در شِل یک اتفاق مدیریتیِ پرمعنا رخ داده است: «گرِگ گات»، مدیر ارشد ادغام وتملک (M&A)، شرکت را ترک کرده؛ رخدادی که معمولاً در شرکت های بزرگ فقط یک جابه جایی ساده نیست و اغلب نشانه ی اختلاف دیدگاه درباره مسیر سرمایه گذاری های میلیارد دلاری است. در ماه های گذشته بحث «حرکت بزرگ» در صنعت نفت—یعنی خرید رقیب هم تراز—دوباره در محافل مالی جدی شد؛ چون سهام برخی شرکت ها عقب افتاده، گذار انرژی پرهزینه شده و بازار از مدیران انتظار “تصمیم های جسورانه اما دقیق” دارد.

به گزارش رویترز، علت اصلی خروج گات این بوده که مدیرعامل شِل و تیم ارشد مالی، پیشنهاد داخلی برای بررسی خرید BP را متوقف کرده اند. طبق گزارش، گات و تیم ادغام وتملک از این ایده حمایت می کردند و حتی گفته شده رئیس هیات مدیره هم نگاه مثبتی داشته، اما مدیرعامل و مدیر مالی با توجه به بزرگی معامله و ریسک های اجرایی، با آن همراه نشده اند. این اختلاف، دقیقاً همان جایی شکل می گیرد که در شرکت های انرژی امروز حساس است: «آیا سرمایه را صرف بازخرید سهام و نظم مالی کنیم یا وارد یک ابرمعامله شویم که می تواند سال ها شرکت را درگیر کند؟»
از منظر کسب وکاری، خرید BP توسط Shell فقط یک ادغام نیست؛ یعنی ترکیب دارایی های بالادستی، پالایش، شبکه فروش، و البته پیامدهای ضدانحصاری و سیاسی در اروپا و بریتانیا. چنین معامله ای حتی اگر از نظر عددی جذاب باشد، در عمل می تواند سرعت تصمیم گیری را کند کند و مدیریت را به جای تمرکز روی بهره وری و پروژه های کم کربن، درگیر یکپارچه سازی هزاران نفر نیروی انسانی و دارایی های متعدد کند. از طرفی، بازار سرمایه هم معمولاً در کوتاه مدت از “ریسک ادغام های غول آسا” می ترسد؛ چون تاریخ نشان داده هزینه های پنهان ادغام ها از برآوردهای اولیه بیشتر می شود.
تحلیل کوتاه: این خبر برای مدیران یک یادآوری جدی است که «استراتژی سرمایه» فقط با عدد و نمودار تعیین نمی شود؛ با توازن قدرت در تیم ارشد، اشتهای ریسک، و نگاه به آینده صنعت شکل می گیرد. برای کارآفرینان هم یک نکته الهام بخش دارد: حتی در صنایع سنتی، بزرگ ترین تصمیم ها حول “اختصاص سرمایه” می چرخد—اینکه پول را کجا بگذاری و کجا نگذاری. گاهی بهترین تصمیم، انجام ندادن یک معامله بزرگ است.
https://alcaldiasancristobal.gob.ve/
https://pkmmuka.cianjurkab.go.id/
https://collegiogeometri.mb.it/