چهارشنبه, ۵ اردیبهشت(۲) ۱۴۰۳ / Wed, 24 Apr(4) 2024 /
           
فرصت امروز

دنیای پیرامون ما روز به روز در حال تغییر است. اگر نگاهی به مدهای لباس، غذاهای محبوب یا حتی برنامه های تلویزیونی پرطرفدار در طول 10 سال اخیر بیندازید، خیلی خوب تغییر سلیقه مردم در چهارگوشه دنیا را درک خواهید کرد. البته یک استثنای مهم در این میان اوضاع برندهای بزرگ است. کمپانی هایی مثل پپسی، نایک یا آلفا رومئو در طول دهه های متمادی همچنان محبوبیت شان در بازار را حفظ کرده اند. به طوری که حتی تغییر نسل هم روی اوضاع این برندها تاثیر چندانی نگذاشته است. 

شاید فکر کنید موفقیت متمادی برندهای بزرگ بی ربط به خوش شانسی شان نیست. خب در این صورت کمی حق دارید اما اصلا منطقی نیست تمامی برندهای بزرگ، همه با هم، این مقدار شانس را یدک بکشند. همین مسئله ما را به سوی جوابی دندانگیر سوق می دهد. این جواب کلیدی چیزی نیست جز نقش رهبران تجاری بزرگ!

رهبران تجاری مثل ایلان ماسک یا ریچارد برانسون نه تنها خودشان ذهنیت درستی دارند، بلکه معمولا تیم های کاری را نیز در یک چشم به هم زدن متحول می کنند. از این نظر آنها مثل سرمربی هایی هستند که حتی از تیم های فوتبال بحران زده نیز مدعی اصلی قهرمانی می سازند. 

رهبران تجاری موفق دنیا چه درس هایی برای ما دارند

اصطلاح «رهبری تجاری» چند سالی هست ورد زبان عالم و آدم شده است. این اصطلاح برای خیلی از کارآفرینان همان معنای مدیریت کسب و کار را دارد. به همین خاطر هم اغلب اوقات کسانی که خودشان را رهبر تجاری می دانند، در عمل همان مدیران معمولی خودمان هستند. نکته ای که درباره رهبران تجاری باید به خاطر بسپاریم، توانایی های اضافی در مقایسه با مدیریت خشک و خالی شرکت است. مثلا آنها معمولا سرعت عمل بالایی داشته و در لحظه برای حل مشکلات تصمیم های درست می گیرند. به علاوه، ارتباط مناسب با اعضای شرکت و هماهنگی بالا با آنها نیز مهارت مهم دیگری است که رهبران تجاری در آن عالی عمل می کنند.

ما در این مقاله قصد نداریم کل وقت تان را به مرور چند مهارت اساسی در رهبری تجاری اختصاص دهیم. در عوض سراغ درس هایی رفته ایم که رهبران تجاری بزرگ دنیا می توانند به شما دهند. اگر دوست دارید کمی بیشتر با رهبران تجاری بزرگ دنیا آشنا شوید، این مقاله کاملا مخصوص شماست. پس منتظر چه هستید؟ قلم و کاغذتان را آماده کنید تا ماجراجویی هیجان انگیزمان را شروع کنیم. 

مطلب مرتبط: 12 نشانه رهبران تجاری

درس هایی از رهبران تجاری دنیا

خودتان را جای مشتریان بگذارید: درس های از جف بزوس و استیو جابز

درس های از جف بزوس و استیو جابز

دنیا از نظر مشتریان تفاوت اساسی با درک کارآفرینان یا رهبران تجاری از آن دارد. خیلی وقت ها کارآفرینان تصورات خودشان از بازار را به مثابه واقعیت هایی انکارناپذیر قبول می کنند. راستش را بخواهید، ما هیچ ایده ای درباره دلیل این کار نداریم. با این حال آن را در روزنامه فرصت امروز نوعی خودکشی می دانیم.

چراکه همیشه در بازار با واکنش های به شدت منفی مشتریان رو به رو خواهد شد. همانطور که یک کارگردان باید درکی از تجربه بازیگری جلوی دوربین داشته باشد، رهبران تجاری موفق هم همیشه خودشان را جای مشتریان می گذارند. 

بی شک همه اسم آمازون به گوش شان خورده است. برندی که در طول نزدیک به سه دهه اخیر نقش مهمی در توسعه تجارت الکترونیک داشته است. جف بزوس به عنوان مدیرعامل این برند نه تنها یک رهبر تجاری شناخته شده است، بلکه راهکارهای خاص خودش برای توسعه کسب و کار را دارد. باور کنید یا نه، جف بزوس کل استارت آپ آمازون را به خاطر علاقه به کتاب راه انداخت. به طوری که تنها هدف آمازون در شروع به کار فروش یا اجاره آنلاین کتاب بود. 

همانطور که می بینید، ایده آمازون به خاطر تجربه واقعی جف بزوس از مشکلات کتاب خوان ها شکل گرفته است. اگرچه بعدها تقریبا هر محصولی در دنیا راهش را به سوی آمازون باز کرد اما ایده اصلی در اینجا بی نهایت مهم است. جف بزوس بارها و بارها در سخنرانی هایش بر اهمیت قرار گرفتن در جایگاه مشتریان تاکید کرده است. به طوری که این روزها کمتر کسی درباره آن شک و تردید به خودش راه می دهد. 

اگر از طرفداران محصولات اپ باشید، بدون شک آی تیونز (iTunes) یکی از سرویس های مورد علاقه تان خواهد بود. این سرویس مشکل گوش دادن به موسیقی و یافتن آن برای کاربران اپل را به راحتی حل کرده است. به طوری که هیچ رقیب دیگری حتی به گرد پای آی تیونز هم نمی رسد. شاید فکر کنید فکر اقتصادی یا دقت نظر مدیران اپل چنین سرویسی را ایجاد کرده است اما ماجرا کاملا به سلیقه شخصی استیو جابز برمی گردد. ماجرا از این قرار است که استیو جابز همیشه شیفته موسیقی بود و دنبال فرصتی برای ساده سازی فرآیند دسترسی به آهنگ های گوناگون می گشت. وقتی محصولات اپل عرضه شدند، این ایده در قالب آی تیونز شکلی کاملا دیجیتالی به خودش گرفت. به طوری که دیگر کمتر کسی به فروشگاه های موسیقی برای خرید آهنگ ها مراجعه می کرد!

بی شک هر کارآفرینی باید خودش را جای مشتریان قرار دهد. با این حال درسی که جف بزوس و استیو جابز به ما می دهند، اهمیت «مشتری بودن» است. شما قرار نیست به طور انتزاعی خودتان را جای مشتریان قرار دهید. در عوض باید واقعا تجربه خرید یا نیازهای یک مشتری را داشته باشید. وگرنه کلاه تان پس معرکه خواهد بود. 

توجه به جزییات: وقتی پپسی می درخشد

وقتی پپسی می درخشد

فرق بین یک محصول خوب با محصولی که لقب «عالی» را یدک می کشد، چیست؟ شاید فکر کنید همین که اسم یک برند بزرگ کنار محصولی باشد، دیگر هیچ مشتری در برابر آن مقاومت نخواهد کرد. خب در این صورت باید کاملا ناامیدتان کنیم؛ چراکه خیلی از مردم در دنیا هیچ توجهی به اسم برندها نمی کنند. در عوض این جزییات است که تفاوت نهایی را رقمی زند!

مشتریان همیشه شیفته جزییات هستند. به همین خاطر برندهایی که این جزییات را به بهترین شکل ممکن رعایت کنند، همیشه جایگاه خوبی در بازار خواهند داشت. بهترین مثال در این رابطه بسته بندی چیپس های دوریتوز است. مدیران این برند که زیرشاخه پپسی محسوب می شود، خیلی زود متوجه رفتار متفاوت مشتریان درباره باقی مانده چیپس ها شدند. ماجرا از این قرار بود که مشتریان مرد تا ته چیپس ها را به هر زحمتی از انتهای بسته بندی بیرون می کشیدند اما مشتریان زن تمایلی به این موضوع نداشتند.

احتمالا خیلی از کارآفرینان مسئله بالا را اصلا مهم تلقی نکنند. با این حال مدیران دوریتوز خیلی زود دست به کار شده و اقدامی اساسی برای جلب رضایت مشتریان زن کردند. اولین گام در این مسیر طراحی دوباره بسته بندی چیپس ها بود. به طوری که فقط 5 درصد از ته مانده چیپس ها هدر برود. ضمنا، تیم دوریتوز بسته های جدید را طوری طراحی کرد که به راحتی در کیف خانم ها جا شود. ماجرا جالب شد، نه؟

یک مثال دیگر درباره توجه به جزییات مربوط به شخصِ والت دیزنی است. وقتی او در استودیو خودش مشغول طراحی کارتون «سفید برفی» بود، دائما به جزییات نگاه می کرد. به طوری که همه اعضای استودیو را مجبور به طراحی دوباره و دوباره شخصیت های اصلی کارتون با جزییات بیشتر کرده بود. شاید عجیب به نظر برسد اما همین توجه ویژه به جزییات اوضاع را برای والت دیزنی متحول ساخت. نتیجه کار هم تبدیل شدن والت دیزنی به یکی از بزرگترین برندهای دنیا در حوزه سرگرمی است. به طوری که این روزها نه تنها انیمیشن های گوناگون، بلکه تقریبا هر نوع سرگرمی به والت دیزنی ختم می شود.

مطلب مرتبط: 3 وظیفه اصلی رهبران تجاری در دنیای کسب و کار امروز

بسیاری از کارآفرینان دوست دارند در سریع ترین زمان ممکن پروژه ها را تمام کنند. این امر نه تنها برای کارآفرینان جذاب به نظر می رسد، بلکه آن را کاملا طبیعی نیز قلمداد می کنند. اگر شما هم چنین ایده ای در سر دارید، باید خودتان را به طور کامل عوض کنید؛ چراکه کارهای سرسری هیچ کس را جذب نمی کند. راستش را بخواهید، مشتریان خیلی باهوش تر از این حرف ها هستند که به سادگی گول فعالیت های سبک سرانه شما را بخورند. پس کمی بیشتر به جزییات دقت کنید تا یک وقت در برابر رقبا دست خالی نمانید. 

تمرکز بر روی بخش های درست کسب و کار: تجربه حیرت انگیز IBM

تجربه حیرت انگیز IBM

کارآفرینان معمولا دنبال ایرادات کسب و کارشان هستند و در این مسیر تبدیل به منتقدانی بی رحم می شوند. انگار که هر چقدر نقطه ضعف های بیشتری از کارشان بگیرند، آینده بهتری در انتظارشان خواهد بود. اگر شما هم اینطور فکر می کنید، احتمالا کارتان به جایی می رسد که از ناکجا ایراداتی در برندتان پیدا کنید. شما را نمی دانم، ولی من که اصلا حوصله همکاری با مدیرانی که تبدیل به ماشین های ایراد گرفتن شده اند را ندارم. 

درسی که در رابطه با نکته بالا باید از رهبران تجاری بزرگ گرفت، توجه به بخش های درست کسب و کار است. مثلا اگر برند شما در زمینه بازاریابی خوب عمل می کند، باید همین حوزه را دنبال کنید و الکی سراغ بخش های دیگر نروید. بهترین مثال در این رابطه تجربه IBM در دوران رشد و توسعه رقبای سرسختش است. زمانی نه چندان دور، مایکروسافت با عرضه نرم افزارهای مختلف سبک کارآفرینی تازه ای را وارد دنیای دیجیتال کرد. به طوری که تا چند سال بعد همه برندهای بزرگ فقط در یک حوزه خاص مشغول به کار بودند. در کنار مایکروسافت، اوراکل به ارائه خدمات داده محور روی آورد. از طرف دیگر اینتل هم فقط سرگرم تولید تراشه های مختلف بود. در چنین شرایطی IBM تقریبا همه چیز تولید می کرد. از تراشه های تخصصی گرفته تا خدمات نرم افزاری، همه و همه از سوی این برند بزرگ ارائه می شد. 

خیلی از کارشناس ها فکر می کردند در دنیایی که همه چیز تخصصی شده، دیگر جایی برای IBM به عنوان یک برند مادر نیست. به همین خاطر همه انتظار فروپاشی این برند و تبدیل شدنش به برندهای کوچک تر را داشتند. درست در چنین شرایطی لو گرستنر به عنوان مدیرعامل IBM انتخاب شد؛ انتخابی که سرنوشت این برند را به طور کامل عوض کرد!

ایده اصلی لو گرستنر تمرکز بر روی بخش های مثبت و درست شرکت بود. او می دانست که هیچ کسب و کار دیجیتالی از نظر وسعت خدمات، نیروی کار و مهندس های حرفه ای حتی نزدیک IBM هم نیست. به همین خاطر از همین نکته مهم برای سرپا کردن کسب و کارش استفاده کرد. این امر به زودی تبدیل به نقطه قوت IBM شد. این روزها هنوز هم این برند دوست داشتنی به کارش در بازارهای جهانی ادامه می دهد. البته از زمان مدیریت لو دیگر خبری از خدمات جزئی نیست. در عوض IBM وارد حوزه خدمات صنعتی نیز شده است. به طوری که هم کاربران رایانه های شخصی و هم کارخانه های بزرگ از محصولات و سرویس های این غول دیجیتال به خوبی استفاده می کنند. 

همانطور که می شود حدس زد، همیشه نکته ای برای امیدواری در دنیای کسب و کار وجود دارد. خیلی از کارآفرینان هیچ وقت حواس شان به نکات مثبت برندشان نیست. به همین خاطر هم دائما ایرادات عجیب و غریب برای خودشان پیدا می کنند. اگر شما هم دوست دارید مثل رهبران تجاری بزرگ دائما به اهداف و موفقیت های جذاب نزدیک تر شوید، باید ذهنیت خود را تغییر دهید. 

تجربه IBM نشان دهنده اهمیت تمرکز بر روی نکات مثبت برند است. به طوری که این نکات آینده کسب و کارتان را شکل دهد. 

رفع نیازهای شرکت از داخل: مایکروسافت چرا کم نیرو استخدام می کند؟

مایکروسافت چرا کم نیرو استخدام می کند

دنیای کسب و کار پر از برندهایی است که دائما دنبال کسب سود بیشتر هستند. در این میان رقابت چنان نفسگیر است که حتی یک ثانیه غفلت به قیمت اعتبار و سرمایه کارآفرینان تمام خواهد شد. یکی از راهکارهایی که معمولا از سوی برندها برای سبقت از رقبا مورد توجه قرار می گیرد، استفاده از مشاوره ای گوناگون است. اصلا به همین خاطر در دنیا کلی موسسه مشاوره ای وجود دارد. البته در این میان مایکروسافت ایده ای کاملا متفاوت دارد.

ماجرا از این قرار است که بیل گیتس معمولا علاقه ای به همکاری با موسسات مختلف در زمینه کسب مشاوره ندارد. به همین خاطر هم کارمندان مایکروسافت همیشه با تقاضای تیم مدیریتی برای ارائه نظرات مشاوره ای شان رو به رو هستند. شاید فکر کنید این امر نتیجه رویکرد اقتصادی بیل گیتس در زمینه مدیریت کسب و کار باشد اما ماجرا کاملا فرق دارد. 

نویسنده ای را در نظر بگیرید که همراه با دو تا از همکارانش کار بر روی یک رمان مشترک را شروع کرده اند. احتمالا استفاده از نظرات دیگران نقش مهمی در پیشبرد کارها خواهد داشت. با این حال هیچ کس به اندازه همین سه نویسنده نسبت به کارشان آگاهی ندارد. پس یک ایده هوشمندانه تبدیل شدن هر کدام از این سه نویسنده به منتقد یا مشاور کار یکدیگر است. اینطوری نه تنها نیازی به بریز و بپاش مالی نیست، بلکه همه چیز به سریع ترین شکل ممکن جلو خواهد رفت. 

ایده مایکروسافت در زمینه مدیریت کسب و کار بی نهایت ساده اما کاربردی است. ماجرا از این قرار است که مایکروسافت به جای همکاری گسترده با موسسات مشاوره ای یا حتی استخدام نیروی کار فراوان از همان نیرویی که دارد به عنوان مشاور سود می برد. هرچه باشد خودِ کارمندان بهترین مشاور کسب و کار هستند؛ چراکه به طور روزمره با مشتریان تعامل دارند. ماجرا به بخش هیجان انگیزش رسید، نه؟

مطلب مرتبط: عادت های رهبران تجاری متفاوت در دنیای کسب و کار

گوش دادن به دیگران: ایده اساسی در شکل گیری والمارت

ایده اساسی در شکل گیری والمارت

والمارت اسمی است که حتی لازم نیست تجربه خرید از آن را داشته باشیم تا به خوبی در ذهن مان حک شود. بزرگترین خرده فروشی جهان که تقریبا هر محصولی را به دست مشتریان می رساند، فقط نزدیک به 60 سال قدمت دارد. این در حالی است که برخی از رقبای بزرگ والمارت نزدیک به یک قرن سابقه در بازار را یدک می کشند. پس باید پای ایده ای هیجان انگیز در موفقیت والمارت وسط باشد، مگر نه؟

سم والتون، موسس اولیه والمارت، همیشه یک عادت جالب داشت. او دائما با کارکنان خرده فروشی جلساتی برای دریافت نظرات و ایده های شان برگزار می کرد. شاید فکر کنید در همه این جلسات ایده های اساسی برای توسعه کسب و کار مطرح می شد، اما اوضاع خیلی ساده تر از این حرف ها بود. سم والتون دوست داشت حتی به حرف های بی سر و ته برخی از کارمندانش نیز گوش دهد. بعد هم ساعت ها در دفتر کارش این نظرات را بالا و پایین می کرد تا به نتیجه ای تازه برای توسعه کسب و کارش برسد. 

همانطور که می شود حدس زد، ایده سم والتون برای توسعه کسب و کار کمی عجیب به نظر می رسد. اجازه دهید با هم روراست باشیم، چند کارآفرین را سراغ دارید که تا این حد به حرف کارمندانش اهمیت دهد؟

گوش دادن به حرف دیگران فقط محدود به کارمندان شرکت نمی شود. جفری کاتزنبرگ زمانی که مدیرعامل موسسه دریم ورکز (DreamWorks) بود، همیشه با طرفداران انیمیشن های شرکت ارتباط نزدیکی برقرار می کرد. شاید این امر عجیب به نظر برسد اما جفری معتقد بود بهترین منتقد برای آثار شرکتش فقط و فقط مخاطب ها هستند. به همین خاطر هم ساعت ها پای حرف آنها می نشست؛ بدون اینکه حتی یک لحظه هم احساس خستگی کند.

یادتان باشد، شما قرار نیست همینطور بی هدف به حرف دیگران گوش دهید. نکته مهم در این میان توجه به ایده های تازه ای است که حرف هر کس در خودش دارد. کشف این ایده تازه مسئولیتی است که شما باید در آن حرفه ای شوید. وگرنه اوضاع تان همیشه در بازار با مشکلات زیادی رو به رو خواهد بود. 

سخن پایانی

رهبران تجاری موفق

رهبران تجاری که موفقیت های متعددی در بازار کسب کرده اند، همیشه تفاوت هایی با دیگران داشته اند. اگر شما هم دوست دارید تبدیل به یک رهبر تجاری موفق شوید، راه درازی پیش روی ندارید. کافی است ایده هایی که آنها در تمام طور زندگی رعایت کرده اند را استفاده کنید. 

این امر به شما ذهنیتی شبیه آنها می دهد. البته یادتا نباشد، نباید هیچ وقت به طرز فکر آنها محدود شوید. در عوض بد نیست شما هم به عنوان یک رهبر تجاری ایده های خوبی برای خودتان طراحی کنید. اینطوری شما نیز برای دیگران درس هایی در زمینه رهبری تجاری خواهید داشت!

مطلب مرتبط: رهبران تجاری موفق چه ویژگی هایی دارند؟

من و همکارانم در روزنامه فرصت امروز امیدواریم نکات مورد بحث در این مقاله کمکی هرچند کوچک به شما برای آشنایی با سبک رهبران تجاری بزرگ دنیا کرده باشد. مثل همیشه اگر سوالی درباره موضوع مقاله داشتید، ما همیشه آماده دریافت نظرات تان هستیم.

منابع:

https://shahmm.medium.com

https://www.emyth.com

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/7y7ObL2m
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
مشاوره کسب و کاردستگاه برش لیزرابزارآزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهتعمیر کاتالیزورخرید گوشی آیفون 13نهال گردومریم شفیعی مدیرعامل کانون ایران نوین و برگزارکننده نمایشگاه تهرانتخت خواب دو نفرهلایک اینستاگرام ارزانخرید از چینتور استانبولخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختآژانس تبلیغاتیچک صیادیتور اماراتدوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکخرید نهال گردوماشین ظرفشویی بوشدوره رایگان Network+سریال جنگل آسفالتکفش مردانهتلویزیون شهریMEXCتبلیغات در گوگللپ تاپ قسطیآی نودانلود رمانآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلگیفت کارت استیم اوکرایناسکرو کانوایرخرید لایک اینستاگرامپنجره دوجدارهخدمات سئولوازم یدکی تویوتاکولر گازی جنرال شکارنرم‌افزار حسابداریاجاره خودرو در دبیست مدیریتیواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایل
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه