پنجشنبه, ۹ مرداد(۵) ۱۴۰۴ / Thu, 31 Jul(7) 2025 /
           
فرصت امروز

تصور کنید ماه ها برای خرید یک ماشین جدید و رویایی وقت و پول صرف کرده اید. یک ماشین اسپرت با رنگی خیره کننده، طراحی آیرودینامیک و موتوری که صدایش نوید سرعت و قدرت می دهد. شما آن را با افتخار در پارکینگ خانه پارک می کنید، هر روز گرد و غبارش را می گیرید و از تماشای آن لذت می برید. اما یک مشکل کوچک وجود دارد: این ماشین هرگز از پارکینگ خارج نمی شود. شاید سوئیچ آن را گم کرده اید یا شاید اصلا نمی دانید مقصدتان کجاست. شاید هم باک آن خالی است و شما فراموش کرده اید برایش بنزین بزنید.

این سناریوی ناامیدکننده داستان بسیاری از کسب و کارها در دنیای بازاریابی دیجیتال است. آنها یک سایت زیبا طراحی می کنند، چندین حساب کاربری در شبکه های اجتماعی راه می اندازند و حتی شاید بودجه ای برای تبلیغات آنلاین کنار می گذارند. آنها یک ماشین زیبا و گران قیمت ساخته اند، اما وقتی به نتایج نگاه می کنند، چیزی جز سکوت نمی بینند: فروش بیشتر نشده، مشتریان جدید از راه نرسیده اند و برندشان همچنان برای بسیاری ناشناخته است.

اشتباهی که این کسب و کارها مرتکب می شوند، این است که تصور می کنند صرفا حضور داشتن در دنیای دیجیتال برای موفقیت کافی است. آنها فراموش می کنند که بازاریابی دیجیتال یک ماشین پیچیده است و برای حرکت کردن به چیزی فراتر از یک بدنه زیبا نیاز دارد. این ماشین نیازمند یک راننده با نقشه، یک موتور قدرتمند، سوخت کافی و یک سیستم ناوبری دقیق است. بسیاری از استراتژی های بازاریابی شکست می خورند، نه به خاطر کمبود بودجه، بلکه به خاطر چند اشتباه رایج و به ظاهر کوچک که مانند پیچ های شل شده در شاسی یک خودرو، کل ساختار را سست و بی فایده می کنند. ما در این مقاله می خواهیم نگاهی به زیر کاپوت این ماشین بیندازیم و ببینیم چرا گاهی بهترین و گران ترین مدل های آن هم حرکت نمی کنند.

اشتباه اول: نداشتن استراتژی مشخص

استراتژی بازاریابی دیجیتال

مرگبارترین اشتباه در این حوزه نداشتن یک نقشه راه است. این دقیقا معادل این است که پشت فرمان بهترین ماشین دنیا بنشینید و بدون هیچ مقصدی شروع به رانندگی کنید. ممکن است از مناظر لذت ببرید، اما در نهایت فقط سوخت تان را هدر داده اید و به هیچ جای مشخصی نرسیده اید. در دنیای دیجیتال به این کار اقدامات بازاریابی تصادفی می گویند. یک روز یک پست در اینستاگرام می گذارید، هفته بعد به فکر راه اندازی کمپین تبلیغاتی در گوگل می افتید و ماه بعد تصمیم می گیرید یک ویدئو برای یوتیوب بسازید.

مطلب مرتبط: بازاریابی دیجیتال؛ مهارت هایی که باید یاد بگیرید

این فعالیت ها به خودی خود بد نیستند، اما وقتی در چارچوب یک استراتژی بزرگ تر قرار نگیرند، مانند قطعات پراکنده یک پازل، هیچ تصویر کاملی را نمی سازند. یک استراتژی خوب به سوالات اساسی پاسخ می دهد: هدف ما چیست؟ (افزایش آگاهی از برند، جذب مشتریان بالقوه، یا فروش مستقیم؟) مخاطب هدف ما کیست و کجاست؟ (چه کسانی را می خواهیم جذب کنیم و آنها بیشتر وقت خود را در کدام پلتفرم ها می گذرانند؟) پیام اصلی ما چیست؟ (چه داستان منحصربه فردی برای گفتن داریم؟) و چگونه موفقیت را اندازه گیری می کنیم؟ (چه معیارهایی نشان می دهند که در مسیر درست هستیم؟) بدون پاسخ به این سوالات، هر اقدامی در بازاریابی دیجیتال، تیری در تاریکی است.

اشتباه دوم: نادیده گرفتن داده ها

داده های بازاریابی دیجیتال

تصور کنید ماشین شما مجهز به پیشرفته ترین سیستم ناوبری ماهواره ای است، اما شما آن را خاموش کرده اید و ترجیح می دهید مسیر را براساس حس ششم یا نگاه کردن به خورشید پیدا کنید. این دقیقا کاری است که کسب وکارها هنگام نادیده گرفتن «داده ها و تحلیل ها» انجام می دهند. ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس و گزارش های تحلیلی شبکه های اجتماعی، سیستم ناوبری شما هستند. آنها به شما می گویند کدام جاده ها (کانال های بازاریابی) پرترافیک و موثر هستند، کدام بن بست اند و در کدام قسمت ها باید سرعت خود را بیشتر کنید.

