باید‌ها و نبایدها در فرآیند توسعه کسب‌ و‌ کار

تمامی ‌کسب‌و‌کارها معمولا دارای فرآیندی هستند که از لحظه شکل گرفتن ایده در ذهن کارآفرین تا توزیع محصولات آن موسسه در بازارهای هدف را شامل می‌شود. هرچه ابعاد کسب‌و‌کار بزرگ‌تر و گسترده‌تر باشد پیچیدگی‌های فرآیند آن کسب‌و‌کار افزایش خواهد یافت. هر کسب‌و‌کاری معمولا دارای یک فرآیند یا پروسه‌ای است که هیچ‌گاه از حرکت باز نمی‌ایستد به‌جز زمانی که آن کسب‌و‌کار هویت خود را از دست داده باشد. اما باید ‌این موضوع را در نظر گرفت که تمامی کسب‌و‌کارها از یک فرآیند پیروی نمی‌کنند بلکه هر کدام با توجه به نوع فعالیتی که دارند پروسه متفاوتی را برای خود در نظر گرفته‌اند.

تمرکز روی فرصت‌هایی که کارآفرینان به وجود می‌آورند امری بسیار مهم است که نباید سرمایه‌داران به آنها بی‌توجهی کنند. یک سرمایه‌گذار به نام اوگان کلاین اظهار می‌کند: «تمرکز روی یک فرصت بسیار مهم است. ممکن است بعدها این امکان وجود داشته باشد که شاخه‌های دیگری از کسب‌و‌کار را نیز ایجاد کرد اما فاز اول در یک شرکت باید دقیقا روی یک فعالیت خاص متمرکز شود». بسیاری از سرمایه‌داران زمانی که با طرح‌های پیشنهادی از سوی کارآفرینان مواجه می‌شوند دچار سردرگمی‌‌شده و از انتخاب یک طرح مناسب عاجز می‌شوند، کارآفرینان باید اهداف و کلیت طرح را بدون پیچیدگی برای سرمایه‌گذار تشریح کنند تا سرمایه‌دار مطمئن باشد که پول خود را در جای خوبی هزینه کرده است.

ارائه یک طرح تجاری و پرورش دادن آن بسیار مشکل است و افرادی که بدون داشتن معلومات درخصوص حوزه‌ای خاص، کسب‌و‌کاری را راه‌اندازی می‌کنند در کمترین زمان ممکن با شکست مواجه می‌شوند. نوشتن و نقشه‌کشی یک طرح کسب‌و‌کار موفق حاصل ماه‌ها مطالعه، تحقیق و مشاوره است که هزینه ویژه‌ای را در بر می‌گیرد. اشتباهی که معمولا کارآفرینان مرتکب می‌شوند آن است که طرح تجاری را نادیده می‌گیرند و سپس سایر منابع را جمع‌آوری می‌کنند، ایده موردنظر را آغاز می‌کنند و سپس پیگیری کرده و تلاش می‌کنند نقطه تمرکز فعالیت موردنظر برای تبدیل ایده به یک کسب‌و‌کار تجاری را دقیقا تعیین کنند.

بیشتر افرادی که در ایران به تاز‌گی‌ وارد فضای کسب‌و‌کار شده‌اند معمولا طرح‌های کارآفرینی جدید را مورد مطالعه قرار نمی‌دهند و بیشتر به سمت طرح‌هایی می‌روند که در بازار خود را نشان داده و موفقیت‌هایی را کسب کرده‌اند، اما از این امر آگاه نیستند که طرح‌های موفقی که توسط موسسه‌های تجاری خاصی پرورش داده شده‌اند در فضای رقابتی چنان بی‌رحم به تازه واردها حمله می‌کنند که در کمترین زمان ممکن بیشترین خسارت را بر پیکر کارآفرینی آنها تحمیل می‌کنند.

معمولا بهترین راه برای پیشرفت در کسب‌و‌کار گام برداشتن در مسیرهایی است که کمتر رقیبی در آنها قدم برداشته است یعنی ساخت کالاهایی که در بازار وجود ندارد یا نمونه مشابه آن به سختی پیدا می‌شود. تولید کالا در حوزه‌هایی که کمتر به چشم می‌آیند فرصتی برای کارآفرینان و سرمایه‌دارانی است که در این حوزه‌ها ورود پیدا کنند بدون داشتن استرس رقابتی از سوی شرکت‌هایی رقیب.

کیفیت را فدای کمیت نکنید

هیچ‌گاه برای بردن سود بیشتر برند خود را بدنام نکنید! یکی از تفکرات غلطی که بیشتر شرکت‌هایی ایرانی آن را سر لوحه کار خود قرار داده‌اند قربانی کردن کیفیت در جهت افزودن به کمیت محصولات است. کارآفرینان توجه داشته باشند که بار کج هیچ وقت به منزل نمی‌رسد. اغلب شرکت‌های ایرانی در اوایل کسب‌و‌کار خود تولید و توزیع محصولات را به بهترین شکل ممکن انجام می‌دهند و تمامی سعی خود را در جهت رضایت‌مندی مشتری به کار می‌گیرند و درست زمانی که مرحله اعتماد‌سازی بین مشتری و موسسه بازرگانی شکل می‌گیرد به‌تدریج کیفیت محصولات افت پیدا می‌کند و این امر باعث از دست دادن مشتران در کمترین زمان می‌گردد. به قول یکی از مدرسان بازاریابی: «یک شرکت سال‌ها طول می‌کشد که به یک برند تبدیل شود و یک شب برای نابودی و بدنامی آن کافی است. »

کشور ما دارای ظرفیت‌های تجاری و تولیدی زیادی است اما متاسفانه برخی کارآفرینان به‌جای تکیه بر توانمندی‌های داخلی و تلاش در جهت بومی‌سازی صنایع تولیدی دچار نوعی بیماری به نام «وابستگی روزافزون به منابع خارجی» شده‌اند. متاسفانه خبرهایی از کسب‌و‌کارهایی داخلی به گوش می‌رسد که به‌جز نصب برچسب روی محصولات، تمامی فرآیند تولیدی آن شرکت‌ها در کشورهایی نظیر چین یا پاکستان و با پایین‌ترین کیفیت ممکن صورت می‌گیرد.

یکی از دلایلی که برخی کسب‌و‌کارها رشد می‌کنند صداقت در معرفی کالا با مشتری است که به‌نوعی می‌توان آن را قدم برداشتن در راه کسب سلامت اقتصادی نام برد، زمانی که کالای شما امکانات محدودی دارد توانایی‌های آن را غلوآمیز نشان ندهید، مشتریان از شرکت‌های دروغگو متنفر هستند. زمانی که مشتری کالای شما را خریداری می‌کند ‌این انتظار را دارد که تمامی کارایی لازم را که توسط نمایندگی شما ارائه داده شده یا روی جلد آن کالا درج شده داشته باشد. کالای بد به معنی کسب‌و‌کار بد و کسب‌و‌کار بد به معنی تنفر مشتری از محصولات و حتی نام آن برند است. حال شما پاسخ دهید کیفیت محصولات تولیدی شما چگونه است؟