نقش شاخص های کلیدی عملکرد در حیات سازمان ها

شاخص های عملکرد کلیدی، معیارهای اندازه گیری مالی و غیر مالی هستند که به منظور تعیین کیفیت اهداف و انعکاس عملکرد استراتژیک یک سازمان به کار برده می شوند. این شاخص ها به منظور ارزیابی موقعیت کنونی شرکت و تعیین راهکارهای مناسب برای هوشمند کردن کسب و کار استفاده می شوند.

فعالیت مراقبت و بازبینی شاخص های کلیدی عملکرد در طول زمان به عنوان یک موضوع شناخته شده در مراقبت از فعالیت های کسب و کار شرکت ها مطرح است. شاخص های کلیدی عملکرد اغلب به عنوان یک ارزش استفاده می شوند و برای اندازه گیری فعالیت هایی از قبیل میزان سودمندی نقش رهبری در توسعه سازمان، اشتغال، خدمات و رضایت با مشکل مواجه هستند.

شاخص های کلیدی عملکرد نوعا به استراتژی سازمان متصل شده اند. براساس نوع و استراتژی سازمان شاخص های کلیدی عملکرد با یکدیگر متفاوت هستند. شاخص های کلیدی عملکرد به اندازه گیری میزان پیشرفت سازمان در جهت اهداف تعیین شده کمک می کند، ولی برای اندازه گیری فعالیت های مبتنی بر دانش مشکل دارند.

شاخص کلیدی عملکرد بخش کلیدی از یک هدف قابل اندازه گیری است که از یک مسیر، شاخص، الگوبرداری، هدف و محدوده زمانی ساخته شده است. (به عنوان مثال «افزایش درآمد توسط هر فروشنده از 50 هزار تومان به 200 هزار تومان» در مثال درآمد توسط هر فروشنده یک شاخص است.

شاخص های کلیدی عملکرد نباید با عوامل اشتباه شوند. به عنوان مثال جا انداختن محصول در بازار یک عامل موفقیت بحرانی است) موفقیت بحرانی عواملی هستند که باید از قبل برای دست یافتن به اهداف تعیین شده باشند. به بیان دیگر معیار شاخص عملکرد از پروژه ای به پروژه دیگر متفاوت است.

با وجود کار زیاد روی این موضوع هیچ چارچوب پذیرفته شده مشترکی از شاخص عملکرد در پروژه های بزرگ وجود ندارد. برای مثال و درک آن به شاخص های کلیدی عملکرد در زمینه پروژه های بزرگ ساخت و ساز نگاهی می اندازیم.

در پروژه های بزرگ ساخت و ساز شاخص های عملکرد کلیدی را در چشم انداز انواع سهامگزاران ساخت و سازمشتری ها، مشاورها و پیمانکارها (یافته هایی که نشان می دهد که معیارهای سنتی مثلث آهنی) به موقع، زیر بودجه و طبق خصوصیات و معیارها (دیگر در بخش پروژه های توسعه بزرگ قابل اجرا نیست و سایر شاخص های عملکرد نظیر امنیت، کارا بودن به کار گیری منابع، میزان تاثیرگذاری، رضایت سهامداران و کاهش پیچیدگی ها و اختلاف نظرها به تدریج مهم می شوند. این مطلب بر این اشاره دارد که صنعت ساخت و ساز به آهستگی از فرم شاخص عملکرد سنتی به مخلوطی از شاخص عملکرد کیفیتی و کمیتی در بخش پروژه های توسعه ای در مقیاس بزرگ حرکت می کند.

شاخص های عملکرد با اهداف و محرک های کسب و کار فرق می کند. یک مدرسه ممکن است عدم موفقیت دانش آموزانش را به عنوان شاخص های کلیدی عملکرد مورد رسیدگی قرار دهد این عمل احتمالا به فهمیدن جایگاه مدرسه در جامعه آموزشی کمک می کند، در حالی که در تجارت درصد کاهش درآمد ناشی از مشتریان از دست رفته به عنوان یک شاخص مورد رسیدگی قرار می گیرد. نکته حائز اهمیت در اینجا تعیین حداقل شاخص های کلیدی عملکرد در سازمان هاست.

نکات مهم کلیدی برای تعیین شاخص ها عبارتند از:

- تعریف اولیه از فعالیت های کسب و کار

- داشتن اهداف عملیاتی شفاف و صریح از نیازمندی های کسب و کار

- داشتن معیارهای اندازه گیری کیفی / کمی از نتایج و مقایسه آنها با مجموعه اهداف

- بررسی مغایرت ها و تنظیم مراحل یا منابع برای انجام اهداف کوتاه مدت.

از این ویژگی ها برای تعیین شاخص ها می توان استفاده کرد:

1- به موقع بودن

2- قابل اندازه گیری

3- دست یافتنی

4- تحقق گرای واقع گرایانه

5- خاص بودن.