وقتی شما داده ها را نادیده می گیرید، تصمیمات تان را بر پایه حدس و گمان بنا می کنید. «احساس می کنم» تبلیغات فیس بوک خوب کار می کند یا «فکر می کنم» مردم از مقاله های وبلاگ ما خوش شان می آید، اما داده ها به شما حقیقت را می گویند. ممکن است کشف کنید که یک مقاله قدیمی در وبلاگ تان، به تنهایی 20 درصد از ترافیک سایت شما را تامین می کند یا اینکه گران ترین کمپین تبلیغاتی شما، کمترین بازگشت سرمایه را داشته است. برندی که با داده ها دوست نیست، مانند یک راننده کور است که با سرعت بالا در یک جاده ناآشنا حرکت می کند و دیر یا زود، از مسیر خارج خواهد شد.

مطلب مرتبط: تغییرات بازاریابی دیجیتال

اشتباه سوم: فراموش کردن سئو

سئو بازاریابی دیجیتال

شما بهترین محصول یا خدمت دنیا را ارائه می دهید. وب سایت تان هم فوق العاده زیباست. این یعنی شما یک ماشین بی نظیر دارید، اما آن را در یک گاراژ تاریک و بدون تابلو، در کوچه ای بن بست پارک کرده اید. بهینه سازی برای موتورهای جست وجو یا سئو (SEO)همان تابلوی نئونی بزرگی است که بالای گاراژ شما نصب می شود و به همه رهگذران (کاربرانی که در گوگل جست وجو می کنند) می گوید: «هی، بهترین محصولی که دنبالش هستی اینجاست!».

وقتی مشتریان بالقوه شما یک مشکل یا نیاز دارند، اولین کاری که می کنند جست وجو در گوگل است. آنها به دنبال «بهترین راه حل برای مشکل ایکس» یا «خرید محصول ایگرگ» می گردند. اگر نام شما در صفحه اول نتایج جست وجو نباشد، از نظر آنها شما اصلا وجود خارجی ندارید. نادیده گرفتن سئو یعنی نادیده گرفتن مهمترین منبع مشتریان مشتاق و آماده خرید. این کار مثل این است که یک فروشگاه بزرگ و مجلل داشته باشید، اما درهای آن را به روی پررفت وآمدترین خیابان شهر ببندید.

اشتباه چهارم: سوءاستفاده از شبکه های اجتماعی

استفاده از شبکه های اجتماعی در بازاریابی دیجیتال

شبکه های اجتماعی، یک مهمانی بزرگ و دوستانه هستند. مردم به این مهمانی می آیند تا با دوستان شان ارتباط برقرار کنند، سرگرم شوند، چیزهای جدید یاد بگیرند و احساس تعلق کنند. حالا تصور کنید یک نفر وارد این مهمانی شود، روی یک میز برود و با یک بلندگوی دستی شروع به فریاد زدن کند: «محصولات من را بخرید! تخفیف ویژه! همین حالا سفارش دهید!» این فرد نه تنها چیزی نمی فروشد، بلکه به سرعت توسط بقیه از مهمانی بیرون انداخته می شود.

این دقیقا رفتاری است که بسیاری از برندها در شبکه های اجتماعی از خود نشان می دهند. آنها این پلتفرم ها را با یک بیلبورد تبلیغاتی اشتباه می گیرند. تمام محتوای آنها به تبلیغ مستقیم محصول، اعلام تخفیف و درخواست خرید خلاصه می شود. آنها فراموش می کنند که هدف اصلی شبکه های اجتماعی، ساختن یک «جامعه» و ایجاد «ارتباط» است. برندهای موفق، به جای فریاد کشیدن، یک گفت وگوی دوطرفه را شروع می کنند. آنها محتوای مفید، سرگرم کننده و الهام بخش تولید می کنند، به نظرات پاسخ می دهند و داستانی را روایت می کنند که مردم دوست دارند بخشی از آن باشند. فروش، نتیجه طبیعی این رابطه است، نه هدف مستقیم آن.

مطلب مرتبط: چالش های بازاریابی دیجیتال: 10 مشکل که باید شکست شان دهید!

سخن پایانی

داشتن یک ماشین بازاریابی دیجیتال زیبا کافی نیست. برای رسیدن به مقصد، شما باید از یک مکانیک که فقط قطعات را کنار هم می چیند، به یک راننده هوشمند و استراتژیست تبدیل شوید. راننده ای که قبل از حرکت، مقصد خود را مشخص می کند (استراتژی)، در طول مسیر مدام به نقشه نگاه می کند (داده ها)، بهترین و پرترددترین مسیرها را انتخاب می کند (سئو) و می داند در هر موقعیتی چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند (تعامل).

این اشتباهات چالش های پیچیده یا غیرقابل حلی نیستند. آنها دام های ساده ای هستند که اغلب به دلیل عجله یا بی توجهی، در آنها گرفتار می شویم. با آگاهی از این دام ها و تمرکز بر اصول اساسی، می توانید ماشینی بسازید که نه تنها ظاهری خیره کننده دارد، بلکه شما را با قدرت و سرعت به سمت اهداف کسب وکارتان هدایت می کند.

منابع:

https://www.webfx.com

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/pqRSEWVm
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
تولید کننده پالت پلاستیکیirspeedyیاراپلاس پلتفرم تبلیغات در تلگرام و اینستاگرامضد یخ پارس سهندمشاور مالیاتیخرید PS5خرید سی پی کالاف دیوتی موبایلاکستریم VXخرید از چینچوب پلاستماشین ظرفشویی بوشکامیونت فورسموزبلاگخرید بلیط هواپیماخرید جم فری فایرخرید سی پیهارد باکسقرص تنوییدتور ترکیه
تبلیغات
  • تبلیغات بنری : 09031706847 (واتس آپ)
  • رپرتاژ و بک لینک: 09945612833

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه