زمانی که روش های سنتیِ تعیین هدف موفقیت آمیز نیستند، این 5 راه حل را امتحان کنید

استادان بهره وری به شما خواهند گفت که تنها یک راه مؤثر برای تعیین اهدافتان وجود دارد؛ اما حرفشان را باور نکنید.

به نظر می رسد که تعیین هدف، مفهوم ساده ای باشد. شما درباره آنچه می خواهید به دست آورید، زمان انجامش و چگونگی رسیدن به نتیجه دلخواه فکر می کنید، اما وقتی سعی دارید این سه گام را بردارید، می بینید که اوضاع تا چه حد می تواند نابسامان شود. اتفاقی در زندگی می افتد، اولویت های دیگری پیش می آیند و گاه اصلاً به نظر نمی رسد که همت و کار سخت بتواند شما را به هدف تان نزدیک تر کند. درست مانند هر اتفاق دیگری در زندگی، هیچ رویکرد ثابتی برای تعیین اهداف وجود ندارد. برخی میانبرها و شگردهایی که اغلب نقل می شوند، ممکن است برای برخی از افراد مؤثر، اما مطلقاً هیچ تأثیری برای شما نداشته باشند. بنابراین اگر با روش های معمول تعیین هدف به اشکال برمی خورید، ناامید نشوید؛ درعوض این راه حل های جایگزین را امتحان کنید.

به جای: تعیین اهداف هوشمندانه

این را امتحان کنید: از خود بپرسید«آیا بهترین کار ممکن را انجام داده ام»

بسیاری از متخصصان به شما خواهند گفت که اهداف باید خاص، قابل اندازه گیری، دست یافتنی، واقعی و مناسب (که به SMART شهرت دارد) باشند. این رویکرد اشتباهی نیست، البته تا زمانی که دیگر برای شما مؤثر واقع نشود. شاید در محاسبه زمانی که قرار است اختصاص دهید، به اشکال برمی خورید یا مرز میان بلندپروازی و توهم داشتن را نمی دانید و در نتیجه برای پیشرفت، با اشکال مواجه می شوید. به جای روش کار هوشمندانه، تنها از خود بپرسید«آیا امروز بهترین کار ممکن را انجام داده ام؟» طبق گفته دنیل داولینگ (Daniel Dowling)، نویسنده مستقل و همکار فست کمپنی (FastCompany)، این روش «مبهم»، کاملاً ذهنیت و بهره وری او را تغییر داده است. او هرشب با پرسیدن این سؤال از خود، مجبور می شد متوجه میزان واقعی کاری باشد که هر روز انجام می داده است. زمانی که وقت خود را در بیشتر ساعات روز هدر می داد، دلیلش را بررسی می کرد و تغییراتی صورت می داد تا روز بعد همان اشتباه را تکرار نکند. او می گوید «بدون پرسش از خودم که آیا بهترین کار ممکن را انجام داده ام یا خیر، یا در احساس گناه غرق می شدم و یا اصلاً موفق به اندیشیدن درباره عملکردم نمی شدم. در عوض، انتقاد از خود را به اصلاح خود تبدیل کردم».

مطلب مرتبط: 5 نکته برای ساده تر کردن هدف گذاری

به جای: شروع کار با تصور اتمام آن در ذهن خود

این را امتحان کنید: در میانه راه، شروع به تعیین چند هدف کنید

بیشتر روش های تعیین هدف، بر اساس این فرض به وجود می آیند که اهداف متوالی هستند. یک نقطه پایان مشخص وجود دارد و شما درخلاف جهت برنامه ریزی می کنید تا چگونگی رسیدن به آن را محاسبه کنید. اما همانطورکه اسکات یانگ (Scott Young)، نویسنده کتاب چگونگی تغییر رفتار، به استفانی ووتزا (Stephanie Vozza) گفت، گاهی درک صحیحی برای رسیدن به این نقطه وجود ندارد. یانگ مثال شروع کسب و کار را می زند و می گوید «شما ممکن است شش ماه بعد، از کار خود مطمئن نباشید. ممکن است هدفی را تعیین کنید و دو ماه بعد متوجه شوید که ابداً روشی برای برآورده ساختنش در دست ندارید. سپس احساس شکست می کنید». در این مورد، یانگ توصیه می کند به انجام مقدار مشخصی از کار متعهد باشید و هنگامی که تصور بهتری از کارهای لازم جهت تحقق آن را در اختیار داشتید، یک هدف منطقی را تعیین کنید.

به جای: تمرکز بر تغییر رفتارتان

این را امتحان کنید: یک ذکر (mantra) اختیار کنید

تلاش برای رسیدن به هدف، اغلب شامل تغییر رفتارهایتان می شود. انجام این کار بسیار سخت است. به خاطر کشمکش های موجود، بسیاری از ما دلسرد و زمانی که دائماً شکست می خوریم، تسلیم می شویم. اگر این مورد به کار شما شباهت دارد، ممکن است بخواهید به جای عزم راسخ برای انجام کاری، ذکری را اختیار کنید. کارآفرین رِشما چَمبِرلین (Reshma Chamberlin)، این رویکرد را زمانی امتحان کرد که فرصت سر خاراندن نداشت و نتیجه گرفت که هر سال به یک «لنگر» نیاز دارد تا به کمک آن بتواند تلاش های خود را متمرکز کند. چمبرلین به همکار فست کمپنی، جِنا عبدو (Jenna Abdou)، گفت: «این یک هدف واحد، مانند هرروز به باشگاه رفتن، نیست. ذکر شما، یک انتخاب آگاهانه برای کنترل زندگی تان است.» ذکر او در سال 2017 این بود: «بخواه و به تو داده خواهد شد». این شعار او را واداشت تا در موقعیت هایی که پیشتر ممکن بود در آنها مردد باشد، آن چیزی را مطالبه کند که حق خود می دانست و این کار درنهایت منجر به ایجاد چندین فرصت سودآور برای او شد.

به جای: تعیین اهداف یک ساله

این را امتحان کنید: تعیین اهداف 90 روزه

شما احتمالاً به تعیین هدف در ماه فروردین، به منظور دستیابی به آن هدف در اسفندماه عادت کرده اید، اما ممکن است هوشمندانه تر باشد که اهداف را در چارچوب زمانی کوچک تری تعیین کنید به خصوص زمانی که دائماً در یک محیط متغیر (مانند شرکتی نوپا)، فعالیت دارید. همانطورکه متخصص بهره وری، لورا واندِرکام (Laura Vanderkam)، قبلاً برای فست کمپنی نوشت، این چارچوب زمانی به شما اجازه می دهد به سرعت از نو شروع کنید و باعث می شود کارهایتان روی هم انباشته نشوند. واندرکام می گوید «فرصت 90 روزه دادن به خود، به این معناست که شما با دانستن این که یک دوره 90 روزه دیگر به زودی سر می رسد، قادرید روی تعداد محدودی کار تمرکز کنید».

به جای: سعی برای حل یک مشکل

این را امتحان کنید: آنچه را که همین حالا در زندگی تان وجود دارد بهینه سازید

مشکل عزم راسخ برای انجام کار آن است که اغلب به چیزی اشاره می کند که اشتباه بوده یا موجود نیست. ریاضیدان و کارآفرین، اسپنسر گرینبِرگ (Spencer Greenberg) به الیزابت سِرگان (Elizabeth Segran) از فست کمپنی گفت «شما به جای تعیین اهداف، همواره باید متوجه روش های بهینه سازی زندگی خود باشید؛ سپس بر اساس آن غریزه، اقدام کنید». اختیار کردن این رویکرد، حس همدردی با خود را تقویت می کند و درنتیجه حرمت نفس را افزایش می دهد و به نوبه خود، اقدامات مثبت را تقویت می کند. به علاوه این رویکرد شما را ترغیب می کند تا درمورد چگونگی بهتر ساختن تجارب کوچک روزمره بیندیشید.

مطلب مرتبط:قوانین طلایی هدف‌ گذاری

او به سرگان گفت «این کار نقطه مقابل کسب وکار بر اساس روش های معمول است که اغلب ظاهر سنت را به خود می گیرد. به محض شروع، این کار کم کم به یک بازی شباهت پیدا می کند. توجه به روش هایی که می توانید زندگی خود را به کمک شان بهبود بخشید -چه بهره وری در کار، روابط عاشقانه و یا فعالیت های سرگرم کننده باشند- اعتیادآور است. حال ببینید که چطور دفعه بعد در کارتان بهتر عمل خواهید کرد.»