یک شرکت نوپا را تصور کنید. آنها محصولی بی نظیر و تیمی پرانرژی دارند. همچنین به نظر می رسد آینده ای درخشان در انتظارشان است، اما وقتی به حضور عمومی آنها نگاه می کنید، یک آشفتگی کامل می بینید. لوگوی آنها در سایت با لوگوی اینستاگرام شان فرق دارد. رنگ هایی که در تبلیغات شان استفاده می کنند هر هفته تغییر می کند. لحن شان در یک ایمیل کاملا رسمی و در پست بعدی، بیش از حد خودمانی و غیر حرفه ای است.
این شرکت مانند فردی است که هر روز صبح با یک شخصیت کاملا متفاوت از خواب بیدار می شود. آیا می توانید به چنین فردی اعتماد کنید؟ آیا می توانید با او یک رابطه بلندمدت برقرار کنید؟ به احتمال زیاد خیر. مشتریان نیز دقیقا همین حس را نسبت به یک برند آشفته دارند. در دنیایی که اعتماد، ارزشمندترین دارایی است، ناهماهنگی و آشفتگی، سریع ترین راه برای از دست دادن آن است.
اینجاست که مفهوم راهنمای هویت برند وارد میدان می شود. این راهنما فقط یک سند طراحی زیبا نیست؛ بلکه قانون اساسی کسب و کار شماست. سندی استراتژیک که مشخص می کند شما که هستید، به چه چیزی باور دارید و چگونه با جهان بیرون ارتباط برقرار می کنید. این راهنما آشفتگی را به هماهنگی و سردرگمی را به اعتماد تبدیل می کند. ماجرا جالب شد، نه؟

بسیاری هویت برند را با لوگو اشتباه می گیرند. لوگو فقط نوک کوه یخ است؛ مهمترین و قابل رویت ترین بخش، اما نه تمام آن. هویت برند مجموعه ای از تمام عناصر ملموس و ناملموسی است که شما برای به تصویر کشیدن خود به کار می گیرید. این هویت، شامل رنگ ها، فونت ها، تصاویر و از همه مهمتر، ارزش ها و شخصیتی است که در پس تمام اینها قرار دارد.
هدف اصلی از ساختن یک هویت منسجم، ایجاد شناخت فوری و تمایز از رقباست. وقتی شما از فاصله ای دور، یک طاق طلایی رنگ را می بینید، فورا به یاد مک دونالد می افتید. یا وقتی با یک جعبه کوچک آبی رنگ مواجه می شوید، ناخودآگاه به یاد برند لوکس تیفانی اند کو می افتید. رنگ آبی تیفانی آنقدر با هویت این برند گره خورده که به صورت یک علامت تجاری ثبت شده است. این قدرت شناخت حاصل ده ها سال ثبات و پافشاری بر روی یک هویت مشخص است.
یک هویت برند قوی نه تنها شناخت ایجاد می کند، بلکه وفاداری را نیز پرورش می دهد. انسان ها به صورت طبیعی به سمت چیزهایی کشیده می شوند که قابل پیش بینی، باثبات و قابل اعتماد هستند. وقتی یک برند در تمام نقاط تماس، از بسته بندی محصول گرفته تا تجربه کاربری اپلیکیشن، با یک چهره و یک صدای واحد ظاهر می شود، به مشتری این پیام را می دهد: ما حرفه ای هستیم، به جزییات اهمیت می دهیم و شما می توانید روی ما حساب کنید.
مطلب مرتبط: راهنمای طراحی هویت برند
معماری یک هویت ماندگار

