حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر ناطق نوری در دیدار برخی از مدیران سایتهای خبری و دانشجویان ارشد و دکترای علوم سیاسی به طرح موضوعات روز کشور پرداخت که بخشهایی از این سخنان را در ادامه میخوانیم:
دغدغه من درخصوص استفاده ابزاری از جوانان در ایام انتخابات و فضای تبلیغات دوران انتخابات مسئلهای است که نه از امروز، بلکه از ابتدای دوران فعالیت مدیریت اجراییام در سی و چند سال گذشته وجود داشته و این حرف حقی است. . . نمیخواهم بگویم و نمیتوانم بگویم که در کشور ما در 37 سال نسبت به این سیره هیچ توجهی نشده است، چراکه در بعضی از مقاطع و زمانها توجه شده، شاید بیانصافی شود که بگوییم اصلا نشده است. در دورانی که من مسئولیت وزارت کشور را داشتم حدود سالهای 60 تا 64 به جوانان توجه داشتم و از نیرو و پتانسیل آنها استفاده کردم. من هر بار که دولتمردان را میبینم این نکته را به آنها یادآور میشوم که از نیروهایی جوان در بدنه دولت بهره بگیرید که متأسفانه این امر نهتنها در این دولت، بلکه سالهاست مورد غفلت واقع شده است.

به دوستان خودم در تشکلهای سیاسی یادآور شدهام که همیشه شما ستاد انتخاباتی را در آستانه انتخابات راه میاندازید، از نیروی جوان و بدنه جوان جامعه بهره میگیرید اما همین که انتخابات تمام شد به جای آنکه به کادرسازی بپردازید و پس از انتخابات هم از نیروی فعال جامعه بهره بگیرید همه چیز را فراموش میکنید. این اشکال و نقص در همه جناحهای سیاسی متأسفانه وجود دارد. من مانند انتخابات ریاستجمهوری در گذشته به حسب ظاهر بهعنوان یک جریان مطرح نبودم، اما بهعنوان شخص خودم آنچه را باید انجام میدادم در حالت چراغ خاموش انجام دادم. البته صراحتا هم میگفتم که کاندیدای من کیست. در ادامه هم هر جا لازم بود از دولت حمایت کردم. راجع به مسائل هستهای هم من از اول قسمت پر لیوان را دیدم و نسبت به نتیجه و دستاورد مذاکرات کاملا خوشبین بودم.
من به این دلیل نسبت به نتیجه دو سال مذاکره خوشبین بودم چون خود آمریکاییها در واقع به دنبال مذاکره بودند. همانطور که گفته شده بود آمریکاییها در اواخر دولت قبل از طریق پادشاه عمان پیام فرستاده بودند که آماده و خواستار مذاکره هستند... آمریکا و شخص رییسجمهور این کشور متوجه شده بود که فشارهای گذشته از قبیل تهدید نظامی، تحریمها و... برای به زانو در آوردن ایران قدرتمند کارساز نبوده است، زیرا ایران استقلال سیاسی دارد و آمریکا در هر کجا که در منطقه وارد میشود، ایران یا قبل از آنها آنجا بوده است یا بعد به آنجا میرود. در قضایای پس از سرنگونی صدام در عراق، ماجرای افغانستان، سوریه و لبنان جای پای ایران کاملا مشخص است. آمریکا به این نتیجه رسیدکه چرا دل به چهار شیخنشین ببندد ولی ایران بزرگ را نادیده بگیرد. با مدیریت هوشمندانه مقام معظم رهبری ایران توانست استقلال خود را حفظ کند و با عزت در مسیر مذاکرات گام بردارد. مذاکرات از همان ابتدا سه ضلع داشت؛ یک ضلع رؤسا، یک ضلع مذاکرهکنندگان و یک ضلع مخالفان یا منتقدان. به نظر من هر سه این موارد در ایران به خوبی مدیریت شد. سران باید حرفها را از موضع بالا میزدند؛ اگر اوباما بهعنوان رییسجمهور آمریکا صحبتهایی را مطرح میکرد، پاسخ اظهارات خود را از مسئولان کشور و رهبری در طول مذاکرات به خوبی دریافت میکرد. ضلع دوم که مذاکرهکنندگان بودند با دریافت چراغ سبز و مشخص شدن خط قرمزها از سوی رهبری انصافا به خوبی حرکت کردند. از طرفی من معتقدم ظلع سوم این مثلث که همانا منتقدان هستند باید باشند منتها هتاکی، توهین و افترا نباید در انتقادها نسبت به عملکرد تیم هستهای وجود داشته باشد. هنر تیم مذاکرهکننده ما این بود که تهدید را تبدیل به فرصت کرد. من از سالها پیش درباره رفتارهای خصمانه مسئولان سعودی هشدار داده بودم، زیرا اینها بسیار کینهای هستند. همین امیرعبدالله که از دنیا رفت به آمریکا میگفت که این و آن را نکوبید. سر مار ایران است، ایران را بکوبید. این کشور از سالها پیش به ورطه تندروی و کینهورزی علیه جمهوری اسلامی ایران و بقیه کشورهای منطقه وارد شده است. البته در نهایت این افراطیگری خود عربستان را خواهد بلعید. اما این مسئله بدان معنا نیست که ما روابط خود با عربستان را باید برای همیشه قطع کنیم، بلکه با حفظ این شعار مقام معظم رهبری یعنی حکمت، عزت و مصلحت میتوانیم با دیگر کشورها ارتباط داشته باشیم.
پیشبینی من این است که هم عربستان و هم ترکیه بهزودی بهسراغ ما خواهند آمد و از ما برای حل مشکلاتشان کمک خواهند گرفت. از چند سال پیش به دوستان گفتم عربستان آتش زیر خاکستر است و در چند سال آینده بحرانیترین کشور در منطقه خاورمیانه خواهد شد.
تصمیمگیری درخصوص مسئله حصر و رفع آن تنها در حوزه اختیارات مقامات عالی نظام است و بر حسب منافع ملی و خط قرمزها تعیین میشود؛ بنابراین نه آقای روحانی و نه هیچکس دیگری توانایی ورود و تصمیمگیری درخصوص این موضوع را ندارد. رهبری بارها درخصوص مسائل داخلی خط قرمزهای خود را مشخص کرده است، بنابراین این مسئله با گفتن و توصیه حل نخواهد شد. بلکه اگر مقامات عالی مصلحت بدانند و تشخیص بدهند مسئله حل خواهد شد. مقام معظم رهبری هیچ حساسیتی روی گروههای سیاسی ندارند. در دولت آقای روحانی هم وزیری از حزب مشارکت یا مسئولی از حزب کارگزاران فعالیت میکنند، ایشان روی جناحها بحثی ندارند اما در مسئله فتنه که تعریف خودشان را دارند خط قرمزهایی را مطرح میکنند. خط قرمز هم یعنی چراغ قرمز پس نباید از آن عبور کرد.
خانمها خودشان قدر خودشان را نمیدانند، زنان هیچ تشکل رسمی ندارند. یک تشکل جامعه زینب در جریان اصولگرایی و یک مجمع زنان در جریان اصلاحطلبی وجود دارد که اینها فعال نیستند. متأسفانه زنان تشکل جدی راه نینداختهاند. خوب است بدانید خانمهایی که بعد از انقلاب به مجلس آمدند خیلی بیشتر بودند ولی در همین مجلس کنونی طرح یا نظرات ضدبانوان از سوی زنان نماینده مطرح میشود. این را بدانید که ما در قانون اساسی هیچ محدودیتی برای خانمها نداریم، از این رو اگر زنان خود فعال شوند میتوانند انتظارات را برآورده کنند.
https://alcaldiasancristobal.gob.ve/
https://pkmmuka.cianjurkab.go.id/
https://collegiogeometri.mb.it/