتفرم های اجتماعی بارگذاری کنید و تبلیغات خود را مستقیما به همان افراد نمایش دهید تا از خریدهای قبلی آنها تشکر کرده یا محصولات جدید را معرفی کنید.

این مخاطب های ذخیره شده مانند آجرهایی هستند که شما با آن امپراتوری دیجیتال خود را می سازید. آنها یک دارایی بلندمدت هستند که ارزش شان به مرور زمان بیشتر می شود. شما در حال ساختن یک جامعه از افراد علاقه مند به برندتان هستید، نه فقط پیدا کردن خریداران یک باره.

قطب نمای سودآوری: جادوی ردیابی بازگشت سرمایه

شاید بزرگ ترین مزیت تبلیغات دیجیتال نسبت به مدل های سنتی، شفافیت و قابلیت اندازه گیری آن باشد. وقتی برای یک آگهی تلویزیونی هزینه می کنید، در نهایت با یک سؤال بزرگ روبه رو هستید: دقیقا چقدر از فروش این ماه من به خاطر آن تبلیغ بود؟ پاسخ همیشه یک حدس و گمان تحصیل کرده است، نه یک واقعیت قطعی.

در مقابل، داشبوردهای تبلیغاتی در شبکه های اجتماعی مانند یک آزمایشگاه دقیق عمل می کنند. شما یک قطب نمای شفاف در دست دارید که لحظه به لحظه به شما می گوید آیا در مسیر درست حرکت می کنید یا نه. تمام معیارها قابل ردیابی هستند:

•    بازگشت هزینه تبلیغات: این زیباترین معیار برای هر مدیر کسب وکار است. پلتفرم به شما می گوید به ازای هر یک دلاری که هزینه کرده اید، چند دلار فروش داشته اید. دیدن عددی مانند ۵ یا ۱۰ به این معناست که دستگاه بازاریابی شما به خوبی کار می کند. در برخی کمپین های بسیار موفق، این عدد حتی به ۳۰ یا بالاتر هم می رسد.

•    هزینه به ازای هر نتیجه: می خواهید بدانید به دست آوردن هر مشتری جدید چقدر برای تان هزینه دارد؟ یا هزینه دریافت هر ایمیل یا دانلود هر کاتالوگ چقدر است؟ این داده ها به سادگی در دسترس هستند.

•    آزمون و خطا: می توانید دو نسخه متفاوت از یک تبلیغ را با یکدیگر مقایسه کنید تا ببینید کدام یک بهتر عمل می کند. آیا مخاطبان به تصویر یک لبخند بیشتر واکنش نشان می دهند یا تصویر محصول؟ آیا متن تبلیغ کوتاه مؤثرتر است یا متن طولانی؟ داده ها به شما پاسخ قطعی را می دهند، نه شهود.

این سطح از شفافیت به شما قدرت می دهد تا تصمیمات هوشمندانه بگیرید. کمپین های ضعیف را متوقف کنید، بودجه را به سمت کمپین های موفق سرازیر کنید و استراتژی خود را به طور مداوم بهینه کنید. شما دیگر با چشم بسته در تاریکی راه نمی روید؛ بلکه یک نقشه دقیق و یک قطب نمای قابل اعتماد در اختیار دارید.

مطلب مرتبط: تبلیغات متقاعد کننده در شبکه های اجتماعی

سخن پایانی

بازگردیم به مثال ماهیگیر. آیا ترجیح می دهید تور خود را به امید شانس در اقیانوس بی کران رها کنید یا با استفاده از ابزارهای مدرن، هوشمندانه و دقیق عمل کنید؟ تبلیغات در شبکه های اجتماعی آن ابزار مدرن است. این فضا به شما قدرت می دهد تا با مشتریان درست گفت وگو کنید، روابطی پایدار بسازید و بازگشت سرمایه خود را با دقتی شگفت انگیز اندازه گیری کنید. نادیده گرفتن این اقیانوس بی کران فرصت، دیگر یک انتخاب استراتژیک نیست، بلکه سپردن سرنوشت کسب وکار به دست باد است. کشتی خود را به این اقیانوس بیاورید، از ابزارهایش استفاده کنید و شاهد باشید که چگونه کسب وکارتان به مقصدی فراتر از انتظارتان خواهد رسید.

منابع:

https://www.forbes.com