ساختن یک راهنمای هویت برند، مانند معماری یک ساختمان باشکوه است. باید با پی ریزی و فونداسیون شروع کرد و سپس به سراغ نما و جزئیات ظاهری رفت. فونداسیون در اینجا، همان بخش های ناملموس اما حیاتی برند شماست.
• بخش اول: روح برند (چرایی، ماموریت و ارزش ها): قبل از اینکه تصمیم بگیرید چه رنگی باشید، باید بدانید «که» هستید. چرایی وجود کسب و کار شما چیست؟ چه مشکلی را از این جهان حل می کنید؟ ماموریت شما چیست؟ و مهمتر از همه، به چه ارزش هایی پایبند هستید؟ برند پوشاک پاتاگونیا را در نظر بگیرید. ارزش اصلی آنها «حفاظت از محیط زیست» است. این ارزش فقط یک شعار زیبا روی سایت شان نیست، بلکه در تمام تصمیمات شان، از تولید محصولات با مواد بازیافتی گرفته تا اهدای بخشی از سود خود به فعالیت های زیست محیطی، جریان دارد.
• بخش دوم: چهره برند (لوگو، رنگ و تایپوگرافی): اینها عناصر بصری هستند که روح برند شما را قابل مشاهده می کنند.
. لوگو: این امضای شماست. باید ساده، به یادماندنی و متناسب با شخصیت برندتان باشد.
. پالت رنگی: رنگ ها قدرتمندترین ابزار برای انتقال احساسات هستند. آبی حس اعتماد می دهد (مانند لوگوی IBM)، قرمز حس هیجان و انرژی (مانند کوکاکولا) و سبز حس طبیعت و سلامتی. پالت رنگی شما باید محدود و مشخص باشد تا از آشفتگی جلوگیری شود.
. تایپوگرافی: فونت ها شخصیت صدای شما را تعیین می کنند. یک بانک سرمایه گذاری احتمالا از یک فونت سریف کلاسیک برای القای حس سنت و اعتماد استفاده می کند، در حالی که یک استارتآپ فناوری ممکن است یک فونت سنس سریف مدرن و تمیز را برای نشان دادن نوآوری و سادگی به کار ببرد.
• بخش سوم: صدای برند (لحن و پیام رسانی): این بخش تعریف می کند که برند شما چگونه صحبت می کند. آیا شوخ طبع است؟ الهام بخش است؟ جدی و تخصصی است؟ برند میل چیمپ (Mailchimp)که یک سرویس بازاریابی ایمیلی است، به خاطر لحن دوستانه، ساده و دلگرم کننده اش مشهور است. آنها اصطلاحات فنی پیچیده را به زبانی قابل فهم برای کسب وکارهای کوچک ترجمه می کنند و همین لحن، بخش بزرگی از موفقیت آنها بوده است.
چرا به یک سند مکتوب نیاز دارید؟

تمام این تصمیمات استراتژیک باید در یک سند مدون و قابل دسترس جمع آوری شوند که به آن راهنمای سبک برند می گویند. این سند کتاب قانون شماست که تضمین می کند تمام افراد، از کارمندان داخلی گرفته تا آژانس های تبلیغاتی و طراحان فریلنسر، برند شما را به شکلی یکسان و هماهنگ به نمایش بگذارند. این سند به سوالاتی از این دست پاسخ می دهد: نحوه صحیح نمایش لوگو چگونه است؟ کدهای دقیق رنگ های اصلی و فرعی ما چیست؟ از کدام فونت ها برای تیترها و کدام برای متن اصلی باید استفاده کرد؟ در شبکه های اجتماعی باید از چه لحنی استفاده کنیم؟ وجود این راهنما، از تصمیم گیری های سلیقه ای و شخصی جلوگیری کرده و به همه یک چارچوب مشخص برای خلاقیت می دهد. این سند، برند شما را در برابر خطر رقیق شدن و از دست رفتن هویت در طول زمان، بیمه می کند.
مطلب مرتبط: هویت برند چیست؟ همراه با راهنمای هویت سازی برای برند
سخن پایانی
در نگاه اول ایجاد یک راهنمای هویت برند ممکن است یک کار محدودکننده به نظر برسد؛ مجموعه ای از قوانین که خلاقیت را از بین می برد، اما واقعیت دقیقا برعکس است. این راهنما، خلاقیت را آزاد می کند. وقتی تیم شما دیگر مجبور نباشد برای تصمیم های بنیادین مانند انتخاب رنگ آبی مناسب یا اندازه لوگو وقت تلف کند، می تواند تمام انرژی خود را صرف تولید محتوای خلاقانه، کمپین های نوآورانه و ایده هایی کند که کسب وکار را به جلو می برد.
این قانون به تیم شما اعتماد به نفس و به مشتریان تان، حس اعتماد می دهد. این راهنما به شما اطمینان می دهد که حتی با رشد کسب و کارتان و بزرگ شدن تیم، کشتی شما همچنان با یک پرچم واحد و در یک جهت مشخص حرکت خواهد کرد. کسب وکار شما همین حالا هم در حال صحبت کردن با دنیاست. سوال این است که آیا با صدایی واحد، شفاف و قدرتمند صحبت می کند، یا تنها همهمه ای از صداهای ناهماهنگ و گیج کننده است؟ نوشتن قانون اساسی برندتان اولین قدم برای انتخاب پاسخ درست است.
منابع:
https://alcaldiasancristobal.gob.ve/
https://pkmmuka.cianjurkab.go.id/
https://collegiogeometri.mb.it/