ه نگرانیهایی را در آینده اقتصاد در مسیر خروج از رکود به وجود آورده است. با وجود تلاشهایی که در یکی دو سال اخیر انجام شد نه تنها حرکت مثبتی در جذب سرمایهگذاران جدید به عرصههای تولیدی و صنعتی اتفاق نیفتاد، بلکه سرمایهگذاریهای گذشته هم به دلیل شرایط نامطلوب با چالشهای جدی رو بهرو هستند. نتیجه این شد که بسیاری از واحدهای تولید و صنعتی کشور در مرز تعطیلی قرار دارند و با ظرفیتی کمتر از 50 درصد توان تولید خود فعالیت میکنند. گره کور سرمایهگذاری و تولید در کشور که طی یک دهه گذشته زیر سایه تحریمها قرار داشت انگار با وجود برچیده شدن بساط تحریم هم میل باز شدن ندارد.
محمدرضا منصوری، رئیس خانه صنعت و معدن ساوه و زرندیه و رئیس کانون انجمنهای صنفی و صنعتی استان مرکزی معتقد است باید مشکل را در بهرهوری و تکنولوژی جستوجو کرد و اقتصاد دانشمحور و آموزشمحور راهحل تحرک در سرمایهگذاری در بخش صنعتی است.آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی «فرصت امروز» با این کارشناس صنعتی است که به بررسی موانع و مشکلات سرمایهگذاری در بخش صنعت اختصاص دارد.
وضعیت سرمایهگذاری در بخش صنعت و بهویژه شهرکهای صنعتی را چطور ارزیابی میکنید؟
اجازه دهید کمی ریشهایتر به این مسئله بپردازیم؛ در حال حاضر مشکل اصلی بخش صنعت و به طور کلی اقتصاد کشور موضوع بهرهوری است. منصفانه قضاوت کنیم شاخص بهرهوری در اقتصاد ما بسیار پایین است. این مسئله در همه بخشهای اقتصادی اعم از خودروسازی، صنایعدستی، فرش، بخشهای خدماتی و... مشهود است. امروز زمانی است که باید روی اقتصاد دانشمحور و علمی تمرکز کنیم.
واقعیت این است که ما در بحث تکنولوژی و دانش روز از دنیا عقب هستیم و در زمینه آموزش نیروی انسانی متخصص کار نکردیم، به همین دلیل نیروی کار متخصص لازم را برای رشد و توسعه اقتصادی نداریم. به لحاظ شاخص ثبات اقتصاد کلان هم در چند سال گذشته خوب عمل نکردیم. از طرف دیگر تعدد قوانین و بهطور کلی فضای کسبوکار در ایران بهگونهای است که سرمایهگذار رغبتی برای سرمایهگذاری در کشور ندارد.
خب، شهرکهای صنعتی هم از این قاعده مستثنا نیستند و در چند سال اخیر سرمایهگذاری در شهرکهای صنعتی هم کم شده و مهمترین دلیل آن این است که بهرهوری بسیار پایین توان رقابتی محصولات تولیدی را در بازار کاهش میدهد بنابراین کالایی که در بازار نتواند با سیل عظیم کالاهای خارجی و داخلی رقابت کند یک سرمایهگذاری را محکوم به شکست میکند.
در رابطه با نقش دانش در توسعه فضای کسبوکار و سرمایهگذاری صحبت کردید. یکی از خروجیهای این مسئله در نوآوری در ارائه محصول است و اینکه سیکلهای تحقیق و توسعه در یک سرمایهگذاری دیده شود، به نظر شما در حال حاضر چقدر به این عامل توجه میشود؟
در حال حاضر عمر محصول در بسیاری از صنایع زیر پنج سال تعریف میشود یعنی بعد از گذشت این زمان محصول از رده خارج میشود. در بسیاری از بخشهای تکنولوژیمحور این زمان بسیار کوتاهتر شده و خب، در حوزه کالاهای دیجیتال، محصولات یک سال هم در بازار دوام نمیآورند و بلافاصله محصول جدید روانه بازار میشود.
نوآوری در محصول هم یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در افزایش توان رقابتی است.سرمایهگذاران باید به این نکته توجه کنند که امروز نمیتوان با مدلها و تئوریهای قدیمی کسبوکارشان را اداره و مدیریت کنند.
ما در حال حاضر بنگاههای زیادی در کشور داریم که با تکنولوژی 40 یا 50 سال پیش تولید میکنند و توقع دارند سهمی از بازار را در اختیار داشته باشند که توقع بجایی نیست. وقتی شما برای نوآوری و خلاقیت و نقش دانش و تکنولوژی احترام قائل نیستید بازار شما را از دور خارج میکند. سرمایهگذاران ما تصور میکنند تولید یعنی موفقیت، در حالی که باید از ابتدا به حضور مستمر در بازار فکر کنند.
بنا بود شهرکهای صنعتی در جهت ایجاد خوشههای صنعتی شکل بگیرند، درحال حاضر بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این موضوع به درستی مدیریت نشده است؛ چقدر این دیدگاه را درست میدانید؟
این نکته را قبول دارم اما باید ریشهیابی کنیم چرا این اتفاق به درستی نیفتاده است. مدیران خوب از دل سیستم آموزشی درست و اصولی بیرون میآیند و چون این نگاه تخصصمحور وجود ندارد ضعفهایی هم در این زمینه به وجود میآید. نتیجه این میشود که برنامهریزی و سیاستگذاری یک چیز دیگر است و در اجرا یک چیز دیگر از آب در میآید.
تلاشهایی برای ایجاد شهرکهای تخصصی انجام شده و خب، اقداماتی هم صورت گرفته ولی با نقطه مطلوب فاصله داریم و شاید یک دلیل دیگر این است که زیرساختهای لازم وجود ندارد اما همانطور که گفتم مشکل جای دیگری است. ما باید روی افزایش توان رقابتی تمرکز و به مولفههای آن توجه کنیم.
سرمایهگذار باید این اطمینان را داشته باشد که سرمایهگذاری با کمترین ریسک مواجه است. ما ارزانترین منابع دنیا را در اختیار داریم، انرژی ارزان و نیروی کار ارزان در اختیار داریم ولی نمیتوانیم سرمایهگذاران را در مسیر تولید جذب کنیم.
از منابع ارزان صحبت کردید که میتواند یک عامل محرک برای جذب سرمایهگذار باشد، چرا با این وجود رغبتی برای سرمایهگذاری در کشور وجود ندارد؟
این تنها یک عامل است، سرمایهگذار به همه عوامل نگاه میکند و در صورت شرایط مطلوب اقدام به سرمایهگذاری میکند. منابع مفت باعث شده صنعت و اقتصاد ما بهرهور نباشد و خب سرمایهگذار به سود و امنیت سرمایه خود توجه میکند. ما در شاخصهای دیگر فضای کسبوکار مشکل داریم؛ بحث قوانین و مقررات است شاخصهای ثبات اقتصاد کلان، شاخص بهرهوری، امنیت سرمایه و... که باید همه اینها اصلاح شود.
ما میخواهیم همه مشکلات فضای تولید و سرمایهگذاری در کشور را با منابع ارزان حل کنیم و این عملی نیست. بهرهوری نداریم به جایش نیروی کار ارزان داریم، تکنولوژی و دانش روز نداریم به جایش انرژی ارزان داریم و... به نظرم باید در بخش آموزش کار کنیم؛ نیروی متخصص پرورش دهیم و از تکنولوژی روز استفاده کنیم. باید قدرت رقابت را در مولفههای دیگری جز منابع ارزان جستوجو کنیم.