تصور کنید وارد یک فروشگاه کتاب می شوید؛ در یک قفسه کتابی قرار دارد که جلد آن فقط عنوان را با فونتی ساده نمایش داده است. در قفسه کناری کتاب دیگری است که علاوه بر عنوان یک تصویر گیرا و جمله ای کوتاه و تکان دهنده از داستان را روی جلد خود دارد. کدام یک توجه شما را بیشتر جلب می کند؟ بازاریابی در دنیای امروز شباهت بسیاری به همین انتخاب دارد.
متن و تصویر ثابت مانند جلد کتاب اول هستند؛ اطلاعات را منتقل می کنند، اما به ندرت احساسات را برمی انگیزند. ویدئو، جلد دوم است؛ روایتی فشرده که در چند ثانیه یک داستان می گوید، یک حس خلق می کند و یک ارتباط انسانی برقرار می سازد.
برای سال ها تولید ویدئو مانند فیلم سازی هالیوودی بود؛ نیازمند بودجه های کلان، تجهیزات گران قیمت و تیم های بزرگ. این عرصه قلمرو برندهای غول پیکر بود، اما امروز آن استودیوهای پرزرق و برق در جیب تک تک ما جای گرفته اند. گوشی هوشمند به یک دوربین فیلم برداری قدرتمند، یک استودیوی تدوین و یک شبکه پخش جهانی تبدیل شده است.
این دموکراتیزه شدن فناوری انقلابی را برای کسب و کارهای کوچک رقم زده است. آنها دیگر نیازی به فریاد زدن پیام خود از بالای بیلبوردهای گران قیمت ندارند؛ آنها می توانند داستان خود را در گوش تک تک مشتریانشان نجوا کنند. این مقاله، راهنمای ورود به این سینمای جدید است؛ سینمایی که در آن اصالت و خلاقیت، مهمترین عامل فروش است، نه بودجه تولید.

اولین و بزرگ ترین اشتباه در بازاریابی ویدئویی این است که آن را صرفا یک تبلیغ متحرک بدانیم. قدرت واقعی ویدئو در توانایی آن برای ایجاد ارتباط انسانی در یک محیط غیرانسانی یعنی فضای دیجیتال نهفته است. مشتریان امروز دیگر به شعارهای تبلیغاتی پرزرق و برق اعتماد نمی کنند. آنها در دریایی از اطلاعات غرق شده اند و به دنبال فانوس های دریایی معتبر می گردند؛ فانوس هایی که از جنس صداقت و اصالت ساخته شده باشند. ویدئو، سریع ترین و قدرتمندترین ابزار برای ساختن این فانوس دریایی است.
وقتی بنیانگذار یک کسب و کار کوچک با اشتیاق در مقابل دوربین از چالش های مسیرش و چرایی عشقش به محصول خود صحبت می کند، او در حال فروش یک کالا نیست؛ او در حال به اشتراک گذاشتن یک قطعه از روح خود است. این آسیب پذیری و صداقت، یک پیوند عاطفی ایجاد می کند که هیچ تبلیغ پرداخت شده ای قادر به خلق آن نیست. ویدئو به شما اجازه می دهد تا چرای کسب و کارتان را به نمایش بگذارید، نه فقط چه چیزی می فروشید.
یک استراتژی قدرتمند در این زمینه، نمایش پشت صحنه است. یک شیرینی پزی محلی می تواند ویدئوی کوتاهی از فرآیند آماده سازی یک کیک سفارشی در سپیده دم منتشر کند. یک شرکت نرم افزاری کوچک می تواند جلسات توفان فکری تیم خود را، با تمام هرج و مرج خلاقانه اش، به اشتراک بگذارد. این ویدئوها به مشتریان نشان می دهند که در پس یک محصول یا خدمت، انسان هایی واقعی با اشتیاق و تعهد ایستاده اند. در اقتصاد امروز، مردم دیگر فقط محصول نمی خرند؛ آنها داستان می خرند و به انسان ها اعتماد می کنند. ویدئو، بهترین ابزار داستانگویی و انسان نمایی برند شماست.
مطلب مرتبط: بازاریابی ویدئویی: هنر تعامل با مخاطب

بازاریابی ویدئویی موفق، مانند یک آلبوم موسیقی خوب است؛ از قطعات متنوعی تشکیل شده که هر کدام حس و حال متفاوتی دارند اما در نهایت یک هویت یکپارچه را تشکیل می دهند. کسب وکارهای کوچک باید از چارچوب ویدئوهای معرفی محصول فراتر رفته و به فرمت های روایی مختلف فکر کنند. هر فرمت، هدفی متفاوت را دنبال می کند و به لایه ای جدید از ارتباط با مخاطب پاسخ می دهد.
یکی از موثرترین فرمت ها ویدئوهای آموزشی است. شما در حوزه کاری خود یک متخصص هستید؛ این تخصص را به رایگان با دیگران به اشتراک بگذارید. یک فروشگاه لوازم باغبانی می تواند ویدئوهای کوتاهی درباره «چگونه از گیاه آپارتمانی خود در زمستان مراقبت کنیم» بسازد. این کار، شما را از یک فروشنده صرف، به یک مشاور دلسوز و معتبر تبدیل می کند. وقتی مشتری برای خرید بعدی خود آماده شود، به چه کسی مراجعه خواهد کرد؟ به فروشگاه بی نام و نشانی که فقط قیمت ها را لیست کرده یا به آن متخصص مهربانی که به او کمک کرده گیاهش را زنده نگه دارد؟
فرمت دیگر داستان مشتری است. به جای اینکه خودتان از مزایای محصول تان بگویید، اجازه دهید مشتریان راضی شما این کار را انجام دهند. یک ویدئوی ساده و صمیمی از یک مشتری که توضیح می دهد چگونه محصول شما مشکلش را حل کرده، هزاران برابر از یک ادعای تبلیغاتی پرطمطراق، معتبرتر است. این کار، بازاریابی دهان به دهان را به مقیاس دیجیتال می رساند. این ویدئوها، اثبات اجتماعی هستند و به مشتریان بالقوه اطمینان می دهند که انتخاب شما، یک انتخاب امن و هوشمندانه است.
همچنین نباید از قدرت سرگرمی غافل شد. ویدئوهای کوتاه و خلاقانه در پلتفرم هایی مانند تیک تاک یا اینستاگرام ریلز، می توانند شخصیت برند شما را به نمایش بگذارند. این فضا، جای ایده های جسورانه، طنز و نمایش جنبه انسانی کسب وکار شماست. این ویدئوها شاید مستقیما به فروش منجر نشوند، اما برند شما را در ذهن مخاطب به یک موجودیت دوست داشتنی و به یادماندنی تبدیل می کنند.
چگونه داستان خود را به گوش جهان برسانیم؟

تولید یک ویدئوی عالی تنها نیمی از مسیر است. نیمه دیگر اطمینان از دیده شدن آن توسط مخاطب درست است. استراتژی انتشار ویدئو باید به اندازه استراتژی تولید آن هوشمندانه باشد. اولین قدم، بهینه سازی ویدئو برای هر پلتفرم است. ویدئویی که در یوتیوب موفق است، لزوما در اینستاگرام یا لینکدین به همان اندازه موثر نخواهد بود. هر پلتفرم زبان و فرهنگ خاص خود را دارد. برای مثال ویدئوهای یوتیوب می توانند طولانی تر و عمیق تر باشند، در حالی که ویدئوهای اینستاگرام باید در چند ثانیه اول، میخکوبکننده ظاهر شوند.
علاوه بر انتشار در شبکه های اجتماعی، وبسایت شما مهمترین خانه برای ویدئوهای تان است. قرار دادن یک ویدئوی معرفی در صفحه اصلی یا ویدئوهایی از محصول در صفحات مربوطه می تواند نرخ تبدیل را به شکل چشمگیری افزایش دهد. ویدئو به بازدیدکنندگان کمک می کند تا محصول را بهتر درک کنند و حس اعتماد بیشتری نسبت به خرید آنلاین داشته باشند. این مانند آن است که یک فروشنده ماهر، محصول را در دستان مشتری قرار دهد و کارکردهای آن را به او نشان دهد.
ایمیل مارکتینگ یکی دیگر از کانال های قدرتمند برای انتشار ویدئو است. افزودن کلمه ویدئو در عنوان ایمیل، نرخ باز شدن آن را به شدت افزایش می دهد. ارسال یک ویدئوی آموزشی اختصاصی یا داستان یک مشتری موفق برای مشترکین خبرنامه، راهی عالی برای تقویت وفاداری و تشویق به خرید مجدد است.
مطلب مرتبط: بازاریابی ویدئویی چه سرنوشتی خواهد داشت؟
در نهایت، همکاری با دیگر کسب وکارها یا افراد تاثیرگذار در حوزه کاری تان می تواند به دیده شدن ویدئوهای شما در میان مخاطبان جدید کمک کند. این یک شبکه ارزش مشترک ایجاد می کند که در آن همه برنده هستند.
منابع: