یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت(۲) ۱۴۰۳ / Sun, 19 May(5) 2024 /
           
فرصت امروز

داشتم از دفتر کارم می اومدم بیرون که صدای زنگ تلفن همراه توجه منو به خودش جلب کرد. به طرف تلفن رفتم و گوشی را برداشتم. آن طرف تلفن صدای زیبا و مهربانی سالم کرد. جواب سالم را دادم و با تعجب پرسیدم: شما؟ گفت: من پیمان هستم. گل فروش محله شما که دو هفته قبل خدمت شما بودیم و شما به اتفاق خانم تشریف آوردید و دسته گلی برای مهمانی شب سفارش داده بودید.

گفتم: سالم آقا پیمان. شما خوبید؟ حس خوبی به من دست داد، انگار با یکی از دوستان نزدیکم دارم صحبت میکنم. بلافاصله گفت: آقای امیری فردا سالگرد ازدواج شماست، من ضمن تبریک به شما و خانواده محترم خوشحال میشم دسته گلی به همین مناسبت برای شما آماده کنم تا اگه مایل بودید تشریف بیارید و خدمت شما تقدیم کنم.

خیلی جا خوردم و تعجب کردم و با خوشحالی گفتم چه خوب حتما: چه خوب حتما فردا برای دسته گل خدمت میرسم. تلفن رو قطع نکرد و با ادب و نزاکت گفت: جناب امیری می تونم بپرسم خانم شما چه گلی رو بیشتر دوست دارند. با لبخند گفتم: رز سرخ گل مورد علاقه ایشون است، البته نرگس رو هم میپسندند.

پرسید: آقای امیری جسارتا می تونم بدونم این دسته گل تو چه رنج قیمتی باشه برای شما بهتره. از هوش و ذکاوت گل فروش خوشم اومد. حساب همه چی دست اون بود. می دونست ممکنه یه دسته گل بزرگ و گرون قیمت تهیه کنه و اون وقت من حاضر نباشم اینقدر هزینه کنم.

با مهربانی گفتم: شما لطف می فرمایید، حداکثر 50 هزار تومن باشه ممنون میشم. تشکری کرد و گفت: فردا ساعت 7 عصر خوبه؟ گفتم: عالیه ساعت 7 من خدمت می رسم. فردا پس از دفتر کار یک راست رفتم سراغ گل فروشی. آقا پیمان تا منو از پشت شیشه دید از فروشگاه اومد بیرون و منو در پارک کردن اتومبیل کمک کرد.

ایستاد تا من از اتومبیل پیاده بشم. بعد سالم بلند و صمیمانه ای کرد و گفت: من در خدمت شما هستم و مرا به داخل فروشگاه دعوت کرد. در داخل فروشگاه جایی برای مشتریان آماده شده بود و هر کس در صورت تمایل می تونست دقایقی بشینه و با کیک و قهوه پذیرایی بشه. به من تعارف کرد که یک فنجان قهوه مهمانش باشم. تشکر کردم و گفتم کمی دیرم شده، اگه اجازه بفرمایید دسته گل رو بردارم و برم سمت منزل.

دسته گل زیبایی با گل های رز سرخ دیدنی برای من آماده کرده بود که آراستگی دسته گل واقعا دیدنی بود. کارت بانکی ام رو بهش دادم و اون با تعارف و ادب کارت رو کشید. وقتی فیش عابربانک رو به من داد دیدم 34هزار تومن برداشت کرد. با تعجب پرسیدم: آقا پیمان شما فرمودید 50 هزار تومن میشه. الان 34هزار تومن برداشتید.

با لبخند گفت: من عرض کردم تا چه میزان میتونم برای شما هزینه کنم. فکر میکنم با همین مقدار هزینه دسته گل شما زیبا شد. از پیمان خداحافظی کردم و در طول راه که به خانه میرفتم مدام داشتم به آداب فروشندگی گل فروش محله فکر می کردم که روز اولی که به مغازه اش رفتم با ادب و احترام شماره تلفن منو گرفته و تاریخ تولد منو بچه ها و سال روز ازدواجم را در دفتر بزرگی ثبت کرده بود. ای کاش همه گل فروش ها مثل پیمان گل فروش مهربان و صمیمی و حرفه ای گل بفروشند.

کارشناس فروش

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/qlP9Bc3L
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
مشاوره کسب و کارآزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینچک صیادیتور اماراتدوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکخرید نهال گردوماشین ظرفشویی بوشدوره رایگان Network+سریال جنگل آسفالتکفش مردانهتلویزیون شهریMEXCتبلیغات در گوگللپ تاپ قسطیآی نودانلود رمانآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلگیفت کارت استیم اوکرایناسکرو کانوایرخرید لایک اینستاگرامپنجره دوجدارهخدمات سئولوازم یدکی تویوتاکولر گازی جنرال شکارنرم‌افزار حسابداریاجاره خودرو در دبیست مدیریتیواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلخرید قسطیاپن ورک پرمیت کاناداتعمیر گیربکس اتوماتیک در مازندرانورمی کمپوستچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانقیمت تیرآهن امروزمیز تلویزیونتعمیر گیربکس اتوماتیکتخت خواب دو نفرهخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختدندانپزشکی سعادت آبادتور استانبولنرم‌افزار حسابداری رایگانتور استانبول
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه