سه شنبه, ۶ خرداد(۳) ۱۴۰۴ / Tue, 27 May(5) 2025 /
           
فرصت امروز

کارآفرینی مدت هاست تبدیل به یکی از خواسته ها و اهداف اصلی میلیون ها نفر شده است. از جوانانی که به دنبال استقلال مالی هستند گرفته تا مدیران شرکتی که رویای ساخت برندی منحصر به فرد را در سر دارند. با این حال مسیر کارآفرینی در بازارهای بزرگ و اشباع شده اغلب با چالش های سهمگینی همراه است. رقابت نفسگیر، هزینه های بالا و سلطه برندهای با سابقه باعث می شود بسیاری از ایده های نوآورانه پیش از شکوفایی خفه شوند. در چنین شرایطی بازارهای نوظهور به چشم می آیند: محیط هایی تازه با ظرفیت هایی پنهان که هنوز به طور کامل توسط بزرگان صنعت تسخیر نشده اند.

یادتان باشد، نباید فریب ظاهر ساده این بازارها را خورد. درست است که بازارهای نوظهور پر از فرصتند، اما همین فرصت ها اغلب در دل چالش های پیچیده پنهان شده اند. کمبود زیرساخت ها، ناپایداری های اقتصادی و نیاز به درک عمیق از رفتار مصرف کننده در این جوامع کارآفرینی در چنین فضاهایی را به یک میدان نبرد پیچیده تبدیل می کند. بنابراین برای ورود هوشمندانه به این بازارها، ابتدا باید آنها را به خوبی شناخت، اما سوال اینجاست: چگونه می توان یک بازار نوظهور واقعی را شناسایی کرد؟ چه معیارهایی می توانند ما را از هیجان زدگی دور کنند و به تحلیل دقیق نزدیک تر سازند؟

ما در ادامه این مقاله، ابتدا معیارهای اصلی برای شناسایی بازارهای نوظهور را بررسی می کنیم. پس از آن به سراغ روش هایی می رویم که با کمک آنها می توان در این بازارها، نه تنها ورود موفقی داشت، بلکه برند را در مسیر رشد و پایداری قرار داد. این مقاله راهنمایی عملی برای کسانی است که می خواهند فرصت های طلایی را از دل پیچیدگی های واقعی بیرون بکشند.

بازارهای نوظهور: معیارهایی برای شناخت

معیار اول: رشد سریع اما ناپایدار اقتصادی

رشد سریع اما ناپایدار اقتصادی

یکی از مهمترین نشانه های یک بازار نوظهور نرخ رشد اقتصادی بالاست. کشورهایی که تولید ناخالص داخلی (GDP) آنها در حال افزایش است و سرمایه گذاری های خارجی در آنها رشد چشمگیری دارد، معمولا در حال تجربه تحول اقتصادی هستند. این رشد اغلب در بخش هایی چون فناوری، خدمات و زیرساخت های شهری اتفاق می افتد. چنین فضایی برای کارآفرینان حکم خاک حاصلخیزی را دارد که تنها منتظر بذرهای خلاقیت است.

مطلب مرتبط: درس هایی از اقتصادهای نوظهور

اما در این نوع بازارها رشد معمولا با ناپایداری همراه است. تورم بالا، نوسانات ارزی و سیاست های اقتصادی نامطمئن، خطراتی هستند که باید با دقت رصد شوند. این مسئله به ما یاد می دهد که شناسایی رشد اقتصادی به تنهایی کافی نیست؛ کارآفرین باید یاد بگیرد رشد را از ناپایداری تفکیک کند و براساس داده ها، نه احساسات، تصمیم بگیرد. تحلیل روندها در بازه های زمانی بلندمدت، استفاده از منابع اطلاعاتی معتبر و بررسی سیاست های اقتصادی دولت، از جمله ابزارهای لازم برای این ارزیابی هستند.

