یوتیوب یک صحنه نمایش نیست، یک اکوسیستم است. جنگلی انبوه و بی انتها که هر دقیقه 500 ساعت ویدئوی جدید در آن آپلود می شود. در این جنگل میلیون ها موجود زنده، یعنی تولیدکنندگان محتوا، برای به دست آوردن کمی نور خورشید، یعنی توجه مخاطب، با یکدیگر در رقابتی بی رحمانه قرار دارند. بسیاری از تازه واردها با این تصور که یک ویدئوی وایرال مانند یک صاعقه شانس به آنها برخورد خواهد کرد، وارد این جنگل می شوند و پس از مدتی سرخورده و ناپدید می شوند اما قانون این جنگل شانس نیست، بلکه مبتنی بر علم است. یوتیوبرهای موفق، نه خوش شانس ترین ها، که آنهایی هستند که قوانین نانوشته این اکوسیستم را درک کرده و خود را با آن تطبیق داده اند.
قانون جاذبه؛ مرکز ثقل کانال شما
در فیزیک هر جسمی یک مرکز ثقل دارد که به آن پایداری می بخشد. بدون آن هر تکان کوچکی می تواند آن را واژگون کند. در اکوسیستم یوتیوب مرکز ثقل کانال شما حوزه تخصصی تان است. بسیاری از کانال های شکست خورده از این شاخه به آن شاخه می پرند. یک روز ویدئوی آشپزی می گذارند، روز بعد نقد فیلم و هفته بعد آموزش باغبانی. آنها هیچ مرکز ثقلی ندارند و در نتیجه هیچ هویتی هم ندارند. مخاطب گیج می شود؛ او نمی داند که چرا باید این کانال را دنبال کند.
مطلب مرتبط: فوت و فن های پروموت کردن چنل یوتیوب
برای پیدا کردن مرکز ثقل خود، باید روی یک موضوع یا یک کلمه کلیدی اصلی تمرکز کنید. آیا شما متخصص تعمیرات موبایل هستید؟ آیا به صورت طنز به مسائل روزمره می پردازید؟ آیا مستندهای کوتاه تاریخی می سازید؟ هرچه این حوزه مشخص تر و عمیق تر باشد، شانس شما برای جذب یک مخاطب وفادار بیشتر می شود. شما نمی توانید برای همه جذاب باشید، اما می توانید برای یک گروه خاص، به یک مرجع بی رقیب تبدیل شوید.
وقتی مرکز ثقل خود را پیدا کردید، نوبت به ساختن هویت بصری می رسد. نام کانال، بنر و به خصوص، تامنیل یا همان تصویر بندانگشتی ویدئوهای شما، مانند رنگ بندی و طرح و نقش یک موجود زنده در جنگل است. این هویت بصری باید در تمام ویدئوهای شما یکپارچه و قابل تشخیص باشد. تامنیل های شما باید در یک نگاه، فریاد بزنند که این ویدئو، متعلق به شماست. یک تامنیل خوب، مانند یک طعمه بصری عمل می کند؛ در دریای بی کران ویدئوهای مشابه، چشم مخاطب را می رباید و او را به کلیک کردن وسوسه می کند. بدون یک مرکز ثقل مشخص و یک هویت بصری قوی، شما در انبوه شاخ و برگ این جنگل گم خواهید شد.
قانون فتوسنتز؛ هنر تبدیل تلاش به انرژی
یک گیاه برای زنده ماندن نیازمند یک فرآیند مداوم برای تبدیل نور خورشید به انرژی است. این فرآیند فتوسنتز نام دارد و کلید آن تداوم و نظم است. در جنگل یوتیوب حضور مداوم شما همان فتوسنتز کانال شماست. شما نمی توانید یک ویدئو بگذارید و شش ماه ناپدید شوید و انتظار داشته باشید که کانالتان رشد کند.
الگوریتم یوتیوب و مخاطبان شما، هر دو تشنه محتوای تازه هستند. یک برنامه انتشار منظم، مثلا یک ویدئو در هفته، به الگوریتم نشان می دهد که شما یک تولیدکننده فعال و جدی هستید و به مخاطبان این اطمینان را می دهد که همیشه دلیلی برای بازگشت به کانال شما وجود دارد. این نظم، اعتماد می سازد. مخاطب یاد می گیرد که مثلا هر سه شنبه، یک ویدئوی جدید از شما در انتظارش است. این انتظار، به یک عادت لذت بخش تبدیل می شود.
اما این فرآیند نباید شما را فرسوده کند. یک گیاه هوشمند، از تمام انرژی خود به بهینه ترین شکل استفاده می کند. شما هم باید همین طور باشید. به جای آنکه همیشه به دنبال خلق یک ایده کاملا جدید باشید، یاد بگیرید که چگونه محتواهای موفق خود را بازیافت و بازآفرینی کنید. آیا یک ویدئوی شما در گذشته بسیار محبوب بوده است؟ شاید بتوانید نسخه به روز شده یا قسمت دوم آن را بسازید. آیا یک ویدئوی طولانی دارید که نکات زیادی را پوشش می دهد؟ آن را به چند ویدئوی کوتاه تر تقسیم کرده و به صورت یک سری ویدئو منتشر کنید.
این هنر استفاده هوشمندانه از انرژی، به شما اجازه می دهد تا بدون آنکه خودتان را از پا بیندازید، آن حضور مداوم و حیاتی را حفظ کنید.
مطلب مرتبط: چطور در یوتیوب تیک آبی بگیریم؟
قانون بقای جمعی؛ شما یک گرگ تنها نیستید
در طبیعت موجوداتی که در گروه های اجتماعی زندگی می کنند، شانس بقای بیشتری دارند. آنها از یکدیگر حمایت می کنند، به هم هشدار می دهند و با هم شکار می کنند. یوتیوب نیز یک جامعه است، نه مجموعه ای از افراد منزوی. تلاش برای رشد به تنهایی در این فضا، تقریبا غیرممکن است.
اولین حلقه اجتماعی شما مخاطبان خودتان هستند. بخش کامنت ها، آبشخور قبیله شماست. اینجا جایی است که شما از یک پخش کننده محتوا، به یک رهبر جامعه تبدیل می شوید. به کامنت ها پاسخ دهید، سوال بپرسید، از ایده های مخاطبان تان در ویدئوهای خود استفاده کنید و نشان دهید که صدای شان را می شنوید. این کار، مخاطب را از یک بیننده منفعل، به یک عضو فعال و وفادار تبدیل می کند. در انتهای ویدئوهای تان از آنها بخواهید که کانال را سابسکرایب کنند. این یک درخواست برای بالا بردن یک عدد نیست؛ این یک دعوت رسمی برای پیوستن به قبیله شماست.
حلقه بعدی همکاری با دیگر تولیدکنندگان محتواست. پیدا کردن یک یوتیوبر دیگر در حوزه نزدیک به شما که مخاطبانی مشابه اما نه کاملا یکسان دارد، یک فرصت استثنایی است. ساختن یک ویدئوی مشترک یا معرفی کانال یکدیگر، مانند پیمان اتحاد میان دو قبیله همسایه است. شما با این کار، در یک شب، به جامعه ای از مخاطبان دست پیدا می کنید که شاید ماه ها طول می کشید تا به تنهایی آنها را پیدا کنید.
قانون تکامل؛ باهوش ترین ها زنده می مانند
جنگل هرگز ثابت نمی ماند. فصل ها عوض می شوند، گونه های جدید ظهور می کنند و قوانین بازی تغییر می کند. تنها موجوداتی زنده می مانند که بتوانند خود را با این تغییرات تطبیق دهند. در یوتیوب، این تغییرات، همان تغییر الگوریتم ها، ظهور ترندهای جدید و عوض شدن سلیقه مخاطبان است. ابزار شما برای این تکامل، بخش آنالیتیکس یا تحلیل کانال شماست.
نادیده گرفتن این بخش مانند یک خلبان است که تصمیم می گیرد به صفحه نمایشگرهای کابین خود نگاه نکند. بخش آنالیتیکس به شما می گوید که کدام ویدئوها بیشترین بازدید را داشته اند، مخاطبان شما در چه دقیقه ای از ویدئو، آن را رها کرده اند، از طریق چه کلمات کلیدی شما را پیدا کرده اند و مخاطبان شما به چه کانال های دیگری علاقه دارند. این اطلاعات، دی ان ای کانال شماست. این داده ها به شما نشان می دهند که چه چیزی کار می کند و چه چیزی کار نمی کند.
شما باید به یک زیست شناس کنجکاو برای کانال خودتان تبدیل شوید. به صورت هفتگی این آمار را بررسی کنید. آیا تامنیلی با یک رنگ خاص، کلیک بیشتری گرفته است؟ از آن بیشتر استفاده کنید. آیا مخاطبان در مقدمه طولانی شما، ویدئو را ترک می کنند؟ مقدمه های تان را کوتاه تر کنید. این چرخه مداوم از آزمایش، تحلیل و تطبیق، تنها راه برای اطمینان از این است که شما در این اکوسیستم در حال تغییر، منقرض نخواهید شد.
مطلب مرتبط: الگوریتم یوتیوب چیست و چطور کار می کند؟
سخن پایانی
موفقیت در یوتیوب یک رویداد ناگهانی نیست؛ یک فرآیند آرام، مداوم و هوشمندانه است. این یعنی دست برداشتن از تلاش برای ساختن یک ویدئوی ویروسی و شروع به ساختن یک سیستم پایدار. شما یک بازیگر روی صحنه نیستید؛ شما یک زیست شناس در یک جنگل شگفت انگیز هستید.
کار شما این است که قوانین این جنگل را بیاموزید، جایگاه اکولوژیک خود را پیدا کنید، با دیگر ساکنان آن تعامل کنید و خود را با تغییرات محیطی تطبیق دهید. تنها در این صورت است که می توانید کانال خود را از یک نهال کوچک و شکننده، به یک درخت تنومند و ریشه دار تبدیل کنید که تا سال ها میوه های شیرین موفقیت را برای تان به ارمغان خواهد آورد.
منابع: