مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ در برندسازی

در سال های اخیر اینفلوئنسر مارکتینگ به یکی از داغ ترین ترندهای دنیای بازاریابی و برندینگ تبدیل شده است. کافی است نگاهی به شبکه های اجتماعی بیندازید؛ چهره هایی با هزاران یا حتی میلیون ها دنبال کننده، به راحتی محصولی را معرفی می کنند و در کمترین زمان ممکن موجی از توجه و علاقه ایجاد می شود. اینفلوئنسرها دیگر صرفا کاربرانی معمولی نیستند؛ آنها تبدیل به رسانه هایی زنده، پویا و به شدت تاثیرگذار شده اند.

در این فضای جدید برندها به خوبی متوجه شده اند که برای ارتباط موثر با مخاطب نمی توانند تنها به تبلیغات سنتی تکیه کنند. اینفلوئنسرها با اعتبار شخصی خودشان پلی ارتباطی مطمئن میان برند و مخاطبان هدف ایجاد می کنند. آنها می توانند پیام برند را با زبان و سبک زندگی واقعی تر به شنوندگان خود منتقل کنند؛ چیزی که در کمپین های تبلیغاتی خشک و رسمی، به سختی به دست می آید.

افزایش محبوبیت اینفلوئنسر مارکتینگ فرصت های جدیدی را برای رشد و تثبیت برندها فراهم کرده است، اما آیا این تب داغ صرفا یک مد زودگذر است یا واقعا ابزاری قدرتمند برای برندسازی محسوب می شود؟ در ادامه به بررسی دقیق مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ در حوزه برندسازی می پردازیم تا بهتر بفهمیم چرا برندهای هوشمند روی این استراتژی سرمایه گذاری می کنند.

مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ در برندسازی

افزایش اعتماد مخاطب به برند

یکی از بزرگ ترین چالش های برندها در دنیای امروز جلب اعتماد مخاطب است. کاربران دیگر مثل گذشته به راحتی حرف تبلیغات مستقیم برندها را باور نمی کنند. آنها به دنبال توصیه هایی واقعی، انسانی و قابل اعتمادتر هستند. اینجاست که اینفلوئنسرها وارد عمل می شوند و نقش حیاتی ایفا می کنند.

مطلب مرتبط: نسل جدید اینفلوئنسر مارکتینگ: انقلاب دیجیتال در دنیای تبلیغات

اینفلوئنسرها با ایجاد روابط عمیق و مستمر با دنبال کنندگان خود جایگاهی شبیه به دوست، مشاور یا الگوی رفتاری پیدا کرده اند. وقتی چنین شخصی یک برند را معرفی یا تایید می کند، این معرفی به مراتب تاثیرگذارتر از تبلیغات رسمی برند خواهد بود. مخاطب حس می ‎کند که توصیه از سوی فردی آگاه و آشناست، نه از سوی شرکتی که فقط قصد فروش دارد.

تحقیقات متعددی نشان داده که مخاطبان به نظرات و توصیه های اینفلوئنسرها بیشتر از تبلیغات سنتی اعتماد می کنند. این افزایش اعتماد، در کوتاه ترین زمان می تواند باعث افزایش آگاهی از برند و حتی ایجاد وفاداری بلندمدت شود. به عبارت دیگر، اینفلوئنسرها نقش وکیل مدافع برند در برابر شک و تردیدهای مخاطبان را ایفا می کنند. علاوه بر این، اینفلوئنسرها معمولا محصولات یا خدماتی را معرفی می کنند که واقعاً به آن علاقه دارند یا تجربه مثبتی از آنها داشته اند. همین صداقت نسبی قدرت توصیه آنها را دوچندان می کند. برای برندها، این یعنی دسترسی به مخاطبانی آماده، علاقه مند و از همه مهمتر، با اعتماد بالا.

بنابراین همکاری با اینفلوئنسرها به برند کمک می کند که سریع تر از طریق یک مسیر انسانی و معتبر، دل مخاطبانش را به دست آورد و در ذهن آنان جا باز کند؛ هدفی که دستیابی به آن از طریق روش های سنتی بسیار دشوارتر و پرهزینه تر است.

افزایش آگاهی از برند در میان مخاطب جدید

یکی دیگر از دستاوردهای فوق العاده اینفلوئنسر مارکتینگ گسترش آگاهی از برند در میان گروه های جدیدی از مخاطب است. هر اینفلوئنسر جامعه ای خاص با علایق، سبک زندگی و ویژگی های منحصر به فرد خود دارد. این یعنی هر همکاری با یک اینفلوئنسر، دسترسی به طیفی تازه از مخاطبان هدف را ممکن می سازد.

برندها با انتخاب هوشمندانه اینفلوئنسرهایی که با ارزش ها و شخصیت برندشان همخوانی دارند، می توانند به طور مستقیم وارد دایره علایق مخاطبانی شوند که شاید تا پیش از این اصلاً با برند آشنا نبوده اند. این نوع دسترسی، سریع تر، دقیق تر و موثرتر از کمپین های گسترده و بی هدف انجام می شود.

به علاوه، هر بار که یک اینفلوئنسر درباره برند صحبت می کند، برند در معرض دید هزاران یا میلیون ها نفر قرار می گیرد. این تکرار بدون احساس اجبار یا تبلیغ زدگی، به مرور زمان باعث حک شدن نام برند در ذهن مخاطبان می شود؛ چیزی که در دنیای رقابتی امروز، ارزشی بی بدیل دارد.

مهمتر از تعداد مخاطبان، کیفیت این ارتباط است. اینفلوئنسرها معمولاً جامعه ای از افراد واقعاً علاقه مند و فعال دارند، نه صرفا دنبال کنندگان کم ارزش. بنابراین تاثیر آگاهی ‎بخشی آنها به مراتب عمیق تر و ماندگارتر است. اینفلوئنسر مارکتینگ می تواند برند را به عنوان بخشی از گفت وگوی روزمره مخاطبان وارد کند؛ جایی که برند دیگر فقط یک تبلیغ نیست، بلکه تبدیل به موضوعی زنده، جاری و محبوب می شود.

انسانی تر شدن چهره برند

در دنیایی که برندها غالباً موجوداتی خشک و بی روح به نظر می آیند، همکاری با اینفلوئنسرها می تواند به انسانی تر شدن چهره برند کمک شایانی کند. اینفلوئنسرها با سبک روایت شخصی، احساسات واقعی و ارتباط چهره به چهره با مخاطبان، برندها را از پشت دیوارهای رسمی خارج می کنند.

مطلب مرتبط: تغییرات اینفلوئنسر مارکتینگ: ترندهایی برای بازاریاب ها!

وقتی یک اینفلوئنسر داستان شخصی خودش را در کنار استفاده از یک محصول یا خدمت تعریف می کند، مخاطب احساس می کند که برند بخشی از زندگی واقعی افراد عادی شده است. این رویکرد قصه گویی انسانی، پیوند عاطفی میان برند و مخاطب ایجاد می کند؛ پیوندی که بسیار قوی تر از تبلیغات مستقیم است.

اینفلوئنسرها همچنین می توانند به برند کمک کنند تا لحن، زبان و فرهنگ خود را با گروه های مختلف اجتماعی هماهنگ کند. به جای اینکه برند از بالا به پایین با مخاطبان صحبت کند، حالا در گفت و گویی برابر و انسانی وارد می شود؛ چیزی که ارزش وفاداری بلندمدت دارد.

علاوه بر این، برندها می توانند از تنوع اینفلوئنسرها بهره ببرند تا تصویر برندشان در میان گروه های مختلف اجتماعی و فرهنگی، بازتابی گسترده تر و چندبعدی تر پیدا کند. این کار نه تنها برند را انسانی تر، بلکه چندفرهنگی تر و پذیرفتنی تر نشان می دهد.

در نهایت، انسانی شدن چهره برند باعث می شود مخاطبان نه تنها برند را بشناسند، بلکه واقعاً آن را حس کنند، با آن ارتباط برقرار کنند و حتی بخشی از هویت خود بدانند؛ چیزی که آرزوی هر استراتژیست برندینگ است.

افزایش نرخ تعامل با مخاطبان

اینفلوئنسر مارکتینگ علاوه بر افزایش آگاهی و اعتماد، به شکل چشمگیری نرخ تعامل مخاطبان با برند را نیز افزایش می دهد. برخلاف تبلیغات سنتی که غالباً ارتباطی یک طرفه ایجاد می کنند، اینفلوئنسرها محیطی برای گفت وگو، مشارکت و حتی ایجاد تجربه ‎های مشترک میان برند و مخاطب فراهم می آورند.

مخاطبان اینفلوئنسرها عادت دارند که با محتوای ارائه شده تعامل کنند: لایک، کامنت، به اشتراک گذاری و حتی تولید محتوای مرتبط با موضوع. وقتی برند از طریق اینفلوئنسرها معرفی می شود، این تعاملات به برند منتقل می شود و فضای گفت وگوی پویایی حول محور آن شکل می گیرد.

افزایش تعامل، علاوه بر ایجاد ارتباط عاطفی قوی تر با برند، به بهبود شاخص های الگوریتمی شبکه های اجتماعی هم کمک می کند. وقتی یک محتوای برند شده تعامل زیادی دریافت کند، توسط خود پلتفرم ها بیشتر دیده می شود و به طور طبیعی به گسترش بیشتر پیام برند کمک می کند.

همچنین، افزایش تعامل باعث دریافت بازخوردهای مستقیم از کاربران می شود. برندها می توانند به سرعت واکنش مخاطبان به محصولات جدید، تغییرات خدمات یا حتی کمپین های مختلف را ارزیابی کنند و در صورت نیاز استراتژی خود را اصلاح نمایند. همکاری با اینفلوئنسرها نه تنها باعث افزایش نرخ تعامل می شود، بلکه برند را به مرکز یک گفت وگوی زنده، مشارکتی و ارزشمند تبدیل می کند؛ جایی که اعتماد ساخته می شود، آگاهی تقویت می شود و عشق به برند شکل می گیرد.

کاهش هزینه های بازاریابی

یکی از مهمترین مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ کاهش هزینه های بازاریابی در مقایسه با روش های سنتی است. برخلاف کمپین های تبلیغاتی بزرگ که نیاز به بودجه های هنگفت دارند، همکاری با اینفلوئنسرها می تواند نتایج بسیار موثری را با هزینه ای کمتر رقم بزند. البته میزان هزینه بسته به اندازه و نفوذ اینفلوئنسر متفاوت است، اما در مجموع، بازده سرمایه گذاری (ROI) در این نوع همکاری ها بسیار بالاست.

مطلب مرتبط: چالش های همکاری با اینفلوئنسرها: نکاتی برای احتیاط بیشتر!

برندها می توانند با انتخاب اینفلوئنسرهای خُرد (micro-influencers) که جامعه های کوچک تر ولی وفادارتری دارند، با هزینه ای منطقی دستاوردهای چشمگیری را به دست آورند. اینفلوئنسرهای خرد معمولاً نرخ تعامل بالاتری نسبت به ستاره های بسیار مشهور دارند و مخاطبان شان ارتباط نزدیک تری با آنها برقرار می کنند. به علاوه، محتوایی که توسط اینفلوئنسرها تولید می شود، اغلب کیفیت بالایی دارد و برندها می توانند از این محتوا در کمپین های دیگر خود نیز بهره ببرند. این یعنی با یک تیر چند نشان زده می شود: هم آگاهی ایجاد می شود، هم تعامل بالا می رود و هم هزینه های تولید محتوا کاهش می یابد.

در شرایطی که برندها باید بودجه های خود را بهینه کنند و از هر هزینه ای حداکثر بهره را ببرند، اینفلوئنسر مارکتینگ یک استراتژی طلایی به حساب می آید. این روش، به ویژه برای استارت آپ ها و کسب وکارهای کوچک که منابع محدودی دارند، یک گزینه استراتژیک فوق العاده است. بهینه سازی هزینه ها تنها به کاهش مخارج محدود نمی شود؛ بلکه به معنای دستیابی به نتایج بهتر با منابع کمتر است، چیزی که در بازار پررقابت امروز، یک مزیت استراتژیک حیاتی محسوب می شود.

انعطاف پذیری در روایت برند

انعطاف پذیری در نحوه روایت برند یکی دیگر از مزایای مهم اینفلوئنسر مارکتینگ است. برخلاف کمپین های سنتی که اغلب قالبی خشک و از پیش تعیین شده دارند، همکاری با اینفلوئنسرها این امکان را می دهد که داستان برند به شیوه های متنوع، خلاقانه و متناسب با زبان و فرهنگ هر گروه از مخاطبان روایت شود.

هر اینفلوئنسر سبک خاص خود را در تولید محتوا دارد؛ برخی داستان گویی می کنند، برخی آموزش می دهند، برخی سرگرم می کنند و برخی الهام بخش هستند. این تنوع به برندها اجازه می دهد که بدون از دست دادن هویت اصلی شان، پیام خود را در قالب های مختلف و جذاب به گوش مخاطبان برسانند.

این انعطاف پذیری باعث می شود که برندها بتوانند برای هر محصول، کمپین یا بازار هدف، رویکرد ارتباطی مناسبی انتخاب کنند. به جای اینکه یک نسخه واحد برای همه مناسب باشد، روایت برند شخصی سازی شده و برای هر گروه مخاطب، جذاب تر و باورپذیرتر می شود.

همچنین، انعطاف پذیری به برندها اجازه می دهد که در زمان بحران یا تغییر شرایط بازار، سریع تر و هوشمندانه تر واکنش نشان دهند. اینفلوئنسرها می توانند در صورت نیاز، به سرعت لحن پیام را تغییر دهند، نگرانی های مخاطبان را پاسخ دهند یا حتی تصویر جدیدی از برند ترسیم کنند.

بی شک انعطاف پذیری در روایت برند از طریق اینفلوئنسر مارکتینگ باعث می شود برندها نه تنها با تغییرات بازار هماهنگ شوند، بلکه پیشتاز خلق ترندها و شکل دهی به ذائقه های جدید مصرف کنندگان باشند.

ایجاد فرصت برای همکاری های بلندمدت

یکی دیگر از ابعاد جذاب اینفلوئنسر مارکتینگ ایجاد فرصت برای همکاری های بلندمدت است که می تواند وفاداری عمیقی نسبت به برند ایجاد کند. برخلاف همکاری های یک باره، کمپین های بلندمدت با اینفلوئنسرها باعث می شود برند در ذهن مخاطبان به عنوان بخشی طبیعی از زندگی اینفلوئنسر ثبت شود.

وقتی یک اینفلوئنسر به طور مستمر درباره یک برند یا محصول صحبت می کند، این پیام برای مخاطبان بسیار معتبرتر و قوی تر از معرفی های موردی و پراکنده خواهد بود. مخاطبان به تدریج برند را به عنوان انتخاب طبیعی و بخشی از سبک زندگی اینفلوئنسر می پذیرند. این نوع همکاری های مداوم همچنین به برندها فرصت می دهد تا داستان های طولانی تری روایت کنند، محصولات جدید را معرفی کنند و به تدریج تصویر ذهنی عمیق تر و مثبت تری از خود بسازند. چنین ارتباطی برخلاف تبلیغات مقطعی، ماندگار و اثرگذار است.

مطلب مرتبط: اینفلوئنسر مارکتینگ به روایت آمار و ارقام

از سوی دیگر، خود اینفلوئنسرها نیز با ایجاد ارتباطی قوی تر با برند، انگیزه بیشتری برای تولید محتوای خلاقانه و با کیفیت دارند. آنها به جای همکاری های صرفاً مالی، احساس تعلق بیشتری به برند پیدا می کنند و این در لحن، احساس و اعتبار محتوای آنها کاملا قابل مشاهده خواهد بود. همکاری های بلندمدت با اینفلوئنسرها می تواند برند را از رقبا متمایز کند و در ذهن مخاطبان جایگاهی پایدار و ارزشمند ایجاد نماید؛ جایگاهی که به راحتی قابل خدشه نیست.

سخن پایانی

در دنیای پرهیاهوی امروز که رقابت برای جلب توجه مخاطبان هر روز سخت تر می شود، اینفلوئنسر مارکتینگ به عنوان یک پل طلایی میان برندها و مصرف کنندگان عمل می کند. از افزایش اعتماد و آگاهی از برند گرفته تا انسانی تر شدن تصویر برند و افزایش نرخ تعامل، مزایای اینفلوئنسر مارکتینگ بی شمار و قدرتمند است.

بهینه سازی هزینه های بازاریابی، انعطاف پذیری در روایت پیام و ایجاد همکاری های بلندمدت نیز دلایلی قانع کننده هستند که برندها را به سمت این استراتژی سوق می دهند، اما موفقیت در این مسیر نیازمند برنامه ریزی دقیق، انتخاب هوشمندانه اینفلوئنسرها و حفظ اصالت و صداقت در ارتباطات است.

برندهایی که بتوانند با درک عمیق از ماهیت اینفلوئنسر مارکتینگ، استراتژی های خود را به درستی تدوین کنند، در آینده نزدیک نه تنها توجه، بلکه قلب و ذهن مخاطبان را به دست خواهند آورد. در دنیایی که اعتماد حرف اول را می زند، اینفلوئنسرها می توانند قوی ترین متحدان برندها باشند. پس همین حالا دست به کار شده و اوضاع برندینگ تان را تغییر دهید.

منابع:

https://www.business.com

https://sproutsocial.com