یک فروشگاه بزرگ و مجلل را تصور کنید. فروشگاهی به وسعت یک زمین فوتبال که هزاران محصول مختلف را به فروش می رساند. حالا دو سناریو را در ذهن خود مجسم کنید. در سناریوی اول، این فروشگاه کاملا به هم ریخته است. لوازم ورزشی کنار مواد غذایی و کتاب ها در بخش لوازم الکترونیکی قرار دارند. هیچ تابلو و راهنمایی وجود ندارد و مشتریان س...
بیایید به اولین و آخرین حرکت اکثر انسان های مدرن در یک شبانه روز فکر کنیم. اولین کاری که پس از بیدار شدن انجام می دهیم و آخرین عملی که قبل از به خواب رفتن تکرار می کنیم، چیست؟ چک کردن تلفن همراه!
این دستگاه کوچک دیگر یک ابزار ارتباطی صرف نیست؛ این یک عضو اضافی بدن ما، یک پنجره به جهان و به طور فزاینده ای صحنه اصلی خود...
دنیای کسب و کار یک گورستان ساکت و پر از سنگ قبرهای باشکوه دارد. روی این سنگ قبرها نام هایی حک شده که روزی برای خودشان غول هایی بودند: بلاک باستر، پادشاه بی چون و چرای سرگرمی های خانگی؛ کداک، مترادف کلمه خاطره؛ نوکیا، غولی که به نظر می رسید تا ابد بازار تلفن همراه را در دستانش خواهد داشت. اینها برندهایی نبودند که از کمب...
بیایید به آخرین خرید مهمی که انجام داده اید فکر کنیم. یک ماشین، یک گوشی هوشمند جدید یا حتی یک جفت کفش ورزشی. سعی کنید به لحظه تصمیم گیری برگردید. آیا تصمیم شما یک فرآیند صد درصد منطقی بود؟ آیا شما یک جدول اکسل غول پیکر از تمام ویژگی های فنی، مزایا، معایب و قیمت ها درست کردید و با استفاده از یک فرمول ریاضی پیچیده به بهت...
تصور کنید در اتاق فرمان یک کشتی غول پیکر نشسته اید. ناگهان آژیر خطر به صدا درمی آید. دریا توفانی شده، امواج سهمگین به بدنه کشتی می کوبند و از هر سو گزارش های نگران کننده ای از نقص فنی و شرایط پیش بینی نشده به سمت شما سرازیر می شود. خدمه وحشت زده به شما چشم دوخته اند و منتظر دستور بعدی هستند. در این لحظه مرگ و زندگی مهم...
آن لحظه معذب و آشنا را تصور کنید. در یک دورهمی اجباری شرکت شما با لیوانی در دست ایستاده اید و در حال یک گفت وگوی بی هدف با همکارتان از بخش مالی درباره وضعیت آب و هوا هستید. همه لبخند می زنند، اما در پس این لبخندها یک حس پنهان از اجبار و تمایل به نگاه کردن به ساعت موج می زند. این سناریو نمایانگر یک باور قدیمی و منسوخ در...
تاریخ دنیای کسب و کار پر است از داستان های عبرت آموز. داستان تیم های ورزشی که با صرف هزینه های گزاف مجموعه ای از بهترین ستارگان دنیا را گرد هم آوردند، اما در نهایت با شکستی تحقیرآمیز زمین را ترک کردند. گروه های موسیقی که از نوازندگان افسانه ای تشکیل شده بودند، اما آلبوم نهایی آنها روح و هماهنگی یک گروه دبیرستانی تازه ک...
مه غلیظی دنیای کسب و کار را فرا گرفته است. این مه از جنس بخار آب دریا نیست؛ از جنس عدم قطعیت است. تغییرات سریع تکنولوژی، بحران های اقتصادی غیرمنتظره و جابه جایی های ناگهانی در رفتار مصرف کننده فضایی را خلق کرده که در آن دیدن چند متر جلوتر نیز تقریبا غیرممکن به نظر می رسد. در چنین فضایی برندها به طور غریزی به یکی از دو...
برای بیش از دو دهه یک قانون نانوشته بر اینترنت حکمرانی می کرد: تمام مسیرها به گوگل ختم می شود. جعبه ساده جست وجوی گوگل به دروازه اصلی ورود به اقیانوس بی کران اطلاعات تبدیل شده بود. استراتژی کسب و کارها ساده بود: هر طور شده، در این دروازه اصلی جایگاه بهتری را به دست آور. این مسابقه بی پایان برای رتبه اول، صنعتی به نام س...
بیایید کسب و کار شما را برای لحظه ای مانند یک سطل بزرگ تصور کنیم. هر روز تیم بازاریابی و فروش شما با تلاش فراوان، این سطل را با مشتریان جدید پر می کنند. این یک تصویر هیجان انگیز است: سطل در حال پر شدن است، نمودارها صعودی هستند و همه چیز عالی به نظر می رسد، اما یک مشکل کوچک و نامرئی وجود دارد. در کف این سطل چند سوراخ ری...
در دنیای کسب و کار دو نوع مدیر وجود دارد. دسته اول مدیرانی هستند که تیم خود را مانند یک صفحه شطرنج می بینند؛ مجموعه ای از مهره ها که باید آنها را برای رسیدن به یک هدف مشخص جابه جا کرد. تمرکز آنها بر روی وظایف، مهلت ها و نتایج است. این مدیران شاید بتوانند در کوتاه مدت به اهداف شان برسند، اما هرگز نمی توانند یک تیم الهام...
حتما شما هم چنین صحنه ای را تجربه کرده اید: در یک جلسه پرآشوب، جایی که نظرات متناقض فضا را سنگین کرده و استیصال در چهره ها موج می زند، ناگهان فردی شروع به صحبت می کند. او لزوما بلندترین صدا را ندارد، از کلمات پیچیده استفاده نمی کند و حتی شاید بالاترین مقام را در اتاق نداشته باشد، اما به محض اینکه لب به سخن باز می کند،...
لحظه ای به اولین باری که با لوگوی تیم محبوب تان روبه رو شدید فکر کنید. شاید روی یک کلاه کهنه، یک پوستر رنگ و رو رفته روی دیوار اتاق یا روی صفحه تلویزیون در یک بعدازظهر پرهیجان. آن نشان ساده برای شما چه معنایی داشت؟ به احتمال زیاد چیزی بسیار فراتر از ترکیب چند خط و رنگ بود. آن لوگو دروازه ای به دنیایی از شور، هیجان، تعل...
بیایید به نقشه سازمانی یک شرکت کلاسیک نگاه کنیم. یک نمودار درختی زیبا و منظم. خطوط صافی که هر مدیری را به دپارتمان مشخص خود وصل می کند: دپارتمان بازاریابی، دپارتمان مالی و دپارتمان مهندسی. هر بخش یک جزیره تخصصی است که دیوارهای بلندی آن را از جزایر دیگر جدا کرده. این ساختار، که یادگار دوران انقلاب صنعتی است، برای یک دنی...
شبی باشکوه را در یک سالن کنسرت مجلل تصور کنید. روی صحنه ده ها نوازنده ماهر نشسته اند؛ هر کدام، استاد مطلق ساز خود. ویولنیست ها با آرشه های شان جادو می کنند، نوازندگان سازهای بادی برنجی با قدرت می نوازند و بخش کوبه ای با نظمی بی نقص ریتم را در فضا جاری می سازند. هر کدام از این نوازندگان یک متخصص تراز اول است، اما اگر هر...
اینترنت یک شهر بی نهایت شلوغ است. هر روز میلیون ها کسب و کار در این شهر فریاد می زنند و تلاش می کنند تا صدای شان شنیده شود. آنها مقالاتی می نویسند، پست هایی منتشر می کنند و به امید جلب توجه، محتواهایی را به این اقیانوس اطلاعات پرتاب می کنند. در این میان اکثر این صداها در هیاهوی عظیم گم می شوند. این یک رقابت بی پایان بر...
در دنیای بازاریابی هیچ چیز به اندازه یک کمپین شکست خورده به طور همزمان پرسر و صدا و در عین حال ساکت نیست. سر و صدای آن در بودجه ای که سوخته، انرژی که هدر رفته و روحیه ای که تضعیف شده، شنیده می شود اما سکوت آن در جلسات توجیهی پس از کمپین سنگین تر است؛ جایی که تیم ها با نمودارهای نزولی روبهرو می شوند و به دنبال یافت...
سفر اخیر دونالد ترامپ به اروپا شباهت چندانی به سفر روسای جمهور پیشین ایلات متحده به قاره سبز ندارد. اگر تا پیش از این چنین سفرهایی نشانه ای از تحکیم روابط یا تضمین های امنیتی بیشتر آمریکا در قبال ناتو بود، حالا اما روند معادلات به کلی تغییر کرده است. چرا که دولت جدید ایالات متحده تجدیدنظرهای جدی درباره روابط خود با کشو...
بیایید لحظه ای یک کشتی غول پیکر تجاری را تصور کنیم. یک بدنه فولادی عظیم، صدها خدمه که هر کدام وظیفه ای مشخص دارند، موتورهایی قدرتمند که با نظمی مثال زدنی کار می کنند و انباری پر از کالاهای ارزشمند. این کشتی نماد یک شرکت موفق است: منظم، کارآمد و سودآور. اما یک سوال مهم وجود دارد که سرنوشت این کشتی را تعیین می کند: آیا ا...
برای قرن ها کیمیاگران در دخمه های تاریک و اسرارآمیز خود، به دنبال یک رویای دست نیافتنی بودند: تبدیل فلزات بی ارزشی مانند سرب به طلای ناب. این یک جست وجوی وسواس گونه برای خلق ارزش از چیزی بود که به ظاهر یک بار اضافه و یک ماده پیش پاافتاده تلقی می شد. این تلاش در گذشته به نتیجه نرسید، اما امروز در اتاق های هیأت مدیره و م...