صنایع نساجی ایران از یکسو با کمبود نقدینگی و سرمایهگذاری دست به گریبان است و از سوی دیگر مشکل واردات بیرویه و رقابت نابرابر با کالاهای خارجی را پیش رو دارد. فرسودگی ماشینآلات نساجی، افزایش قیمت تمام شده محصول، ضعف در قوانین و اجرای آن، عدم دسترسی به مواد اولیه مناسب، کاهش توان مالی مصرفکنندگان، نرخ بالای بهرههای بانکی، واردات بیرویه پارچه و مدیریت ناکارآمد از جمله مشکلاتی است که صنعت نساجی با آن دست و پنجه نرم میکند. کیفیت تولید پارچههای ایرانی که تا سه، چهار دهه پیش زبانزد بود اکنون و با وجود این مشکلات ارزش و اعتبار گذشته خود را از دست داده و بازار داخل مملو از پارچههای خارجی است.
هزینههای سربار صنایع زیاد است
ابراهیم گرجیان، مدیر کارخانه نساجی خوی، در گفتوگو با «فرصت امروز»، با اشاره به رکود صنایع تولیدی بهویژه صنعت نساجی کشور، میگوید: با توجه به کاهش توان مالی و قدرت خرید مردم در سالهای اخیر، محصولات نساجی در اولویت سه و چهار خرید خانوارها قرار گرفته است. اکنون در شرایطی هستیم که محصولات غذایی بهعنوان اصلیترین نیازهای مردم نیز بازار مناسبی ندارند و در رکود به سر میبرند.
وی همچنین درخصوص هزینههای سربار کارخانهها میافزاید: واحدهای تولیدی و صنایع در چنین وضعیت نامناسبی با هزینههای سربار دیگری که ناشی از اجرای نادرست قوانین در دستگاههای دولتی است، مواجه هستند. کارخانه نساجی خوی در سال 81 حدود 380میلیون تومان به شرکت ملی گاز پرداخت کرد اما پس از گذشت 13 سال هنوز انشعاب گاز کارخانه را ندادهاند. با یک حساب سرانگشتی اگر این مبلغ را در بانک سرمایهگذاری میکردیم، چقدر میتوانستیم تسهیلات یا سود دریافت کنیم؟
قانون کار ضد تولید
مدیر کارخانه نساجی خوی ادامه میدهد: این در حالی است که قوانین کار هم بر ضد تولید است. برای نمونه در بخش مشاغل سخت و زیانآور 4درصد سهم کارفرما را یواشکی و چراغ خاموش به 8درصد میرسانند. درحالیکه کارگران پس از 20 سال کار، دوباره به کارشان برمیگردند. اگر کارشان سخت و زیانآور است چگونه توان دوباره کار کردن را دارند. گرجیان میگوید: اینها گوشهای از ضعف قوانین است که باید اصلاح شوند. قانون کار افتضاح است و شوربختانه کسانی که در وزارت کار مسئولیت داشتهاند، هیچ اطلاع و تجربه درستی از تولید و صنایع تولیدی نداشتند. به همین دلیل بسیاری از قوانین ضد کار و تولید است.
واردات باید مدیریت شود
وی همچنین اظهار میکند: برخلاف عدهای که مخالف واردات پارچه هستند، به نظر من اگر واردات نباشد صنایع ما رشد نمیکنند و هر نوع تولیدی را به مردم حقنه میکنند. مانند صنایع خودروسازی که با تعرفههای گمرکی 200درصدی، هر محصولی را که خودشان بخواهند روانه بازار میکنند. بنابراین مدیران نباید از واردات بترسند، باید آن را مدیریت کنند.
مدیر کارخانه نساجی خوی، تاثیر تحریمها بر صنایع را کمتر از تاثیر مسائل داخلی دانسته و میافزاید: مشکل ما در تحریمها انتقال ارز است که با کمک صرافان و البته هزینه 30درصدی انجام میشود. تولیدکننده چارهای ندارد جز اینکه تمامی هزینههای تولید را روی قیمت کالا محاسبه کند. به این ترتیب هزینه تولید در کشور ما بالاتر از سایر کشورهاست و قدرت رقابتپذیری در بازار را از دست میدهیم.
بهره 27درصدی دردی از صنایع دوا نمیکند
امیر قدیمینژاد، رئیس اتحادیه بنکداران و تاقهفروشان پارچه، به «فرصت امروز» میگوید: تکنولوژی صنایع نساجی ما در سالهای اخیر پیشرفت نکرده و منتظر حمایتهای دولتی است که شوربختانه دولت هم حمایتی از آن نمیکند. تسهیلات با نرخ بهره 26 و 27درصدی نهتنها به درد صنایع نساجی نمیخورد بلکه مشکلاتشان را بیشتر هم میکند. وی میافزاید: واردات پارچه هم بهصورت رسمی و قانونی جریان دارد و دولت نیز حقوق و عوارض خود را میگیرد. البته در موضوع واردات باید اذعان کرد که کیفیت برخی محصولات نساجی به دلیل نبود دستگاههای مناسب و پیشرفته از پارچههای وارداتی پایینتر است.
بهرههای بیدردسر بانکی مقابل تولید
رئیس اتحادیه بنکداران و تاقهفروشان پارچه میگوید: با نرخ ارز بالا و نبود حمایتهای دولتی، دیگر کسی تمایلی به سرمایهگذاری و تولید در بخش صنایع نساجی ندارد. سرمایهگذاران، سرمایههایشان را به سمت بانکها سوق میدهند که سودهای بدون دردسر میدهند و خود را درگیر تولید و مسائل و مشکلات آن نمیکنند. با این رکود بازار، کارخانهها نیز توان ارتقای صنعت را ندارند و ترجیح میدهند با همین مقدار توان ادامه دهند.
محمد مروج حسینی، رئیس هیاتمدیره انجمن صنایع نساجی ایران نیز به «فرصت امروز» میگوید: در وضعیت کنونی که رکود اقتصادی بر کشور حکمفرما شده، دیگر کسی تمایل به سرمایهگذاری در بخش تولید ندارد. سرمایهگذار تا از بازار فروش و سود منطقی و معقول حاصل از تولید مطمئن نباشد حاضر به سرمایهگذاری نمیشود. وی میافزاید: در این شرایط دولت باید به کمک صنایع بیاید و سرمایهگذاران را با بستههای حمایتی به تولید و سرمایهگذاری بیشتر ترغیب کند.
با این تفاسیر، آیا میتوان همچنان به قول و قرارهای وزیر صنعت مبنی بر احیای صنعت نساجی ایران امیدوار بود؟