پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت(۲) ۱۴۰۳ / Thu, 2 May(5) 2024 /
           
فرصت امروز

یک دهه از ورود دانش تحلیل تکنیکال به عرصه معامله‌گری ایران می‌گذرد. در این سال‌ها دایره کسانی که هر روز از تحلیل تکنیکال به‌عنوان روش تحلیل و معامله خود استفاده می‌کنند وسیع‌تر می‌شود و با سرعت بیشتری در حال گسترش بیشتر است. اما با این وجود هنوز سازمان بورس نگاه انتقادی و حتی نفی‌گرایانه‌ای نسبت به دانش تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه دارد. اوج این نگاه در سخنان اخیر رییس سازمان بورس تبلور یافته است.

وی درباره تحلیل شرایط منجر به سقوط بورس کشور به نقطه‌ای اشاره کرده است که نشان‌دهنده اوج اختلاف یا به تعبیر بهتر شکاف وی با بخش مهمی از معامله‌گران بازار سهام است. در این کنفرانس فطانت فرد در توصیه‌های خود اعلام کرد که تحلیلگران تکنیکال براساس واقعیات اقتصادی، بازار را تحلیل کنند که این جمله حاکی از باور وی به بی‌پایه و اساس بودن دانش تکنیکال و بر هم خوردن نظم بازار توسط این معامله گران است. با نیما آزادی، مدرس دانش تحلیل تکنیکال در این باره به گفت‌وگو نشستیم.

***

جناب آزادی! برای ورود به بحث اصلی از ریشه‌های دانش تکنیکال شروع کنیم. دانش تکنیکال چگونه در ایران آغاز شد و شروع به گسترش کرد؟

تا یک دهه پیش یک انقطاع و شکاف جدی میان بازار سهام ایران و دیگر کشورها در بهره‌گیری از دانش تحلیل تکنیکال وجود داشت؛ در حالی که تحلیل تکنیکال در بازارهای جهانی به‌صورت گسترده مورد استفاده قرار می‌گرفت، در ایران تا مقطع 1383 کسانی که براساس دانش تحلیل تکنیکال معامله‌گری می‌کردند، از 300 نفر هم تجاوز نمی‌کرد. در سال 1383 بود که آقای کامیار فراهانی کتابی را در این باره ترجمه کرد که با اقبال وسیعی در بازار سرمایه رو به رو شد. از آن زمان به بعد کاروان دانش تحلیل تکنیکال در ایران به راه افتاد و سال به سال گستره وسیعی را به خود اختصاص داد.

در 10 سال اخیر شاید بالغ بر 30 یا 40 کتاب در این حوزه ترجمه یا تالیف شده است و معامله‌گرانی که در این سال‌های به‌صورت حرفه‌ای براساس تحلیل تکنیکال معامله می‌کنند بیش از 20 هزار نفر در تمام بازارها که طیف وسیعی از معامله‌گران بازار را شامل می‌شوند. در شش سال گذشته خود من بالغ بر 3700 نفر را در این حوزه آموزش داده‌ام. بنابراین روی سخن جناب فطانت‌فرد، با چنین جمعیت وسیعی از بازار است. براساس واقعیت گستره تحلیلگران تکنیکال، این سوال در ذهن همه ایجاد شده است که رییس بازار سرمایه باید چنین رویکردی را به این دسته از معامله‌گران داشته باشد؟ این موضع‌گیری نشان می‌دهد که ایشان حداقل شناخت را از تحلیل تکنیکال ندارند. در حالی که دانش تحلیل تکنیکال جای خود را در بازارهای جهانی کاملا باز کرده است و در این بازارها چارتیست‌ها با ضریبی از خطا سطوح ورود و خروج به یک سهم را بسیار راحت مشخص می‌کنند و معامله‌گران و برنامه‌ریزان بازارهای جهانی هم کاملا این واقعیت را پذیرفته‌اند. البته ریشه‌های سخن جناب فطانت فرد بازمی‌گردد به یک سوء فهم ریشه‌دار در بازار سرمایه که تحلیل تکنیکال را خط خطی کردن نمودار می‌نامند.

شاید بخشی از این اشکال به خود تحلیلگران تکنیکال باز گردد. کسانی که به نام تکنیکالیست در بازار یا شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها تحلیل می‌زنند و حتی گاهی متاسفانه این تحلیل‌ها را به فروش می‌گذارند تنها با الفبای این دانش آشنا شده‌اند و تحلیل‌های‌شان با خطاهای زیادی توأم است. شاید کثرت این اشتباه‌ها باعث شده است که در بازار چنین تلقی‌ای به وجود بیاید که دانش تکنیکال از اساس اشتباه است. چرا هیچ نهاد یا کانونی وجود ندارد تا به این حجم انبوه تحلیل‌ها که گاه بی‌پایه هستند، رسیدگی و نظارت داشته باشد؟

بله قبول دارم که در تحلیل تکنیکال به راحتی می‌شود دست به توجیه زد و در این شکی نیست. متاسفانه به دلیل اینکه متولیان بازار سرمایه دانش تحلیل‌تکنیکال را به رسمیت نمی‌شناسند، هیچ سازو کاری به وجود نیامده است که بتوان تحلیل فنی و حرفه‌ای را از تحلیل افراد تنبلی که صرفا برای توجیه نظرات و ذهنیات خود نمودارها را توجیه می‌کنند جدا کرد.

البته حتما نباید سازمان بورس پیشگام باشد. چرا خود تکنیکالیست‌های کشور وچهره‌های سرشناس این عرصه آستین بالا نمی‌زنند تا با طرد تحلیل‌های ضعیف، از حیثیت تحلیل تکنیکال دفاع کنند؟ یا یک کانون و انجمنی را برای ساماندهی این منظور تاسیس کنند؟

من تجربه‌ای در این باره داشتم که شاید جالب باشد. زمانی تصمیم گرفتم تا نمایندگی کنفدراسیون تکنیکال دنیا را بگیرم. کار این کنفدراسیون این بود که به‌صورت مستقیم دوره‌های تحلیل‌تکنیکال را در ایران برگزار می‌کرد به این معنا که خود آنها برای ما متد تعریف می‌کردند که بر این اساس تدریس کرده و به این شیوه آزمون برگزار کنید و فارغ‌التحصیلان از این آزمون‌ها مورد تایید کنفدراسیون قرار می‌گرفتند. نکته جالب اینکه وقتی برای پیگیری موضوع اقدام کردم، هیچ نهادی نبود که به ما مجوز لازم را بدهد؛ از وزارت علوم گرفته تا وزارت تعاون و سازمان بورس. تنها پاسخی که گرفتم این بود که برای این کار باید یک نهاد غیر‌انتفاعی داشته باشم و راه‌اندازی چنین نهادی همچنان شرایط سخت و دشواری دارد که عملا برایم غیر‌ممکن شد. مشکل پراکندگی حاکم بر حوزه تحلیل تکنیکال، این موضوع است. شرایط را به‌گونه‌ای فراهم کرده‌اند که در عمل امکان ایجاد مرکز هدایت و پالایش تحلیل‌های تکنیکال وجود ندارد.

در مقایسه با تحلیل فاندامنتال، دانش تکنیکال امکان خطایش چند درصد است؟

در تحلیل تکنیکال، خطای بیشتری یافت می‌شود چرا که تعداد افرادی که در این حوزه کار می‌کنند بیشتر است و به نسبت تعداد آدم‌ها خود به خود درصد خطا هم بیشتر می‌شود

واقعا درصد تکنیکالیست‌های بازار بیشتر از فاندامنتالیست‌ها هستند؟

بازار سرمایه به‌گونه‌ای است که بیشتر کسانی که معامله می‌کنند پیرو افراد حرفه‌ای هستند. به این ترتیب تعداد افراد حرفه‌ای تحلیل بنیادی و تکنیکال که مرجع هستند محدود است. اما دانش تحلیل تکنیکال به دلیل سادگی فراگیریش، افراد زیادی را جذب خود کرده است و فکر می‌کنم تعدادشان خیلی بیشتر از فاندامنتالیست‌هاست.

به نظر شما ما چند تکنیکالیست حرفه‌ای و مسلط به این دانش در ایران داریم؟

شاید تعدادشان 100 نفر باشد. اما وجود جریانات تخریبی از سویی و از سوی دیگر باور غلط افرادی که در بازار پیرو دیگران هستند درباره سود صددرصدی باعث شده است تا سوءتفاهم‌های زیادی درباره تحلیل تکنیکال به وجود بیاید. افراد پیرو، همین که می‌بینند یک تحلیل‌تکنیکال اشتباه از آب درآمد کل دانش تکنیکال را زیر سوال می‌برند در حالی که باید برآیند یک دوره تحلیل را دید. مثلا باید ببینیم که ما طی یک تا دو سال، چند معامله موفق در مقابل چند معامله ناموفق داشته‌ایم. یکی از مشکلات مهم تحلیل تکنیکال این است که یک دانش وارداتی است و در برخی بخش‌ها با واقعیات بازار سرمایه ما نمی‌خواند. مثلا الگوهای کندل استیک باوجود گسترش کاربرد آن در بازارهای جهانی، در بسیاری از موارد در بازارهای ما جواب نمی‌دهند. لطفا در مورد این محدودیت‌ها توضیح دهید.

بورس تهران در همه بخش‌ها چه فاندامنتال و چه تکنیکال، از بازارهای جهانی عقب است. در بازارهای آمریکا 65درصد معاملات به‌صورت آپشن انجام می‌شود اما در بازار ما صددرصد معاملات به‌صورت اسپات صورت می‌گیرد. در بازارهای جهانی می‌شود ریسک را تعریف کرد اما در بازارهای ما امکان ندارد. اگر یک مشتری بخواهد یک سبد ریسکی برایش معین کنید، چنین عددی را نمی‌توانیم به او بدهید و فقط می‌توانیم به مباحث کلی مذاکرات هسته‌ای و چالش‌های اقتصادی و ... وصلش کنیم. در حالی که در بازار آتی سکه، ما شاهد بازار دو طرفه هستیم، اما در بازار سهام هنوز چنین امکانی به وجود نیامده است. تحلیل تکنیکال در اصل برای بازارهای دو طرفه تعریف شده است نه یک طرفه. اگر در همین شرایط فعلی، بازار سهام ما دو طرفه بود، ارزش معاملات افزایش چشمگیری پیدا می‌کرد. در شرایط فعلی، با وجودی که قیمت خیلی از سهم‌ها جذاب است ولی بازار دوطرفه نیست.

ما باید روی زمین واقعیت‌ها راه برویم و در همین بازار با همین مشکلات و محدودیت‌ها براساس تحلیل تکنیکال دست به معامله‌گری بزنیم. با وجود این موانع، چگونه می‌توانیم دانش تحلیل تکنیکال را با شرایط بومی بازار سرمایه‌مان تطبیق دهیم؟

موانع زیادی در این راه وجود دارد که باید در باره آن در میان تحلیلگران بحث و همفکری کرد. مثلا این موضوع که آیا باید نمودار را براساس سود تقسیمی تعدیل کرد؟ آیا باید نمودار را براساس افزایش سرمایه تعدیل کنیم؟ در بازار ایران با وجود کشش عرضه و تقاضا محدوده نوسان وجود دارد و نمی‌گذارند قیمت براساس عرضه و تقاضا نوسان پیدا کند. قانون حجم مبنا و بسته شدن نمادهای بورسی هم شرایط بازار ایران را به شرایط خاصی تبدیل کرده است. در بازارهای جهانی اگر نمادی بسته شود بعد از 30 دقیقه بازگشایی می‌شود اما در بازار ما گاه ماه‌ها نمادی بسته می‌ماند. اکنون نمادی وجود دارد که از سال 83 بسته است. این محدودیت‌ها بازار ما را به بازار خاصی بدل کرده است. 

می خواهم سوال شفاف‌تری بپرسم. با وجود این موانع فکر می‌کنید ما از چند درصد ظرفیت تحلیل تکنیکال می‌توانیم در بازارمان استفاده کنیم؟

شاید 40 درصد و در حدود 60 درصد ظرفیت آن برای ما بلا استفاده است.

وجود این موانع در بازار ایران در کدام بخش‌های تحلیل تکنیکال خودش را بیشتر نشان می‌دهد و تحلیلگران در کجاها باید مراقب باشند که محدودیت‌های بازار آنها را به بیراهه‌های تحلیل نکشاند؟

یکی از موضوعاتی که خیلی حساس است، توجه به گپ‌های زمانی است. وقتی نمادی بعد از ماه‌ها یا سال‌ها باز می‌شود در نمودارش چیزی دیده نمی‌شود و این دوره‌ها به هم چسبانده می‌شود. در حالی که در این دوره اتفاقاتی برای آن رخ داده است که در نمودار لحاظ نشده است. موضوع دوم این است که محدوده نوسان، اندیکاتورها را به خطا می‌اندازد. وقتی صف خرید یا فروش می‌شود اندیکاتورها دچار اشتباه می‌شوند.

در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گاهی احساس می‌کنم که هر یک از افراد نامدار این عرصه به راه خودشان می‌روند و یک رویه ثابتی در تحلیل تکنیکال در این عرصه وجود ندارد. چرا؟

بله، این موضوع صحت دارد و من وقتی موضوع نمایندگی کنفدراسیون تکنیکال دنیا را پیگیری کردم به خاطر همین بود تا با شکل‌گیری آن، یک پیوند دوستی بین همه کسانی که در این عرصه فعال هستند ایجاد شود. واقعیت این است که تحلیلگران خیلی چشم دیدن یکدیگر را ندارند و هر کسی ساز خود را می‌زند و همدیگر را نفی می‌کنند اما در این میان اساتید برجسته‌ای مثل مشهوری نژاد، فراهانی و صمدی و خیلی از بزرگان دیگر هم پا به عرصه گذاشته‌اند که مایه امیدواری است.

البته در تحلیل تکنیکال تفاوت سبک داریم. ممکن است یک سبک تحلیلی با یک سبک دیگر در تضاد باشد اما دلیل بر باطل بودن دیگری نمی‌شود. در مجموع این پراکندگی در تحلیل تکنیکال ما وجود دارد و تنها نهادی که صلاحیت دارد تا این وضعیت را مدیریت کند سازمان بورس است. اما وقتی مدیر این نهاد در مورد تکنیکالیست‌ها این‌گونه صحبت می‌کند، جو ناامیدی ایجاد می‌شود. وجود چنین دیدگاهی در میان مدیران بورسی کشور نشان می‌دهد که تحلیلگران تکنیکال باید خودشان همت کنند و به جای اینکه یکدیگر را رد کنند با هم جمع شوند و برای بهبود فضای تحلیل تکنیکال در ایران تلاش کنند.

یکی از تفاوت‌های شما با مدرس‌های دیگر تحلیل تکنیکال، تاکیدتان بر تحلیل زمانی است. اینجا شرایط مناسبی است که به مخاطبان خودتان بگویید چرا از تحلیل زمانی دفاع و آن را تدریس می‌کنید؟

من پاسخ شما را با طرح یک سوال و پاسخ به آن می‌دهم. چرا وقتی یک تحلیلگر سهمی را خرید، به طور مرتب به سایت TSEرجوع می‌کند؟ برای اینکه می‌خواهد ببیند چه زمانی سهمش به آن هدف مورد نظرش می‌رسد. ما عادت کرده‌ایم که نمودار را به شکل افقی تحلیل کنیم در حالی که تحلیل عمودی مزایای فراوانی دارد. ممکن است یک تحلیلگر با تحلیل عمودی نمودار سهمی را در قیمت 100 تومان بخرد و من با تحلیل عمودی نمودار سهم را در قیمت 120 تومان بخرم و هر دو در قیمت 150 تومان بفروشیم. اما نکته این است که آن فرد این سود را در مدت شش ماه به دست آورده است و من با تحلیل زمانی با وجودی که سهم را گران‌تر خریده‌ام در مدت دو هفته این سود را کسب کرده‌ام.

بنابراین زمان سود کردن از قیمت سود کردن بسیار مهم‌تر است. ممکن است شما یک سهمی را بخرید و به مدت یک سال از قیمتی که شما خریده‌اید پایین‌تر نرود اما ممکن است بالاتر هم نرود. هنر معامله‌گر این است که سهمی را بخرد که سرعت رشد بالاتری داشته باشد. آفت بزرگ تحلیل تکنیکال این است که ما می‌دانیم سهم را کجا بخریم اما نمی‌دانیم چه زمانی باید بخریم؟ تحلیلگر اگر در زمان مناسب سهم بخرد بهتر از این است که در قیمت خوب بخرد. در بازارهای جهانی می‌گویند set and forget. یعنی معامله ات را ست کن و سپس فراموش کن. نباید این‌گونه باشد که ما مرتب به سایت TSE نگاه کنیم که کی معامله مان به هدف مورد نظر می‌رسد. من طرفدار این هستم که جهان براساس یک نظمی حرکت می‌کند. در زندگی ما و ارگانیسم ما هم نظم خاصی وجود دارد. این‌گونه نیست که ما یک روز صبح صبحانه بخوریم و فردا صبح شام بخوریم. جهان براساس نظم مشخصی حرکت می‌کند. بازار هم براساس همین نظم حرکت می‌کند. مثلا نرخ بهره در بازار آمریکا هشت سال کاهش پیدا می‌کند و سپس پله پله بالا می‌رود. آیا این موضوع اتفاقی است یا از سیکل خاصی تبعیت می‌کند؟ ما اگر این تحلیل زمانی را پیدا کنیم بسیار موفق‌تر عمل می‌کنیم.

شما سال‌هاست که در عرصه تحلیلگری هستید. می خواهم از تجربه شما استفاده کنم و بپرسم در این سال‌ها عملکرد دانش آموختگان خودتان را که ارزیابی کرده‌اید، آنها بیشتر در چه بخش‌هایی از تحلیل‌تکنیکال اشتباه داشته اند؟ یعنی خطای در تحلیل بیشتر از کجاها رخ داده است؟

آفت بزرگ این تحلیلگران ابزار است. من دیده‌ام که اغلب پیش از آنکه درک درستی از نمودار داشته باشند بلافاصله اندیکاتور رسم می‌کنند. این ابزارها در بسیاری از مواقع نقش فریبندگی دارند. ما ابتدا باید درک و تحلیل درستی از نمودار داشته باشیم و سپس ابزار رسم کنیم؛ ما باید اول تحلیل درست داشته باشیم و بعد در مرحله استراتژی از اندیکاتورها استفاده کنیم.

آخرین پرسش من در مورد چشم‌انداز بازار در سال 94 است. ارزیابی شما در این باره چیست؟

در این باره به نظرم می‌توانیم الگوی سال 1375 را اعمال کنیم. در سال‌های 73 و 74 که مقارن با دولت هاشمی رفسنجانی بود تورم سنگینی در کشور داشتیم. در اواخر سال 75 شاخص کل یک سقف ساخت و بعد از آن دو سال تمام کاهشی بود. در دولت خاتمی سال‌های 76 و 77 سال‌های مقابله با تورم بود. بورس هر کشوری هم مخالف سیاست‌های ضد تورمی است. در سال‌های 77 و 78 دولت توانست رفته رفته رشد اقتصادی ایجاد کند و اقتصاد کمی نفس کشید. در سال‌های 90 و 91 رشد تورم شدید بود و در سال 92 شاخص کل یک سقف ساخت. در حال حاضر دولت سیاست‌های ضد تورمی دارد که اثرات منفی خاصی هم بر بازار گذاشته است. به نظر من این وضعیت در سال 94 هم ادامه خواهد داشت. البته وضعیت کمی بهتر می‌شود و بازدهی بازار نسبت به سال 93 اندکی بهبود می‌یابد اما رکود ادامه‌دار خواهد بود.

بنابراین نقش مذاکرات هسته‌ای را خیلی پر رنگ نمی‌بینید؟

اگر خبر خوبی از دل مذاکرات هسته‌ای بیرون بیاید یک جو خوشبینی ایجاد می‌کند ولی تاثیر خاصی در سوددهی شرکت‌ها ندارد و به همین دلیل رشد پس از توافق هسته‌ای دامنه‌دار نخواهد بود. به نظر من فضای کلی بورس تهران تا سال 96 فضای نوسان‌گیری خواهد بود و سهمی که افراد تا این سال می‌خرند در نهایت در هر گام 20 تا 30 درصد رشد خواهد کرد. به همین دلیل من فکر می‌کنم که در سال 94 تحلیل تکنیکال قدرتش را به بازار نشان خواهد داد. شما با فاندامنتال نمی‌توانید نوسان‌گیری کنید اما تحلیل تکنیکال با ارائه ارزیابی نسبتا دقیق از نمودار به شما قدرت نوسان‌گیری می‌دهد.

برخی تحلیل‌ها حاکی از آن است که سال‌های 95 یا 96 سال‌های جهش قیمت مسکن است. از نظر دوره‌ای هم که نگاه کنید می‌بینید قیمت مسکن هر چهار یا پنج سال یک جهش قیمتی را تجربه می‌کند. فکر می‌کنید در صورت افزایش قیمت مسکن، بازار سرمایه بتواند نقدینگی را جذب کند؟

بحران مسکن در ایران مثل تمام دنیا از بحران مسکن آمریکا در سال 2008 آغاز شد که کماکان ادامه دارد. افزایش قیمت مسکن در سال‌های گذشته بیش از توان خرید مردم بوده است. در این سال‌ها دستمزد به اندازه‌ای رشد نکرده است که بتواند این گپ را پر کند. در این سال‌ها مسکن اگر رشدی هم بکند زیر تورم سالانه کشور است.

در پــایـان تــوصیــه‌ای بــرای تکنیکالیست‌هایی که در ابتدای راه هستند، دارید؟

توصیه من این است که سه کتاب را حتما مطالعه کنند: معامله گر منظم، تحلیل فاندامنتال، تکنیکال یا تحلیل ذهنی اثر مارک داگلاس و کتاب جادوگران بازارهای مالی اثر جک شواگر. مطالعه این کتاب‌ها را به‌شدت توصیه می‌کنم و معتقدم مطالب آن تاثیر مهمی در شکل‌گیری دید کلی معامله‌گران دارد.

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/C2qTQWhH
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
مشاوره کسب و کارآزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهمریم شفیعی مدیرعامل کانون ایران نوین و برگزارکننده نمایشگاه تهرانتخت خواب دو نفرهلایک اینستاگرام ارزانخرید از چینتور استانبولخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختآژانس تبلیغاتیچک صیادیتور اماراتدوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکخرید نهال گردوماشین ظرفشویی بوشدوره رایگان Network+سریال جنگل آسفالتکفش مردانهتلویزیون شهریMEXCتبلیغات در گوگللپ تاپ قسطیآی نودانلود رمانآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلگیفت کارت استیم اوکرایناسکرو کانوایرخرید لایک اینستاگرامپنجره دوجدارهخدمات سئولوازم یدکی تویوتاکولر گازی جنرال شکارنرم‌افزار حسابداریاجاره خودرو در دبیست مدیریتیواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلخرید قسطیاپن ورک پرمیت کاناداتعمیر گیربکس اتوماتیک در مازندرانورمی کمپوستچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانقیمت تیرآهن امروزمیز تلویزیون
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه