موانع تفکر خلاقانه در حوزه کسب و کار 

مدیریت کسب و کار و تلاش برای توسعه آن بدون تفکر خلاقانه و نوآوری امکانپذیر نیست. بسیاری از برندها در این مسیر با مشکلات زیادی مواجه هستند. مهمترین مسئله در این میان ناتوانی مدیران و کارآفرینان برای بهره مندی از مزایای تفکر خلاقانه در محیط کسب و کار است. این امر دلایل بسیار زیاد و متنوعی دارد. هر عاملی در محیط کسب و کار یا حتی زندگی شخصی می تواند چنین اتفاقی را رقم بزند. 

هدف اصلی در این مقاله بررسی برخی از مهمترین موانع برای تفکر خلاقانه در حوزه کسب و کار است. شما با آگاهی از چنین موانعی به بهترین شکل ممکن امکان تاثیرگذاری بر روی کسب و کارتان و توسعه اش در کوتاه ترین زمان ممکن را خواهید داشت. همچنین دیگر نیازی به نگرانی مداوم درباره وضعیت برند و شکست های احتمالی نخواهد بود. در ادامه برخی از مهمترین موانع در این راستا را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد. 

تلاش برای پیدا کردن بهترین جواب ممکن

یکی از مهمترین موانع برای تفکر خلاقانه تلاش برای پیداکردن یک جواب درست و مناسب برای مسئله پیش روی کسب و کار است. بسیاری از برندها با چنین مشکلی در زمینه کسب و کار مواجه هستند و جوابی هم برای آن ندارند. وقتی شما پاسخ های ممکن به یک مسئله را محدود به یک مورد می کنید، در حقیقت شانس استفاده از پاسخ های مشابه و متنوع دیگر را از دست می دهید. این امر مشکلات بسیار زیادی برای کسب و کار شما به همراه دارد. 

مطلب مرتبط: ارتقای مهارت های مدیریتی با تفکر انتقادی

هر مسئله در دنیای کسب و کار دارای پاسخ های متنوعی است. اگر شما توانایی پیدا کردن پاسخ های مناسب را ندارید، باید نسبت به عملکردتان در زمینه کسب و کار تجدیدنظر کنید. محدودکردن پاسخ مناسب برای یک مسئله به یک مورد خاص اشتباه بزرگی است بنابراین خودتان را برای پیدا کردن پاسخ های مناسب هرگز محدود نکنید. این امر قدرت خلاقیت ذهن تان را به شدت محدود خواهد کرد.

تلاش برای الگوبرداری از کارآفرینان بزرگ همیشه بیانگر امکان یافتن نکات تازه و راهکارهای جدید است. اگر یک مسئله در دنیای کسب و کار فقط یک پاسخ درست داشت، هرگز توسعه ای در عرصه کسب و کار ایجاد نمی شود بنابراین خودتان را به چنین مواردی محدود نکنید. 

تفکر منطقی

بسیاری از کارآفرینان در تلاش مداوم برای منطقی بودن هستند. این امر شاید در نگاه نخست جذابیت های بسیار زیادی داشته باشد، اما در عین حال یکی از موانع اصلی برای موفقیت کارآفرینان نیز محسوب می شود. زندگی روزمره و تحولات عرصه کسب و کار چندان هم منطقی به نظر نمی رسد بنابراین اگر شما در تلاش مداوم برای منطقی بودن باشید، شاید در انتها چیزی به جز شکست عایدتان نشود. این امر مشکلات بسیار زیادی برای کسب و کار شما به همراه خواهد داشت. 

هرچه شما در تلاش برای منطقی تر بودن در عرصه کسب و کار باشید، مشکلات بیشتری پیش روی تان قرار خواهد گرفت بنابراین باید تا حدودی این امر را فراموش کنید. در غیر این صورت توانایی مدیریت مناسب شرایط پیش روی کسب و کارتان را از دست خواهید داد. به هر حال وقتی همه چیز غیرمنطقی پیش می رود، تلاش برای تفکر منطقی پاسخ مناسبی نخواهد بود بنابراین تلاش برای منطقی بودن در هر شرایطی را کنار گذاشته و با واقعیت های عرصه کسب و کار کنار بیایید. 

دنبال کردن قوانین و مقررات

یکی از مواردی که بسیار راحت توانایی تاثیرگذاری بر روی کسب و کار تفکر خلاق را از بین می برد، تلاش برای پیروی از قوانین و مقررات مختلف در عرصه کسب و کار است. بدون تردید بسیاری از قوانین و مقررات موردنظر را دیگران برای شما وضع کرده اند. نکته جالب اینکه بسیاری از مقررات موردنظر در عمل هیچ کاربرد دقیقی ندارد بنابراین فقط مانع تاثیرگذاری شما بر روی مخاطب هدف می شود. این امر مشکلات بسیار زیادی برای شما به همراه خواهد داشت.

وقتی شما به طور مداوم موانعی پیش روی کسب و کارتان داشته باشید، همیشه نگران وضعیت کسب و کارتان هستید. این امر مانع تفکر خلاقانه و نوآوری در عرصه کسب و کار می شود بنابراین شما باید همیشه نسبت به استفاده از نکات تازه و همچنین نادیده گرفتن برخی از مقررات نامناسب اقدام نمایید. در غیر این صورت شانسی برای تاثیرگذاری بر روی مشتریان و موفقیت در بازار نخواهید داشت. این امر برای بسیاری از کارآفرینان یکی از بزرگ ترین مشکلات ممکن محسوب می شود. 

مشتریان در عرصه کسب و کار افراد ماجراجویی مانند ریچارد برانسون را بیشتر از کارآفرینان عادی دوست دارند. دلیل این امر شکستن مقررات خشک و بی فایده در عرصه کسب و کار از سوی امثال برانسون است. هرگونه پیشرفت و نوآوری در عرصه کسب و کار نیز با همین شکل از فعالیت ها به دست می آید. در غیر این صورت عرصه کسب و کار در طول دهه های اخیر هرگز تغییر نمی کرد. 

اگر شما در عرصه کسب و کارتان با قوانین و مقررات دست و پاگیر زیادی دست و پنجه نرم می کنید، شاید زمان تجدیدنظر فرا رسیده باشد. شما با استفاده از فعالیت متفاوت و نادیده گرفتن مقررات امکان فراتر رفتن از سطح فعلی برندتان را خواهید داشت. 

مطلب مرتبط: استراتژی هایی برای ارتقای تفکر خلاق و ایده پردازی کارمندان

عملگرا بودن

درست مانند منطقی بودن، عملگرا بودن هم مشکلات و دردسرهای زیادی برای کارآفرینان به همراه دارد. بسیاری از افراد در زمینه کسب و کار به طور مداوم ادعای عملگرا بودن دارند. این امر به معنای پرهیز از کاربرد هرگونه ایده بلندپروازانه ای از سوی کارآفرینان است. شاید این امر در نگاه نخست حرفه ای و جذاب به نظر برسد، اما در بلندمدت امکان تاثیرگذاری بر روی بازار و پیشرفت را از شما می گیرد. همچنین مانعی بزرگ پیش روی تفکر خلاقانه شما خواهد بود. 

عملگرا بودن به معنای تلاش برای استفاده از ایده های مطمئن و امتحان شده است. اگر هر کسب و کاری در تلاش برای اجرای ایده های عملگرایانه و پرهیز از هرگونه ایده های تازه و غیرمطمئن باشد، تبدیل به برندی کلیشه ای خواهد شد. برندهای بزرگ همیشه ریسک های بزرگ را نیز می پذیرند. در غیر این صورت شانسی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نخواهند داشت. 

اگر شما تا به حال با ادعای عملگرا بودن از هرگونه تفکر خلاقانه و ریسک پذیری پرهیز کرده اید، زمان تغییر فرا رسیده است. شما باید هرچه سریع تر اقدام به ایجاد تغییرات اساسی در نحوه فعالیت برندتان نمایید. در غیر این صورت شانسی برای جلب نظر مشتریان نخواهید داشت. وقتی تمام برندها در تلاش برای استفاده از ایده های تازه و تحت تاثیر قرار دادن مشتریان هستند، اگر شما شیوه دیگری را مدنظر قرار دهید بدون تردید بازنده خواهید بود. 

کار همان سرگرمی نیست

اینکه کار روزمره و فعالیت در شرکت را بدل به نوعی بازی کنید، هیچ مشکلی ندارد. چنین امری برای کسب و کار شما مزیت های بسیار زیادی به همراه خواهد داشت. بسیاری از کارآفرینان در طول ساعت های کاری به دلیل جدیت و فضای بسیار خشک هرگز به فکر اجرای ایده های تازه نمی افتند. این امر به معنای حضور در دفتر شرکت و ساماندهی کارهای روزمره بدون حتی لحظه‎ای تفکر درباره وضعیت پیش روی است. 

ذهن انسان در موقع بازی خلاقیت بسیار بیشتری دارد. همین امر موجب توصیه بسیاری از کارآفرینان بزرگ برای تبدیل عرصه کسب و کار به یک بازی بزرگ شده است. این امر به شما فرصت کافی برای تاثیرگذاری بر روی عرصه کسب و کار و همچنین ایده پردازی خلاقانه می دهد. 

اگر شما در کسب و کارتان فقط به دنبال پیشبرد امور جاری براساس حداقل استانداردها باشید، هرگز طعم موفقیت را نخواهید چشید. تبدیل کسب و کار به نوعی بازی شاید بهترین ایده ممکن نباشد، اما دست کم فضای خشک و بی روح محیط کار را تغییر خواهد داد. 

گاهی اوقات کارمندان در یک شرکت به دلیل جو بسیار سنگینش تمایلی برای همکاری با هم نشان نمی دهند. این امر مشکلات کسب و کارها را به بیشترین مقدار ممکن می رساند. شما همیشه باید برنامه ای دقیق برای بهبود روابط و تعامل میان کارمندان داشته باشید. در غیر این صورت مشکلات بسیار زیاد و متنوعی برای پیشبرد کارهای تان خواهید داشت. تبدیل فعالیت کاری به نوعی بازی بهترین راهکار برای تبدیل صحنه خشک و بی روح کسب و کار به دنیای پرهیجان و رنگارنگ است. 

مطلب مرتبط: چگونه موانع را با تغییر طرز تفکر از بین ببریم

این کار من نیست

اغلب اوقات کارآفرینان وقتی با کار تازه ای مواجه می شوند، به سادگی با بیان اینکه در آن تخصص ندارند یا کارشان نیست، از زیر مسئولیت شانه خالی می کنند. شاید این امر یک راهکار ساده برای باقی ماندن در حوزه تخصصی شما باشد، اما در بلندمدت شما را بدل به کارآفرینی با حداقل مهارت ها خواهد کرد. این امر مهمترین مشکل شما برای توسعه کسب و کارتان و ایده پردازی خلاقانه خواهد بود.

تفکر خلاق باید از سوی یک کارآفرین ماهر و دارای تجربه در حوزه های مختلف صورت گیرد. در غیر این صورت چندان کاربردی و قابل توجه نخواهد بود. بسیاری از کارآفرینان برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف در تلاش برای یادگیری مهارت ها و ورود به عرصه های مختلف هستند. این امر در صورت اجرای درست از سوی شما مزیت های زیادی برای آینده کاری تان خواهد داشت. شاید به هر حال پس از گذشت چند سال مایل به تغییر حوزه کسب و کارتان شدید. در این صورت تجربه داشتن در حوزه های مختلف به کارتان خواهد آمد. 

افراد دارای تجربه در حوزه های مختلف اغلب اوقات ایده های جدید و خلاقانه بیشتری دارند. دلیل این امر امکان تفکر خلاقانه با استفاده از تجربه های متعدد قبلی است. اگر شما هم دارای تجربه های زیادی در حوزه کسب و کار باشید، تفکر خلاقانه بدل به امری ساده و راحت برای تان خواهد شد. پس از هر فرصت تازه ای در دنیای کسب و کار به بهترین شکل ممکن استفاده نمایید. 

تبدیل شدن به فردی جدی

مردم در طول هزاران سال به خوبی همزیستی در کنار یکدیگر را یاد گرفته اند. این امر یکی از مهمترین ویژگی های هر تمدنی محسوب می شود. شما برای فعالیت مناسب در عرصه کسب و کار باید به خوبی از این میراث گرانبها استفاده نمایید. متاسفانه برخی از کارآفرینان در محیط کسب و کار همیشه جدی و به ظاهر عصبانی هستند. چنین افرادی حتی اگر همه چیز عالی باشد، باز هم دلیلی برای ناراحتی پیدا خواهند کرد. این امر بدترین نتیجه ممکن برای کسب و کارتان را در پی خواهد داشت بنابراین باید نسبت به تغییر رفتار و ویژگی های اخلاقی تان در محیط کار اقدام نمایید. 

شما به عنوان مدیر یک کسب و کار در صورت نمایش جلوه ای صمیمی و دلسوز از خودتان امکان جلب نظر کارمندان تان را خواهید داشت. معنای این امر امکان همکاری نزدیک تر میان شما و آنها به منظور پیشبرد هرچه بهتر کارهای برندتان است. متاسفانه بسیاری از کارآفرینان فقط به جنبه های نمایشی در زمینه فعالیت کاری توجه دارند. اگر شما فکر می کنید با نمایش چهره های جدی و همیشه ناراحت بدل به کارآفرینی حرفه ای می شوید، سخت در اشتباهید. شما باید چهره ای دوستانه و صمیمی از خودتان نشان دهید تا علاوه بر کارمندان امکان جلب نظر مشتریان را نیز داشته باشید.

یکی از دردسرهای اصلی در زمینه همیشه جدی بودن امکان از دست دادن بهترین کارمندان برند است. امروزه اعتبار و عملکرد مناسب هر برند براساس تلاش های کارمندان برترشان صورت می گیرد بنابراین اگر شما به این نکته مهم توجه لازم را نشان ندهید، شانسی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف نخواهید داشت. شما در این زمینه باید برترین کارآفرینان جهان را الگو قرار دهید. این افراد همیشه نکته های تازه ای برای بیان در عرصه کسب و کار داشته و برخورد مناسبی هم با اطرافیان شان دارند بنابراین هیچ دلیلی برای عملکرد عکس این نکته در عرصه کسب و کار نیست. 

پرهیز از ابهام در کسب و کار

شما هر کاری هم انجام دهید، بازهم وضعیت پیش روی تان همراه با مقداری ابهام خواهد بود. شاید شما تلاش خیلی زیادی در این راستا انجام دهید، اما پایان ماجرا باز هم تغییری نخواهد کرد. یکی از موانع اصلی در زمینه تفکر خلاقانه تلاش برای پرهیز از ابهام در هر شرایطی است. این امر فقط کار شما را سخت می کند. 

شما باید قبول کنید گاهی اوقات امکان پرهیز از ابهام وجود ندارد بنابراین باید تمام تلاش تان برای فعالیت بهتر در عرصه کسب و کار حتی در صورت وجود ابهام را انجام دهید. در غیر این صورت فقط خودتان تا حدود زیادی اذیت خواهید شد. 

یکی از ایرادات اصلی در میان کارآفرینان تفکر سیاه و سفید است. بر این اساس یک موقعیت یا کاملا منفی یا تمام مثبت ارزیابی می شود. بدون تردید در چنین شرایطی جایی برای تفکر خلاقانه نخواهد بود بنابراین شما باید نسبت به ارزیابی مجدد در زمینه فعالیت کاری تان اقدام نمایید در غیر این صورت با استفاده از نگاه دو قطبی به وضعیت های پیش روی برندتان تمام فرصت های پیش روی را از دست می دهید. 

اشتباه کردن همیشه بد است

اشتباه کردن همیشه بد نیست. بدون تردید نتایج حاصل از یک اشتباه برای هیچ کس جذابیت ندارد، اما شما گاهی اوقات باید آنها را پذیرا باشید. در غیر این صورت هیچ شانسی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف تان نخواهید داشت. بسیاری از برندها برای پرهیز از اشتباه دست به هر کاری می زنند، اما این امر ضرورتی ندارد. توماس ادیسون پس از هزار بار شکست در زمینه ساخت لامپ در این زمینه به موفقیت رسید. اگر ادیسون تمایل به پرهیز شدید از شکست یا اشتباه داشت، نباید اصلا دست به کار ساختن لامپ می شد.

تمام نوآوری های شگفت‎انگیز در عرصه کسب و کار با شکست های طولانی همراه بوده است. نکته مهم در این میان تسلیم نشدن کارآفرینان و ادامه روند تلاش برای کسب موفقیت است. این امر اهمیت بسیار زیادی برای کارآفرینان به منظور تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف و بازار کسب و کار دارد. 

برندهایی که اشتباه را نه فاجعه بلکه فرصتی برای نیل به موفقیت ارزیابی می کنند، همیشه نظر بهترین کارمندان را جلب می کنند. معنای این امر امکان استفاده از بهترین نیروی کار ممکن در کنار توسعه سطح تفکر خلاقانه مان است. 

من خلاق نیستم

اینکه شما به طور مداوم به خودتان بگویید توانایی برای خلاقیت ندارید، هرگز کار مناسبی نیست. هیچ کس از ابتدا استیو جابز به دنیا نمی آید، بلکه در طول زمان و با زحمت فراوان موفق به تفکر خلافانه و بهره گیری از آن در عرصه کسب و کار می شود. اگر شما از همین حالا به دنبال تبدیل شدن به کارآفرینی با تفکر بی نهایت خلاقانه باشید، احتمالا شکست خواهید خورد. شما باید فرآیند طولانی مدت در این میان را مدنظر قرار دهید. در غیر این صورت شانسی برای توسعه مهارت های تان نخواهید داشت. 

مطلب مرتبط: موانعى كه بر سر راه موفقیت قرار می دهیم

بسیاری از کارآفرینان تازه کار برای تفکر خلاقانه عجله می کنند. نتیجه این امر اغلب اوقات ناتوانی برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب هدف و همچنین طراحی ایده های مناسب است. اگر سری به سرگذشت کارآفرینان بزرگ زده باشید، اغلب آنها ابتدا مشکلات زیادی در زمینه کسب و کار داشته‎اند. فقط با تمرین و تلاش برای یادگیری از هر شکست امکان تبدیل شدن به کارآفرینی حرفه ای وجود دارد. 

اگر شما در زمینه کسب و کار خودتان را فردی خلاق تلقی نمی کنید، باید تجدیدنظر اساسی در این راستا انجام دهید. شما به اندازه هر کس دیگری دارای توانایی بالقوه برای تفکر خلاق در عرصه کسب و کار هستید و فقط نیاز به اندکی زمان دارید.