تصور کنید یکی از مشتریان شما هفته گذشته یک جفت کفش را به صورت آنلاین از سایت تان خریداری کرده است. امروز او وارد حساب کاربری خود می شود و به دنبال محصولات مراقبت از همان کفش می گردد، اما سبد خرید خود را نهایی نمی کند. چند ساعت بعد در اینستاگرام پستی از برند شما را می بیند و در مورد نحوه تمیز کردن آن کفش سوالی می پرسد....
برنامه ریزی برای عرضه یک محصول جدید شبیه تدارک دیدن برای یک مهمانی بزرگ است. شما بهترین مواد اولیه را می خرید، با دقت فراوان غذا را آماده می کنید، خانه را به زیباترین شکل ممکن تزیین کرده و منتظر رسیدن مهمانان می مانید، اما یک سوال حیاتی وجود دارد که می تواند تمام زحمات شما را به باد دهد: آیا می دانید مهمانان شما دقیقا...
صدای زنگ خطر را تصور کنید. چه واکنشی نشان می دهید؟ بی تفاوت از کنار آن عبور می کنید یا با تمام حواس خود به دنبال منشأ آن می گردید تا مشکل را پیدا و حل کنید؟ در دنیای پرتلاطم کسب و کار شکایت مشتری دقیقا حکم همان زنگ خطر را دارد. صدایی بلند، گاهی آزاردهنده، اما حیاتی که به ما هشدار می دهد یک جای کار ایراد دارد.
با این ح...
بیایید یک صحنه کاملا آشنا را تصور کنیم. یک تیم بازاریابی پرانرژی دور یک میز جمع شده اند؛ پس از ساعت ها همفکری، آنها یک شخصیت خیالی خلق می کنند: «مایکل سی و دو ساله». مایکل در یک شهر بزرگ زندگی می کند، به یوگا و قهوه های عربیکا علاقه دارد، پادکست های توسعه فردی گوش می دهد و آرزو دارد روزی کسب و کار خودش را ر...
به آخرین باری که یک خرید آنلاین مهم انجام دادید فکر کنید. این فرآیند از کجا شروع شد؟ شاید با دیدن یک تبلیغ هوشمندانه در اینستاگرام. بعد هم احتمالا چند نقد و بررسی آنلاین خوانده اید، قیمت ها را در سایت های مختلف مقایسه کرده، شاید با یک چت بات در وب سایت شرکت گفت وگو داشته و در نهایت پس از یک فرآیند پر از تردید و اطمینان...
تصور کنید شما صاحب یک رستوران شیک هستید. هر روز بهترین مواد اولیه را تهیه می کنید، سرآشپزهای ماهر استخدام کرده اید و دکوراسیون بی نظیری طراحی دارید، اما یک قانون عجیب در رستوران شما وجود دارد: هیچ کس، از جمله خود شما، حق ندارد از مشتریان بپرسد که آیا غذا را دوست داشته اند یا نه. شما هر روز غذا سرو می کنید، صورت حساب را...
یک نگهبان فانوس دریایی را در یک شب مه آلود و توفانی در برج بلند خود نه به دنبال کشتی های سرگردان می رود و نه برای آنها فریاد می کشد. او تنها یک کار انجام می دهد: با ثباتی تزلزل ناپذیر نور به محیط اطراف می اندازد. او کشتی ها را با زنجیر نمی بندد؛ او نوری است که کشتی ها آزادانه انتخاب می کنند تا مسیرشان را با آن بیابند....
در ذهن بسیاری از ما تصویر کلاسیک یک فروشنده ماهر ترکیبی از یک مناظره کننده چیره دست و یک شعبده باز روانشناس است. فردی که با کاریزما، زبانی چرب و نرم و پاسخی آماده برای هر اعتراضی می تواند شما را متقاعد کند چیزی را بخرید که شاید تا چند دقیقه قبل، حتی نمی دانستید به آن نیاز دارید.
در این دیدگاه سنتی فروش یک نبرد ا...
یک پازل هزار تکه بسیار زیبا را در نظر بگیرید. تصویر روی جعبه، چشم نواز و بی نقص است؛ یک چشم انداز هماهنگ و یکپارچه. حالا تصور کنید که هر بخش از این پازل، توسط یک تیم جداگانه در یک اتاق مجزا ساخته می شود. احتمالا نتیجه کار یک تصویر از هم گسیخته، ناهمگون و بی معناست؛ تصویری که هیچ شباهتی به آن چشم انداز رویایی روی جعبه ن...
تصور کنید ساعت 11 شب است؛ شما روی کاناپه نشسته اید و در اینستاگرام چرخی می زنید. ناگهان یک تبلیغ توجه شما را جلب می کند. یک فروشگاه آنلاین که تا به حال اسمش را نشنیده اید محصولی را می فروشد که مدت ها دنبالش بوده اید. عکس ها عالی به نظر می رسند. قیمت هم منطقی است. شما روی لینک کلیک می کنید. وارد یک وب سایت زیبا می شوید...
آیا تا به حال برای تان پیش آمده که وارد فروشگاهی شوید و از همان بدو ورود، حس خوبی به شما دست بدهد؟ شاید به خاطر لبخند گرم فروشنده، چیدمان زیبای محصولات، موسیقی ملایمی که پخش می شود یا حتی رایحه دلپذیری که در فضا پیچیده است. یا برعکس، تجربه خرید آنلاینی را به یاد بیاورید که آنقدر روان و ساده بوده که از انجامش لذت برده ا...