از سوی دیگر، رشد اقتصادی در یک بازار نوظهور معمولا با افزایش مصرف طبقه متوسط همراه است. این طبقه اجتماعی که اغلب به دنبال کالاها و خدمات مدرن و باکیفیت تر است، به خودی خود بازار بزرگی برای محصولات جدید فراهم می کند. در نتیجه توجه به شاخص هایی مانند قدرت خرید، دسترسی به فناوری، و افزایش جمعیت تحصیلکرده، در تحلیل پتانسیل بازار نوظهور اهمیت دارد. درک صحیح از ساختار اقتصادی این کشورها به کارآفرین کمک می کند تا نه تنها از فرصت ها استفاده کند، بلکه دام های ناپایداری را نیز شناسایی کند. بازارهای نوظهور گاه مانند امواج دریا هستند: اگر شناگر قوی باشید، شما را به جلو می برند اما اگر ندانید چطور در آنها حرکت کنید، غرق خواهید شد.

معیار دوم: تغییرات جمعیتی و افزایش دسترسی به تکنولوژی

تغییرات جمعیتی و افزایش دسترسی به تکنولوژی

یکی از ویژگی های مشترک بسیاری از بازارهای نوظهور، تغییرات سریع جمعیتی و گسترش دسترسی به تکنولوژی است. این تغییرات اغلب در قالب جوان شدن جمعیت، رشد شهرنشینی و افزایش دسترسی مردم به اینترنت و گوشی های هوشمند دیده می شود. چنین تحولاتی نه تنها رفتار مصرفی را تغییر می دهند، بلکه زمینه ساز ظهور نیازها و سبک های زندگی جدید نیز می شوند. همین موضوع است که فضای تازه ای برای ورود کسب وکارهای نوپا ایجاد می کند.

جوان بودن جمعیت یک بازار به معنای حضور مصرف کنندگان ماجراجو، پرانرژی و علاقه مند به تجربه های نو است. این دسته از مصرف کنندگان معمولا پذیرای محصولات جدید و برندهای نوآور هستند، مشروط بر آنکه پیام برند به درستی با زبان و فرهنگ شان تنظیم شده باشد. همچنین، جوانان بیشتر از سایر گروه ها درگیر شبکه های اجتماعی هستند و از این طریق هم مصرف می کنند و هم درباره برندها گفت وگو می کنند؛ مزیتی که به رشد ویروسی یک برند کمک می کند.

از سوی دیگر، افزایش دسترسی به تکنولوژی به معنای حضور مصرف کنندگان در پلتفرم های دیجیتال و اپلیکیشن هاست. وقتی مردم یک کشور نوظهور برای اولین بار تجربه خرید اینترنتی، پرداخت دیجیتال یا استفاده از اپلیکیشن های خدماتی را کسب می کنند، فضایی برای نوآوری فراهم می شود. به بیان دیگر، کارآفرینی در چنین بازارهایی به معنای هم زمان حرکت در مسیر عرضه و آموزش است. برند باید هم خدمات نو ارائه دهد و هم روش استفاده از آنها را برای مشتری جا بیندازد. البته تغییرات جمعیتی و تکنولوژیک همیشه به صورت هم زمان و یکنواخت رخ نمی دهند. ممکن است کشوری دارای جمعیت جوان باشد اما زیرساخت اینترنتی مناسبی نداشته باشد، یا بالعکس. بنابراین کارآفرین باید این دو مولفه را به صورت جداگانه اما مکمل ارزیابی کند و استراتژی خود را براساس موقعیت واقعی آن بازار طراحی کند.

در نهایت، این معیار نشان می دهد که تنها با نگاه کردن به سن یا تکنولوژی نمی توان پتانسیل یک بازار نوظهور را سنجید. بلکه باید درک عمیقی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی پشت این روندها داشت. کارآفرینی موفق در این شرایط، ترکیبی است از تحلیل داده و درک انسان شناختی.

