دلنوشته های یک کارآفرین (41) / ریز و درشت کسب و کارت را بدون

در چند شماره قبل به اهمیت تحقیق و مطالعه اشاره کردم. در این شماره بیشتر این مطلب مهم را روشن می کنم.

اصولا ما ایرانیا مردمی شفاهی هستیم و دوست داریم به جای خوندن و نوشتن بیشتر حرف بزنیم، به همین خاطر مطالعات و تحقیقات برای ما کار سختیه و نمی تونیم باهاش کنار بیایم. برای همین در یک نشست شبانه از مادربزرگ و پدربزرگ و عمو ودایی و خاله و عمه همه و همه کارشناسان ارشد در همه حوزه ها هستند.

 یک شب در یک نشست خانوادگی دعوت بودم. برادر خانم شوخ بنده که در کنار من نشسته بود و کاملا همه را زیر نظر داشت که چگونه درباره کنفرانس وین اظهار نظر می کنند با شیطنت گفت: هیچ می دونی این اقوام ما در همه رشته ها صاحب تخصص و دیدگاه هستند. به همین خاطر چند بار به بهانه های مختلف و با رندی موضوع بحث را عوض کرد و دایی جواد و پسرخاله امید سردمدار بحث بودند. اون شب در باره توافق وین و نقش ظریف، فوتبال مقدماتی جام جهانی، بحران کم آبی و تورم بعد از حضور سرمایه گذاران خارجی اظهار نظر قطعی و حتمی دادند و این یک نشانه بود.

 این اتفاق در اغلب نشست های شبانه خانودگی ما ایرانی ها می افته بدون اینکه حتی یک صفحه تحقیق و مطالعه علمی در این زمینه انجام داده باشیم، بنابراین اگر تو می خوای کسب و کاری در ایران راه اندازی کنی حتما تحقیق کن و این تحقیق باید از جوانب مختلف صورت بگیره.

در ایران رسمه که وقتی برای دختر خانمی خواستگار میاد خانواده عروس خودشو موظف می دونه درباره داماد و خانواده اون تحقیق کنه برای همین زمانی را برای تحقیق در نظر می گیرن تا این انتخاب و وصلت از سر تدبیر و آگاهی باشه. آمار نشون می ده عموم ازدواج هایی که در گذشته با تحقیق خانواده ها شکل گرفته کمتر دچار بحران شده اما در روزگار فعلی آقا پسر یک شب به منزل میاد و می گه بابا مامان من فلان دختر خانم را می خوام هفته بعد هم مراسم بله برون گذاشتیم. نتیجه اش هم که معلومه. یک سال از ازدواج نگذشته از هم طلاق می گیرن. می دونید چرا؟ برای اینکه از دو طرف تحقیق و مطالعه نشده. برای کار و کاسبی هم همین طوره باید قبل از هر کاری مطالعه بازار صورت بگیره.

 برادرم دوستی داره که تا امروز بیش از 20 تا شغل عوض کرده برای اینکه تا می بینه فلانی در فروش پوشاک موفق بوده بدون هیچ مطالعه ای می ره و فروشگاه پوشاک دایر می کنه. فردا می بینه که بازار سوپرمارکت درآمد خوبی دارد به سراغ اون شغل می ره و پس فردا که دیده پسر عمویش در مرغداری موفق بوده فورا کارش رو عوض می کرد. تا حالا 20بار تغییر شغل داده و هنوز تو فکر کار تازه ایه. اینها نشان می ده که برای شروع کسب و کار هیچ مطالعه ای انجام نمی ده و فقط روی احساسات تصمیم می گیره.

کار مطالعه بازار برای شرکت های بزرگ در اخذ مجوزها، شیوه سرمایه گذاری، نوع مالیات، ارزش افزوده، بیمه و بسیاری از امور کمک می کنه تا بتونن راحت تر و درست تر تصمیم بگیرن. شاید در وهله اول برات این مسائل بسیار ساده باشه، اما وقتی پس از مدتی با این نوع مسائل روبه رو می شی، نمی دونی چه تصمیمی بگیری. اگر برای کار شریک انتخاب می کنی باید اصول و فنون شراکت را به لحاظ قانونی کاملا بلد باشی تا فردا برای تو و کسب و کارت هیچ مشکلی پیش نیاید. اگر می خوای یه شرکت راه بندازی با مطالعه بدونی این شرکت سهامی خاص باشه یا عام یا اینکه با مسئولیت محدود ثبت بشه. هر کدوم از اینها شرایط خاص خودشو داره.

تو با مطالعات بازار می تونی به شناخت دقیقی از مصرف کنندگان دست پیدا کنی. اگر فروشگاهی دایر کردی یا می خوای کار خدماتی انجام بدی با مطالعات بازار می تونی به نیازها و خواسته ها و علایق مردم محله دست پیدا کنی و متوجه می شی که نیاز واقعی مردم منطقه ات چقدر است.

اگر تو می خوای یه خشکشویی در یه محله دایر کنی آیا نباید بدونی که چند درصد از مردان و زنان لباس های خودشونو برای شست وشو و اتو به خشکشویی محله می برند؟ آیا نباید بدونی چرا مردم کمتر به خشکشویی مراجعه می کنند؟ آیا تو نمی تونی با آنالیز اطلاعات به رفع مشکلات و موانع بپردازی؟ اگر مشکل مسئله مالیه تو می تونی با تخفیفات ویژه بار دیگر مردم را با خشکشویی آشتی بدی و اگر مشکل در رفتار صاحبان این شغله می تونی راه تازه ای برای ارتباط پیدا کنی.

بنابراین اگر می خوای کسب و کاری راه بندازی باید از همه مسائل ریز و درشت اون شغل اطلاعات دقیق از طریق مطالعات بازار به دست بیاری و پس از اینکه این مطالعات رو جمع کردی می تونی با شناخت کامل وارد این کار بشی و اگر مشکلی داره تو با رفع اونا سهم خودتو در بازار محله افزایش بدی.

 در یکی از محله های تهرانپارس یه تاکسی تلفنی با قدمت 11ساله مجبور به تعطیلی شد. در آستانه تعطیلی یکی از پسران یکی از رانندگان با مطالعه و تحقیق دقیق و آنالیز ورشکستگی حاضر شد این تاکسی تلفنی ورشکسته را خریداری کند. جوان تازه کار که درس  آی تی خوانده بود تونست با برنامه ریزی و نوشتن برنامه کامپیوتری و مدیریت حرفه ای در کمتر از سه ماه به یک درآمد بسیار بالا دست پیدا کنه

. پدر این پسر جوان که خودش از رانندگان این آژانس بود می گفت من که پدرش هستم نمی تونم بدون اجازه محل کار را تعطیل کنم. در صورتی که در دوره قبل هر کس هر زمان که می خواست می اومد و می رفت. پسر جوان با مطالعه به راز این شکست پی برد و تونست بر نارسایی ها و کمبودها غلبه کند و راه تازه ای پیدا کنه و همه را به درآمد بالا برسونه. اگر پسر درباره تاکسی تلفنی مطالعه و تحقیق نمی کرد و از تاکسی تلفنی های موفق علت موفقیت را محسوس و غیر محسوس جویا نمی شد نمی توانست یک کسب و کار مرده را زنده کنه و کارآفرین موفقی بشه.

ادامه دارد...