ویل کیت کلوگ (Will Keith Kellogg)، نیکوکار و صنعتگر آمریکایی در صنعت غذا بود و بیشتر به عنوان موسس شرکت کلوگ (Kellogg Company) شناخته میشود. شرکت کلوگ در زمینه تولید غلات که بیشتر در صبحانه مورد استفاده قرار میگیرد، فعالیت دارد.
این غلات هم به صورت سرد و هم گرم استفاده شده و معمولا با شیر، ماست یا میوه مخلوط میشوند و سرشار از ویتامین هستند. به عنوان یک تاجر جوان، کلوگ کارش را با فروش جارو شروع کرد. او سپس به میشیگان نقلمکان کرد تا به کسبوکار برادرش کمک کند. کلوگ سپس با کمک برادرش کارش را در زمینه غلات و به خصوص دانههای ذرت به عنوان یک صبحانه سالم آغاز کرد.
در سال 1906، ویل شرکت کلوگ را تاسیس کرد. ارزش سهام کلوگ در آن زمان 66میلیون دلار بوده که در اقتصاد امروز بیش از یکمیلیارد دلار ارزش دارد. کلوگ در طول زندگیاش هرگز نیکوکاری را فراموش نکرد.
روی مردم سرمایهگذاری کنید
«من هرگز در هیچیک از مراحل زندگی، آرزوی ثروتمند شدن نداشتم، اما شاید رقابت شدید روحیه جنگجوییام را گسترش داد و در تلاشی که برای حفظ سهامم داشتم، کسبوکارم به موفقیت دست یافت.
خوشحالم ثروتی که مشیتالهی در اختیارم قرار داد، برای بسیاری مثمرثمر بوده است.» شاید کلوگ در طول زندگیاش ترس از فقیر شدن داشته، اما هرگز هدفش برای راهاندازی کسبوکار، ثروتمند شدن نبود. او قصد داشت خانوادهاش را تامین کند و در نظرش ثروت از اهمیت کمی برخوردار بود.
به همین دلیل بود که بهراحتی از ثروتش استفاده میکرد، مثلا مزایای بسیاری در اختیار کارگرانش قرار میداد و میلیونها دلار به خیریه کمک میکرد. او فهمیده بود که بهترین سرمایه از جانب مردم به سراغ او میآید.
کلوگ یکی از اولین مدیرانی بود که در زمینه ارائه خدمات و مزایا به کارگرانش قدم برداشت. در سال 1927، کلوگ درمانگاهی را برای کارگرانش افتتاح کرد، همچنین یک مرکز دندانپزشکی برای کودکان تاسیس کرد و برنامهای برای تغذیه سالم آنها در نظر گرفت.
برای کلوگ، بهترینها هم در کسبوکارش و هم در زندگی شخصیاش در خرج کردن پولش برای مردم خلاصه میشد؛ مردمی که برای او اهمیت فراوانی داشتند: «پول هرگز بیانگر شخصیت نیست و شخصیت هرگز به وسیله پول ایجاد نمیشود. من پولم را روی مردم سرمایهگذاری میکنم.»
از معرفی کسبوکار جدیدتان نهراسید
پیش از اینکه کلوگ وارد صنعت موادغذایی شود، این صنعت با حداقلها فعالیت داشت. در حقیقت تمام غذاهای آماده در این صنعت محدود بود. غذاهای کنسروی وجود نداشت و غذای فریزشده کم بود. مردم نیز دانش کمی از تغذیه داشتند و غذایشان بیشتر در گوشت و نان خلاصه میشد. غلات، سبزیها و میوهها جای متداولی در رژیم غذایی مردم نداشتند.
کلوگ قصد داشت همه اینها را تغییر دهد و تغذیه سالم را وارد برنامه زندگی مردم کند. او از معرفی آنچه که برای این صنعت تازگی داشت، نهراسید و چیزی که مردم پیش از این هرگز ندیده بودند را به آنها معرفی و وارد بازار کرد. او میدانست این مسئله که مردم هرگز چنین چیزی را ندیدهاند، به این معنا نیست که آنها نمیخواهند یک بار که شده امتحانش کنند.
او از اینکه برخلاف آنچه که پیش از این در صنعت غذایی وجود داشت، عمل میکرد، هرگز نهراسید. کلوگ با در نظر گرفتن احتمالات و اتفاقاتی که ممکن است در راه رسیدن به هدفش پیش بیاید، امیدش را برای اینکه محصولاتش نظر مردم را به خود جلب کند از دست نداد و میدانست که مردم از این نوع جدید از تغذیه استقبال خواهند کرد.
او صنعت موادغذایی را نسبت به آنچه که پیش از این بود به چالش کشید و شجاعت متفاوت بودن را به رخ کشید و موفقیتی که به دست آورد، نتیجه نهراسیدن بود.
ارتباط با نویسنده: [email protected]