معیار سوم: شکاف های خدماتی مشهود

شکاف های خدماتی مشهود

یکی از سرنخ های مهم برای شناسایی بازار نوظهور وجود شکاف های واضح در خدمات یا محصولات است. در بسیاری از کشورهایی که در حال گذار از وضعیت توسعه نیافته به وضعیت در حال توسعه هستند، هنوز دسترسی به خدمات پایه یا کالاهای استاندارد به شکل ناقص و ناکافی وجود دارد. این شکاف ها همان نقاطی هستند که ایده های کارآفرینانه می توانند بدرخشند.

شکاف های خدماتی ممکن است در حوزه هایی مانند بهداشت، آموزش، مالی، حمل و نقل یا حتی تفریح باشند. مثلا نبود سیستم بانکی دیجیتال، ضعف در خدمات درمانی قابل دسترس یا ناتوانی در ارائه آموزش آنلاین می تواند زمینه ساز ورود استارت آپ های جسور باشد. این خلأها نه تنها مشکل هستند، بلکه فرصت نیز هستند؛ زیرا مصرف کننده در پی راه حل است و اگر شما بتوانید راه حلی بهتر و ساده تر ارائه دهید، برندتان به سرعت محبوب خواهد شد.

مطلب مرتبط: ریسک ها و مزایای سرمایه گذاری در بازارهای نوظهور

از سوی دیگر شکاف های کالایی هم کم نیستند. نبود برندهای معتبر در حوزه هایی مانند پوشاک باکیفیت، لوازم خانگی یا حتی مواد غذایی سالم، فضایی برای ورود برندهای نوپاست. مصرف کننده ای که مجبور است با انتخاب های محدود زندگی کند، آماده پذیرش گزینه های جدید است، به شرط آنکه قیمت و کیفیت در تناسب باشند.

نکته حیاتی در اینجا آن است که شکاف ها به خودی خود فرصت نیستند. بلکه فرصت زمانی شکل می گیرد که کارآفرین بتواند با محصول یا خدماتی مؤثر، نیاز واقعی را پوشش دهد. بنابراین قبل از ورود، تحقیق کیفی و کمّی درباره اولویت های مصرف کننده و موانع دسترسی باید در دستور کار قرار گیرد. فهم عمیق نیازهای مخاطب، تمایز بین نیاز واقعی و نیاز تلقینی را آشکار می کند.

اصول کارآفرینی در بازارهای نوظهور

اصول کارآفرینی در بازارهای نوظهور

حالا که با زیر و بم بازارهای نوظهور آشنا شدیم، دیگر مشکلی از نظر شناسایی آنها وجود ندارد. حالا مسئله اصلی تلاش برای کارآفرینی موفق در چنین بازارهایی است. شاید این کار سخت به نظر برسد، اما ما اینجا هستیم تا به شما کمک کنیم تا کارتان را به بهترین شکل ممکن پیش ببرید. خب اجازه دهید بدون اتلاف وقت برویم سراغ اصل ماجرا. 

تمرکز بر حل مسئله های محلی 

تمرکز بر حل مسئله های محلی 

اولین گام برای موفقیت در بازارهای نوظهور درک عمیق از نیازها و مسائل خاص آن جامعه است. بسیاری از کارآفرینان به اشتباه سعی می کنند مدل های موفق در سیلیکون ولی یا بازارهای توسعه یافته را عینا کپی برداری کرده و در محیطی کاملا متفاوت پیاده سازی کنند. در حالی که بازارهای نوظهور با چالش هایی مواجه اند که در هیچ کتاب کسب و کار غربی اشاره ای به آنها نشده است: از زیرساخت های ناکارآمد و محدودیت های مالی گرفته تا بی اعتمادی عمومی به تکنولوژی های نو. بنابراین کارآفرین موفق کسی است که به جای کپی برداری، بر کشف مسائل واقعی مردم تمرکز کند.

اگر در یک بازار نوظهور با مشکل عدم دسترسی کافی به خدمات بانکی مواجه باشیم، کارآفرینی که راهکاری برای بانکداری موبایلی طراحی می کند، بسیار موفق تر از کسی خواهد بود که بخواهد یک اپلیکیشن پیچیده سرمایه گذاری آنلاین طراحی کند. مسئله اصلی در این بازارها نه نوآوری صرف، بلکه خلق راه حل های ساده برای مسائل واقعی است. این بدان معناست که کارآفرینان باید به دقت محیط زندگی مخاطبان خود را بررسی کنند و ببینند کجاها خلأ جدی در خدمات یا محصولات وجود دارد.

مطلب مرتبط: در مسیر اقتصادهای نوظهور

این نگاه مسئله محور مزیت های زیادی در اختیار کارآفرینان قرار می دهد. نخست اینکه آنها سریع تر می توانند ارتباط عاطفی با بازار هدف خود برقرار کنند؛ چراکه محصول یا خدمت شان از دل درد مردم برخاسته و نه از آرزوهای شخصی شان. دوم اینکه به دلیل نبود رقابت شدید در این حوزه ها، احتمال موفقیت و جذب بازار بالاتر خواهد بود. سوم، حل مسائل بنیادین سبب می شود که کسب وکار نه تنها سودآور، بلکه از منظر اجتماعی نیز اثرگذار باشد.

در بازارهای نوظهور مصرف کنندگان معمولا به شدت روی ارزش دریافت شده در برابر هزینه پرداختی حساس هستند. بنابراین وقتی محصولی طراحی شود که دقیقاً یکی از مشکلات کلیدی زندگی آنها را هدف بگیرد، احتمال پذیرش و وفاداری به برند افزایش می یابد. این رویکرد برخلاف بازارهای توسعه یافته است که در آن بیشتر رقابت ها حول ویژگی های فرعی یا برندینگ شکل می گیرد. در بازارهای نوظهور، کیفیت عملکرد و کاربردی بودن حرف اول را می زند.

در نتیجه تمرکز روی حل مسئله های محلی نه تنها احتمال موفقیت کسب وکار را افزایش می دهد، بلکه به خودی خود مسیر نوآوری را هموار می کند. بسیاری از بزرگ ترین اختراعات در تاریخ از دل محدودیت ها بیرون آمده اند و کارآفرینان بازارهای نوظهور دقیقاً در همین میدان محدودیت ها فعالیت می کنند. این یعنی فرصت بی پایان برای خلق راه حل هایی که شاید بعدها حتی به بازارهای جهانی نیز صادر شوند.

استفاده خلاقانه از منابع محدود

استفاده خلاقانه از منابع محدود

یکی از مشخصه های اصلی بازارهای نوظهور، کمبود منابع مالی، انسانی و تکنولوژیکی است. کارآفرینانی که به این بازارها وارد می شوند، نباید انتظار دسترسی راحت به سرمایه گذاران، زیرساخت های دیجیتال مدرن یا نیروهای متخصص را داشته باشند. در عوض، باید با ذهنیتی چابک و خلاقانه به سراغ مدیریت منابع بروند. استفاده حداکثری از حداقل امکانات، نه تنها لازمه بقا، بلکه عامل اصلی موفقیت در این فضاهاست.

کارآفرینان موفق در این شرایط از الگوهای مینیمالیستی بهره می برند. یعنی ابتدا یک نمونه اولیه ساده از محصول یا خدمت خود را تولید می کنند و آن را مستقیما در اختیار بازار هدف قرار می دهند. این سبک طراحی به آنها اجازه می دهد با کمترین هزینه، بیشترین بازخورد را از مشتریان بگیرند و محصول خود را به مرور اصلاح کنند. در واقع آنها به جای ساخت محصول کامل، یک محصول کافی اما کاربردی تولید می کنند که می تواند به سرعت وارد بازار شود.

همچنین در چنین محیط هایی، همکاری با بازیگران محلی مانند نهادهای دولتی، سازمان های غیرانتفاعی یا حتی گروه های داوطلبانه، می تواند هزینه های بازاریابی و توزیع را به شدت کاهش دهد. این نوع مشارکت های محلی نه تنها منابع بیشتری در اختیار کارآفرین قرار می دهد، بلکه به او کمک می کند سریع تر اعتماد عمومی را جلب کند. در واقع، این یک راهبرد هوشمندانه برای توسعه شبکه ارتباطی و تثبیت موقعیت برند در ذهن مخاطب است.

