چرا تصویر برند مهم است؟

تصویر برند یکی از مهمترین دارایی های یک سازمان در دنیای رقابتی امروز است. این مفهوم بازتاب دهنده برداشت و احساسات مشتریان کنونی و بالقوه از یک شرکت است و نقشی کلیدی در شکل گیری اعتماد وفاداری و موفقیت تجاری ایفا می کند. 
در عصری که مخاطبان با انبوهی از پیام های تبلیغاتی مواجه اند، ایجاد تصویری مثبت و منسجم از برند، نه تنها به تمایز از رقبا کمک می کند، بلکه پیوندی عمیق با مشتریان برقرار می سازد. این تصویر فراتر از لوگو یا شعار تبلیغاتی، شامل کیفیت محصولات، نحوه تعامل با مشتریان و ارزش هایی است که برند به نمایش می گذارد. 

با این حال، ساخت و مدیریت تصویر برند فرآیندی پیچیده است که نیازمند استراتژی، ثبات و درک عمیق از نیازهای مخاطب دارد. یک خطای کوچک در این مسیر می تواند به کاهش اعتبار برند منجر شود. این مقاله به بررسی مفهوم تصویر برند، اهمیت آن، تفاوتش با هویت برند، روش های سنجش و فواید آن می پردازد و راهکارهایی عملی برای ایجاد تصویری قوی با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی نوین، مانند تبلیغات آمازون، ارائه می دهد. هدف این است که سازمان ها بتوانند با بهره گیری از این راهنما، هویتی ماندگار در ذهن مخاطبان خود حک کنند و جایگاه خود را در بازار مستحکم سازند.

تصویر برند چیست؟

تصویر برند برداشت کلی مشتریان از یک سازمان است که از مجموعه ای از عوامل، شامل کیفیت محصولات یا خدمات، شهرت سازمان، نحوه ارتباطات و حتی طراحی بصری آن شکل می گیرد. این تصویر، بازتاب دهنده تجربه های احساسی و عملی مشتریان در تعامل با برند است. 

مطلب مرتبط: تصویر برند در ذهن مخاطب چطور ساخته می شود؟

به عنوان نمونه، شرکت اپل با تمرکز بر نوآوری و طراحی مینیمال، تصویری از یک برند پیشرو و معتبر در ذهن مشتریان جهانی ایجاد کرده است. این تصویر، نه تنها نتیجه محصولات باکیفیت این شرکت است، بلکه از استراتژی های بازاریابی هوشمندانه و پیام رسانی منسجم آن نشأت می گیرد. تصویر برند، در واقع، پلی است که ارزش های سازمان را به تجربه واقعی مشتریان متصل می کند و باید با دقت مدیریت شود تا از تناقضات احتمالی جلوگیری گردد.

اهمیت تصویر برند

تصویر برند، نقشی محوری در ایجاد اعتماد و وفاداری مشتریان ایفا می کند. این تصویر، تعیین کننده نحوه درک مشتریان از یک سازمان و تأثیرگذار بر تصمیم گیری های خرید آنهاست. به طور خاص، برندهایی که تصویری مثبت و قابل اعتماد ایجاد می کنند، می توانند روابط بلندمدتی با مشتریان خود برقرار سازند. به عنوان نمونه، شرکت پاتاگونیا با تاکید بر پایداری محیط زیست، نه تنها محصولاتی باکیفیت ارائه می دهد، بلکه ارزش هایی را ترویج می کند که با باورهای مشتریان همراستاست، که این امر به افزایش 20 درصدی وفاداری مشتریان منجر شده است.

نکته جالب اینکه برندهایی با تصویر قوی تا 30 درصد فروش بیشتری نسبت به رقبای خود دارند و می توانند قیمت های بالاتری را توجیه کنند. علاوه بر این، تصویر برند، به عنوان یک سپر در برابر بحران های احتمالی عمل می کند؛ مشتریانی که به برند اعتماد دارند، در مواجهه با مشکلات، احتمالا با دید مثبت تری به آن واکنش نشان می دهند. در مقابل، تصویری ضعیف یا ناسازگار می تواند به کاهش اعتماد و از دست رفتن مشتریان منجر شود. از این رو، مدیریت مداوم تصویر برند، ضرورتی استراتژیک برای هر سازمانی است.

تفاوت تصویر برند و هویت برند

تصویر برند و هویت برند دو مفهوم مرتبط اما متمایز هستند. تصویر برند به برداشت مشتریان و عموم مردم از سازمان اشاره دارد، در حالی که هویت برند، نمایانگر دیدگاه سازمان از خودش و نحوه ای است که می خواهد در ذهن مخاطب دیده شود. هویت برند شامل عناصری مانند لوگو، رنگ ها، شعارها و ارزش های سازمانی است که به صورت عمدی طراحی می شوند. با این حال، تصویر برند نتیجه تجربه واقعی مشتریان از این هویت است. به عنوان نمونه، شرکت کنوا هویت خود را به عنوان «پلتفرمی برای طراحی ساده و در دسترس» تعریف کرده و با ارائه ابزارهای کاربرپسند و تبلیغات هدفمند، این هویت را در تصویر برند خود نیز منعکس کرده است. در مقابل، اگر سازمانی هویت خود را به عنوان «نوآور» تعریف کند، اما محصولاتش کیفیت پایینی داشته باشند، شکافی بین هویت و تصویر برند ایجاد می شود که می تواند به اعتبار آن آسیب برساند. هماهنگی بین این دو مفهوم، کلید موفقیت در برندسازی است.

روش های ارزیابی تصویر برند

سنجش تصویر برند، نیازمند جمع آوری بازخورد مستقیم از مشتریان است تا درک دقیقی از برداشت آنها به دست آید. یکی از مؤثرترین روش ها، انجام نظرسنجی های منظم است که از مشتریان درباره احساسات، تجربیات و برداشت های‎شان از برند سؤال می کند. به طور خاص، شرکت زاپوس با اجرای نظرسنجی های هدفمند، دریافت که سرعت ارسال محصول، مهمترین عامل در برداشت مثبت مشتریان از برند است و این بینش را در استراتژی های بازاریابی خود به کار برد.

مطلب مرتبط: سیر تا پیاز تصویر برند در دنیای کسب و کار

ابزارهایی مانند سروی مانکی (Survey Monkey) یا گوگل فرمز (Google Forms) می توانند برای طراحی نظرسنجی های آنلاین استفاده شوند. سوالاتی مانند «چه کلماتی با شنیدن نام برند ما به ذهن‎تان می آید؟» یا «آخرین تجربه تان با ما چگونه بود؟» می توانند اطلاعات ارزشمندی ارائه دهند. 

علاوه بر این، تحلیل بازخوردها در شبکه های اجتماعی، مانند کامنت های اینستاگرام یا پست های لینکدین، می تواند به درک بهتر تصویر برند کمک کند. به عنوان نمونه، یک برند آرایشی با بررسی نظرات در ایکس، متوجه شد که مشتریانش به بسته بندی پایدار اهمیت می دهند و این موضوع را در کمپین های بعدی خود برجسته کرد، که تعامل را 35 درصد افزایش داد. پذیرش بازخوردهای مثبت و منفی، گامی اساسی در بهبود مستمر تصویر برند است.

تصویر برند قوی به چه دردی می خورد؟

•    افزایش آگاهی از برند: تصویر برند قوی، به شناخت بیشتر برند در میان مخاطبان منجر می شود. به عنوان نمونه، شرکت کوکاکولا با کمپین های احساسی مانند «شادی را به اشتراک بگذار»، آگاهی از برند خود را در سطح جهانی تقویت کرده و فروش خود را تا 25 درصد افزایش داده است.

•    ایجاد پایه ای برای استراتژی برند: تصویری منسجم، زمینه ساز استراتژی های مقیاس پذیر است. به طور خاص، شرکت ریوالت با تمرکز بر شفافیت و نوآوری در خدمات مالی، توانسته از یک استارت آپ به یک برند جهانی تبدیل شود و بازارهای جدیدی را فتح کند.

•    تقویت وفاداری مشتریان: مشتریان وفادار، دارایی ارزشمندی برای هر سازمان هستند. تصویر برند مثبت، مشتریان را به بازگشت و حمایت از برند تشویق می کند. به عنوان نمونه، اپل با ایجاد تصویری از نوآوری و کیفیت، جامعه ای از مشتریان وفادار ساخته که حتی برای محصولات جدیدش صف می کشند.

راهکارهای ایجاد تصویر برند قوی

•    خلق لحظات به یادماندنی: تجربه های منحصر به فرد، تاثیر عمیقی بر مشتریان دارند. به عنوان نمونه، شرکت استارباکس با شخصی سازی سفارشات، مانند نوشتن نام مشتریان روی لیوان ها، تجربه ای به یادماندنی ایجاد کرده که در شبکه های اجتماعی بازتاب گسترده ای داشته است.

•    ترغیب به اقدام: تبلیغات باید مشتریان را به تعامل با برند تشویق کنند. فراخوان های به اقدام (CTA) واضح، مانند «اکنون محصولات ما را کشف کنید»، می توانند نرخ تعامل را افزایش دهند. به طور خاص، شرکت دراپ باکس با ارائه فضای ذخیره سازی رایگان در ازای ثبت نام، تعداد کاربران خود را 60 درصد افزایش داد.

•    گسترش دسترسی به مخاطبان: استفاده از ابزارهای تبلیغاتی دیجیتال، مانند تبلیغات آمازون، می تواند دسترسی به مخاطبان جدید را تسهیل کند. این ابزارها با بهره گیری از داده های خرید و رفتار مشتریان، امکان هدف گیری دقیق را فراهم می کنند. به عنوان نمونه، یک شرکت کوچک لوازم خانگی با استفاده از تبلیغات نمایشی آمازون، آگاهی از برند خود را 40 درصد افزایش داد.

مطلب مرتبط: تصویری موفق، مناسب و ماندگار از برندتان ایجاد کنید

سخن پایانی

تصویر برند بازتاب دهنده هویت و ارزش های یک سازمان در ذهن مشتریان است و نقشی تعیین کننده در موفقیت تجاری ایفا می کند. با تمرکز بر خلق تجربه های به یادماندنی، ترغیب مشتریان به تعامل و استفاده از ابزارهای تبلیغاتی پیشرفته مانند تبلیغات آمازون، سازمان ها می توانند تصویری قوی و مثبت از برند خود ایجاد کنند. این تصویر نه تنها آگاهی و وفاداری مشتریان را افزایش می دهد، بلکه پایه ای محکم برای رشد بلندمدت فراهم می سازد. اکنون زمان آن است که سازمان ها استراتژی های خود را بازنگری کنند و با بهره گیری از این راهکارها، جایگاه خود را در بازار تثبیت کنند. 

منابع:

https://advertising.amazon.com

https://www.huddlecreative.com