تله های بازاریابی برای کسب و کارهای نوپا

راه اندازی یک کسب و کار جدید، مسیری پر از هیجان، شب زنده داری و بلندپروازی است. در ذهن هر کارآفرین ایده ای ناب و محصولی انقلابی وجود دارد که قرار است دنیا را متحول کند، اما در این مسیر پر پیچ و خم، جایی که شور و اشتیاق به تنهایی کافی نیست، بسیاری از استارت آپ ها در دامی خطرناک گرفتار می شوند. این دام چیزی نیست جز بازاریابی اشتباه. بازاریابی قلب تپنده هر کسب و کاری است که اگر درست کار نکند، حتی بهترین ایده ها نیز در سکوت و انزوا شکست می خورند.

بسیاری از بنیانگذاران استارت آپ ها بازاریابی را یک هزینه اضافی یا مجموعه ای از ترفندهای تبلیغاتی می دانند. آنها تصور می کنند یک محصول عالی، خودش، خودش را می فروشد. این یکی از بزرگ ترین خطاهای شناختی در دنیای کسب و کار است. واقعیت این است که بازاریابی یک علم و هنر استراتژیک است که موفقیت یا شکست شما را رقم می زند. ما در ادامه به چند اشتباه مرگبار می پردازیم که کارآفرینان تازه کار در حوزه بازاریابی مرتکب می شوند و یاد می گیریم چطور از آنها دوری کنیم.

حرکت در تاریکی: بازاریابی بدون نقشه

یکی از رایج ترین و در عین حال خطرناک ترین اشتباهات شروع فعالیت های بازاریابی بدون داشتن یک برنامه مدون و شفاف است. کارآفرینان پرشور اغلب به سرعت دست به کار می شوند. کمی در شبکه های اجتماعی فعالیت می کنند، یک سایت راه می اندازند و شاید چند تبلیغ اینترنتی هم اجرا کنند، اما این تلاش های پراکنده مانند رانندگی در یک جاده ناآشنا در دل شب و بدون نقشه است. شاید کمی پیش بروید، اما به احتمال زیاد گم می شوید، منابع تان را هدر می دهید و در نهایت ناامید می شوید.

یک برنامه بازاریابی قوی قطب نمای شماست. این برنامه باید به وضوح مشخص کند که شما که هستید، مشتریان هدف تان چه کسانی هستند، چه پیامی را می خواهید به آنها منتقل کنید، از چه کانال هایی برای این کار استفاده خواهید کرد و چطور موفقیت خود را اندازه گیری می کنید. داشتن یک برنامه به شما کمک می کند تا روی اهداف تان متمرکز بمانید و از هزینه کردن بودجه محدودتان برای فعالیت های بی نتیجه جلوگیری کنید.

دشمن یا راهنما؟ نادیده گرفتن رقبا

ترس از رقابت یا غرور کاذب گاهی باعث می شود کارآفرینان چشم خود را به روی فعالیت های رقبا ببندند. آنها می گویند: محصول ما آنقدر متفاوت است که هیچ رقیبی نداریم. یا آنقدر روی ایده خود متمرکز می شوند که فراموش می کنند دیگران هم در همین زمین بازی می کنند. نادیده گرفتن رقبا مانند این است که یک تیم فوتبال بدون تماشای بازی های تیم حریف و تحلیل نقاط ضعف و قوتش وارد زمین مسابقه شود. تحلیل رقبا به این معنا نیست که از آنها تقلید کنید. بلکه به شما دیدی ارزشمند می دهد. رقبای شما چه کاری را درست انجام می دهند؟ استراتژی قیمت گذاری شان چیست؟ در کدام کانال های بازاریابی موفق تر عمل کرده اند؟ پاسخ به این سوالات، درس های رایگانی است که می توانید از آنها برای بهینه سازی استراتژی خودتان استفاده کنید. برای مثال، غول های نوشیدنی مثل کوکاکولا و پپسی دهه هاست که تمام حرکات یکدیگر را زیر نظر دارند و استراتژی های شان را در واکنش به هم تنظیم می کنند.

مطلب مرتبط: تله های مرگبار بازاریابی: آشنایی با نبایدهای مارکتینگ

فریاد در خلأ: تلاش برای راضی کردن همه

اشتباه بزرگ بعدی تلاش برای جذب همه اقشار جامعه است. کارآفرینان اغلب می گویند: محصول ما برای همه مناسب است. این تفکر شاید در ظاهر جذاب باشد، اما در عمل یک مسیر مستقیم به سوی شکست است. وقتی تلاش می کنید با همه صحبت کنید، در واقع پیام شما آنقدر عمومی و بی خاصیت می شود که هیچ کس آن را به خوبی نمی شنود. بازاریابی موثر، در مورد هدف گیری دقیق است.

یک برند لوکس مانند رولکس هرگز تلاش نمی کند تا برای یک نوجوان ۱۵ ساله بازاریابی کند. تمام پیام ها، تصاویر و کانال های ارتباطی این برند به دقت طراحی شده تا با یک قشر خاص و ثروتمند صحبت کند. شما هم باید گوشه ای از بازار هدف(Niche Market)  خودتان را پیدا کنید. مشتری ایده آل شما کیست؟ چه سنی دارد؟ چه دغدغه هایی دارد؟ هرچه این تصویر برای شما واضح تر باشد، پیام های بازاریابی تان نافذتر و کمپین های تان بهینه تر خواهد بود.

کشف گنج پنهان: غفلت از مشتریان وفادار

در تب و تاب جذب مشتریان جدید، بسیاری از کسب و کارهای نوپا، ارزشمندترین دارایی خود یعنی مشتریان فعلی را فراموش می کنند. آنها تمام انرژی و بودجه خود را صرف پیدا کردن چهره های جدید می کنند و از اهمیت حفظ و پرورش رابطه با کسانی که قبلا یک بار به آنها اعتماد کرده اند، غافل می شوند. آمارها به وضوح نشان می دهند که هزینه جذب یک مشتری جدید، ۵ تا ۲۵ برابر بیشتر از حفظ یک مشتری فعلی است.

مشتریان وفادار، فقط خریداران تکراری نیستند؛ آنها بزرگ ترین حامیان و مبلغان برند شما هستند. شرکت آمازون با راه اندازی سرویس پرایم  (Prime) به خوبی قدرت حفظ مشتری را به نمایش گذاشت. این شرکت با ارائه ارزش افزوده مستمر به مشترکین خود، آنها را به خریدارانی دائمی و وفادار تبدیل کرده است. با برنامه های وفاداری، خدمات پس از فروش عالی و ارتباط مستمر، از مشتریان فعلی تان مراقبت کنید. آنها گنج پنهان کسب و کار شما هستند.

تیر اندازی با چشمان بسته: بازاریابی بدون تحلیل

بازاریابی مدرن، بیش از هر زمان دیگری به داده ها وابسته است. با این حال، بسیاری از کارآفرینان هنوز هم با تکیه بر حس شهودی و حدس و گمان تصمیم گیری می کنند. آنها کمپین های مختلفی را اجرا می کنند، اما هیچ گاه برای تحلیل نتایج و اندازه گیری بازگشت سرمایه وقت نمی گذارند. این کار دقیقا مانند پرتاب کردن دارت با چشمان بسته است. شما نمی دانید کدام یک از تلاش های تان به هدف خورده و کدام یک به کلی هدر رفته است.

امروزه ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس به شما اجازه می دهند تا تک تک فعالیت های بازاریابی خود را رصد کنید. چند نفر از طریق تبلیغ شما وارد سایت شده اند؟ کدام پست شبکه اجتماعی بیشترین تعامل را داشته است؟ کدام کانال، بیشترین فروش را برای شما رقم زده است؟ 

تحلیل این داده ها به شما کمک می کند تا بفهمید چه چیزی موثر است و چه چیزی نه. این گونه می توانید بودجه خود را روی موفق ترین استراتژی ها متمرکز کرده و از تکرار اشتباهات پرهیز کنید.

بحران هویت: برندسازی ناهماهنگ

برند شما فقط لوگو یا نام شرکت تان نیست. برند، هویت و شخصیت کسب و کار شماست. این هویت باید در تمام نقاط تماس شما با مشتری، از طراحی سایت و لحن متن ها گرفته تا بسته بندی محصول و نحوه پاسخگویی به ایمیل ها، یکپارچه و هماهنگ باشد. اشتباه رایج بسیاری از استارت آپ ها، ناهماهنگی در برندسازی است. وب سایت شان یک حس را منتقل می کند، صفحه اینستاگرام شان حسی دیگر و محصول شان یک چیز کاملا متفاوت.

این بحران هویت باعث سردرگمی مشتری می شود و اعتماد را از بین می برد. به برند اپل فکر کنید. از طراحی مینیمال محصولاتش گرفته تا بسته بندی های ساده و شیک و حتی چیدمان فروشگاه هایش، همه چیز یک پیام واحد را فریاد می زند: سادگی، کیفیت و نوآوری. 

این ثبات و یکپارچگی، یک برند قدرتمند و به یاد ماندنی خلق می کند. مطمئن شوید که هویت برندتان را به وضوح تعریف کرده اید و آن را در تمام فعالیت هایتان به کار می برید.

مطلب مرتبط: تله های نامرئی بازاریابی: چرا استراتژی های بزرگ شکست می خورند؟

همه تخم مرغ ها در یک سبد: اتکای کورکورانه به یک کانال

پیدا کردن یک کانال بازاریابی که به خوبی جواب می دهد، هیجان انگیز است. شاید تبلیغات در یک پلتفرم اجتماعی خاص، مشتریان زیادی را به سمت شما سرازیر کند. وسوسه انگیز است که تمام بودجه و تمرکز خود را روی همین یک کانال بگذارید. اما این کار، یک ریسک بزرگ است. شما با این کار، سرنوشت کسب و کارتان را به دست الگوریتم ها و سیاست های یک شرکت دیگر می سپارید.

یک تغییر ناگهانی در الگوریتم یک افزایش قیمت در تبلیغات یا حتی از مد افتادن آن پلتفرم می تواند به راحتی شاهراه اصلی ورود مشتریان شما را مسدود کند. بازاریابان هوشمند، سبد خود را متنوع می کنند. آنها علاوه بر تبلیغات، روی بازاریابی محتوا، سئو، بازاریابی ایمیلی و ایجاد جامعه ای پیرامون برند نیز سرمایه گذاری می کنند. با داشتن چندین کانال مختلف، کسب و کار شما در برابر تغییرات ناگهانی، بسیار مقاوم تر خواهد بود.

سخن پایانی

دنیای کارآفرینی پر از چالش است، اما اشتباهات بازاریابی نباید یکی از دلایل شکست شما باشد. بازاریابی، یک هزینه اضافی یا یک جعبه ابزار جادویی نیست. این یک فرآیند استراتژیک و مداوم است که نیازمند برنامه ریزی، تحلیل، صبر و خلاقیت است. با پرهیز از این هفت تله مرگبار، شما می توانید مسیری پایدار برای رشد کسب و کارتان بسازید و اطمینان حاصل کنید که ایده درخشان تان همان طور که شایسته است، دیده و شنیده می شود.

منابع:

https://www.entrepreneur.com

https://www.forbes.com