کارآفرینانی که در بازارهای نوظهور به موفقیت می رسند، معمولا به جای اتکا به تکنولوژی های گران قیمت، از ابزارهای ساده اما مؤثر استفاده می کنند. به طور مثال، ممکن است از یک کانال تلگرام برای ارتباط با مشتریان بهره بگیرند یا به جای ساخت اپلیکیشن پیشرفته از فرم های واتس اپی برای ثبت سفارش استفاده کنند. این نگاه ساده سازی شده کمک می کند که راه حل  ها سریع تر اجرا شده و در زمان کوتاه تری بازخورد بازار مشخص شود. مدیریت خلاق منابع محدود نه تنها باعث کاهش هزینه ها می شود، بلکه بنیان یک فرهنگ سازمانی انعطاف پذیر و نوآور را شکل می دهد. کارمندان و بنیانگذاران یاد می گیرند چگونه در برابر ناملایمات مقاومت کرده و به جای تسلیم، راه حل های تازه بیابند. این ویژگی در بلندمدت به یکی از مهمترین مزیت های رقابتی کسب وکار تبدیل خواهد شد.

مطلب مرتبط: بازارهای نوظهور و تکرار مدل های کسب وکار

برندینگ قوی با تاکید بر ارزش های محلی

برندینگ قوی با تاکید بر ارزش های محلی

یکی از روش های کلیدی برای موفقیت در بازارهای نوظهور ایجاد برندینگ مبتنی بر ارزش های محلی است. برخلاف بازارهای توسعه یافته که برندها بیشتر بر هویت جهانی و استراتژی های تبلیغاتی پیچیده تمرکز می کنند، در بازارهای نوظهور برندسازی باید با تاکید بر هویت محلی، باورها، آداب و رسوم و نیازهای فرهنگی خاص آن جامعه صورت گیرد. در این بازارها مصرف کنندگان بیشتر به برندهایی وفادار می مانند که خود را با فرهنگ و نیازهای محلی هماهنگ کنند.

ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب از طریق برجسته کردن ارزش های محلی یکی از مهمترین عواملی است که می تواند در موفقیت برند نقش داشته باشد. برای مثال، برندی که به حمایت از تولیدات محلی یا مسئولیت اجتماعی پرداخته و در راستای حل مشکلات اجتماعی یا زیست محیطی عمل می کند، می تواند در بازارهای نوظهور ارتباط بهتری با مخاطبان برقرار کند. این نوع برندینگ، مصرف کنندگان را متقاعد می کند که برند تنها به فکر سودآوری نیست، بلکه مسئولیت های اجتماعی خود را نیز جدی می گیرد.

برندهایی که براساس ارزش های محلی ساخته می شوند، معمولا با مخاطب خود از نزدیک ترین و صمیمانه ترین روابط برخوردارند. این برندها به طور مستقیم در زندگی روزمره مردم و نیازهای شان وارد می شوند و به جای تبلیغات یک طرفه، در قالب داستانگویی، ارزش های خود را به مخاطب منتقل می کنند. این نوع تبلیغات باعث می شود که مصرف کنندگان احساس کنند برند بخشی از زندگی آنان است و نه فقط یک محصول برای خرید.

یک برند موفق در بازارهای نوظهور باید با توجه به شناخت دقیق از تاریخچه و فرهنگ منطقه استراتژی های خود را طراحی کند. اگر برندی در بازار آفریقا فعالیت می کند، باید ارزش هایی مانند همبستگی اجتماعی، اهمیت خانواده و احترام به محیط زیست را در شعارها و تبلیغات خود برجسته کند. به همین ترتیب، برندهایی که به نیازهای واقعی و ملموس مردم توجه دارند و براساس آنها محصول یا خدمت خود را ارائه می دهند، به مراتب موفق تر از برندهایی خواهند بود که صرفا بر پایه مد یا تجملات جهانی پیش می روند.

بهره گیری از فناوری برای کاهش هزینه ها و افزایش دسترسی

بهره گیری از فناوری برای کاهش هزینه ها و افزایش دسترسیر

استفاده از فناوری در بازارهای نوظهور به عنوان یکی از راه های کلیدی برای کارآفرینی موفق شناخته می شود. این بازارها ممکن است به دلیل محدودیت های زیرساختی و اقتصادی به طور معمول به تکنولوژی های پیشرفته دسترسی نداشته باشند، اما کارآفرینان می توانند از این تکنولوژی ها به طور خلاقانه و بهینه استفاده کنند تا هزینه ها را کاهش دهند و دسترسی به محصولات یا خدمات را افزایش دهند. بهره گیری از ابزارهای دیجیتال مانند اینترنت، موبایل، اپلیکیشن های ساده یا پلتفرم های آنلاین می تواند تغییرات بزرگی در نحوه ارائه محصولات و خدمات ایجاد کند.

یک نمونه از استفاده از فناوری در بازارهای نوظهور راه اندازی فروشگاه های آنلاین در مناطقی است که به دلیل محدودیت های جغرافیایی یا اقتصادی فروشگاه های فیزیکی ممکن است مقرون به صرفه نباشند. با ایجاد یک فروشگاه آنلاین ساده و ارزان کارآفرینان می توانند به مشتریان در هر نقطه از کشور دسترسی پیدا کنند و در عین حال هزینه های جاری کسب وکار خود را به حداقل برسانند. این استفاده از فناوری نه تنها باعث دسترسی بیشتر می شود، بلکه تجربه خرید راحت و مقرون به صرفه را برای مصرف کنندگان فراهم می آورد.

در بسیاری از بازارهای نوظهور، به دلیل محدودیت های اقتصادی، کارآفرینان باید از فناوری هایی استفاده کنند که برای مصرف کنندگان قابل دسترس و ارزان باشند. به عنوان مثال، در برخی از کشورها، بسیاری از مردم هنوز به اینترنت پرسرعت دسترسی ندارند. در این شرایط، اپلیکیشن های سبک و کم حجم می توانند یک راه حل مؤثر برای جلب رضایت مشتریان باشند. همچنین استفاده از سیستم های پرداخت موبایلی در مناطقی که به بانک ها و سیستم های مالی دسترسی سخت دارند، می تواند راه حل ساده و موثری برای تسهیل خرید باشد.

مطلب مرتبط: آنچه اقتصادهای نوظهور به دست آورده اند برای ما هم به دست آمدنی است

کارآفرینان در بازارهای نوظهور همچنین باید از فناوری برای بهبود بهره وری داخلی کسب وکار خود استفاده کنند. نرم افزارهای مدیریت پروژه، ابزارهای همکاری آنلاین و سامانه های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) می توانند به آنها کمک کنند تا فرآیندهای داخلی خود را بهینه سازی کنند و در عین حال هزینه ها را کاهش دهند. این استفاده از فناوری باعث می شود که شرکت ها بتوانند در عین ارائه خدمات با کیفیت، بهره وری بالاتری نیز داشته باشند.

منابع:

https://www.futurize.studio

https://www.industryandbusiness.ca

https://www.cureusjournals.com

برچسب ها : اصول کسب و کار
لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/RXU9LWcR
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
سفارش سئو سایتلوازم یدکی تویوتاتولید کننده پالت پلاستیکیirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامضد یخ پارس سهندمشاور مالیاتیتخت خوابخرید PS5خرید سی پی کالاف دیوتی موبایلاکستریم VXخرید از چینپالت پلاستیکیکارگاه مادر و کودکتاسیس کلینیک زیباییچوب پلاستماشین ظرفشویی بوشکوچینگ چیستهارد باکسدستگاه برش لیزرقیمت طلای آبشدهکامیونت فورسموزبلاگقرص لاغریقیمت امروز لوله گلخانهخرید بلیط هواپیماخرید جم فری فایرخرید سی پی
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه